رویای تبت

رویای تبت
داستانی از عشق، تنهایی و تضاد و تنش میان عقل و احساس. فریبا وفی در رمان رویای تبت داستان دو خواهر را باز می‌گوید که یکی از آنها، به نام شعله، شکست عشقی خورده و پسری که عاشق‌اش بوده او را رها کرده و با کس دیگری ازدواج کرده و خواهر دیگر، شیوا، زمانی فعال سیاسی بوده و عاشق مردی به نام جاوید شده و با او ازدواج کرده و همچنان همسر اوست، اگرچه شعله و شیوا هر دو به مردی به نام صادق که او هم زمانی فعال سیاسی بوده است گرایش دارند. صادق ظاهرا، بعد از سالها مبارزه و زندان، اکنون به نوعی آرامش عرفانی رسیده و رویای تبت در سر دارد. رویایی که شعله و شیوا را مجذوب خود می‌کند، اگرچه شعله، رندانه، به تحقق چنین رویایی در واقعیت مشکوک است و آن را به صورت جذبه‌ای خیالی می‌پذیرد. شیوا اما این رویا را جدی می‌گیرد و فرجام رمان را نیز همین تلقی او از رویای تبت تعیین می‌کند. رویای تبت روایتی از عشق‌هایی پنهان در متن زندگی روزمره است و تصویری از تقابل عقل و احساس که چنانکه در رمان می‌بینیم هیچ‌یک به طور مطلق تمام حقیقت را در بر نمی‌گیرند و جاوید نیز که در رمان نمود عقلانیت است و خود را عاقل و موفق می‌داند، در واقع کُمیتش جایی می‌لنگد.
رویای تبت در نشر مرکز منتشر شده است. این رمان یکی از برندگان جایزه بهترین رمان در ششمین دوره جایزه هوشنگ گلشیری بوده است.
درباره نویسنده: فریبا وفی (- 1341)، داستان‌نویس ایرانی.
رتبه گودریدز: 30/3 از 5.