اِما
اِما وودهاوس دختری جذاب و باهوش و ثروتمند است که با خود عهد کرده که هرگز تن به ازدواج ندهد. اِما از خود و آنچه در اطرافش میگذرد تصوراتی غلط دارد و فکر میکند آدمها و احساساتشان را میشناسد. او با خیالبافی و نه از دریچه واقعیت به همه چیز مینگرد و تصمیمات و اقداماتش هم بر اساس خیالبافیهای نادرست است. زندگی اما چشمِ اِما را به روی واقعیت میگشاید و همچنین او را با عشق آشنا میکند و تحولی را در زندگیاش پدید میآورد. جین آستین در رمان «اِما»، با طنزی رندانه و هوشمندانه که ویژگی آثار اوست، سیر تحول یک شخصیت از خیالبافی و سادگی و خوشخیالی به واقعبینی و درک و شناخت واقعیت را به نمایش میگذارد. در بخشی از این رمان میخوانید: «اِما با کتابخواندن و حرفزدن میخواست افکار دوستش را رشد بدهد، ولی هیچوقت زیاد پیش نمیرفت و همیشه کارش ناتمام میماند و به روز بعد موکول میشد. گپزدن راحتتر از کتابخواندن بود. اِما از خیالپردازی و فکرکردن به آینده هریت لذت بیشتری میبرد تا وسعتدادن به افکار هریت و جلبتوجه او به مسائل جدی. تنها مشغله ادبی هریت، تنها خوراک فکری که اِما برای شبها فراهم میکرد، این بود که انواع معماها و چیستانها را جمع میکرد و مینوشت و توی پوشه نازکی از کاغذهای عکسبرگردان میگذاشت که دوستش درست کرده بود و منقوش به آرمها و نشانههایی بود.»
رمان «اِما» با ترجمه و مقدمه رضا رضایی در نشر نی منتشر شده است.
درباره نویسنده: جین آستین (1817 – 1775)، داستاننویس انگلیسی.
رتبه گودریدز: 4/01 از 5.
ادامه keyboard_arrow_down