کتاب | علوم انسانی | ادبیات | داستان ایرانی | درخت انجیر معابد 2 جلد
درخت انجیر معابد 2 جلد شابک: 9789645643704 436 صفحه 1155 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 2000 درخت انجیر معابد احمد محمود علوم انسانی ادبیات داستان ایرانی

5,100,000 ریال 6,000,000 ریال

ناشر: معین

چاپ هفدهم

کتاب «درخت انجیر معابد» اثر احمد محمود
حکایت یک مرد، یک درخت، یک خانواده و یک فروپاشی. کتاب «درخت انجیر معابد» داستان مردی‌ست که از عرش به فرش می‌رسد و درختی که مردمی نادان معجزه‌گرش می‌پندارند.
کتاب «درخت انجیر معابد» آخرین رمان احمد محمود و تجربه‌ای متفاوت در میان آثار اوست. محمود در کتاب «درخت انجیر معابد» دغدغه‌های اجتماعی خود را، این‌بار در ظاهری که قدری متفاوت با آثار قبلی اوست، از خلال قصه بیان می‌کند.
کتاب «درخت انجیر معابد» داستان دگرگونی و زوال و جهل است و داستان گروهی که با استفاده از جهل مردم بر آن‌ها سلطه می‌یابند.
کتاب «درخت انجیر معابد» همچنین نمایشگر اوج هنر احمد محمود در شخصیت‌پردازی است. او در این رمان یکی از جذاب‌ترین، ماندگارترین و فراموش‌نشدنی‌ترین شخصیت‌های خیالی را به گنجینۀ ادبیات داستانی هدیه داده است.
کتاب «درخت انجیر معابد» اولین بار در سال 1379 در دو جلد در انتشارات معین به چاپ رسید و بعداً بارها در همین انتشارات تجدید چاپ شد. احمد محمود در سال 1380 به خاطر این رمان، جایزۀ هوشنگ گلشیری را دریافت کرد.

مروری بر کتاب «درخت انجیر معابد»
احمد محمود در کتاب «درخت انجیر معابد» چیره‌دستی خود در نوشتن قصه‌هایی در ژانر رئالیسم اجتماعی را با تمثیل‌پردازی و مؤلفه‌هایی از ادبیات رئالیسم جادویی درآمیخته و اثری ارائه داده است که، در عین شباهت به آثار قبلی‌اش و پیگیری رئالیسم قدرتمند آن آثار و هرچه پخته‌تر کردن آن در این رمان، حاوی تجربه‌ای تازه در سبک نویسندگی اوست.
کتاب «درخت انجیر معابد» رمانی هم رئالیستی و هم به‌شدت تمثیلی است. احمد محمود در کتاب «درخت انجیر معابد»، به‌ویژه در جلد دوم این رمان، از رئالیسم به‌جانب رئالیسم جادویی میل کرده و عناصری از رئالیسم جادویی را با سبک رئالیستی همیشگی خود آمیخته است.
وقایع کتاب «درخت انجیر معابد» مثل دیگر رمان‌های احمد محمود، در جنوب ایران اتفاق می‌افتد اما برخلاف آن رمان‌ها در این رمان از رویدادهای سیاسی و اجتماعی واقعی خبری نیست و رمان، در عین ساخت‌وپرداخت واقع‌گرایانۀ آدم‌ها و حوادث و موقعیت‌ها، رنگی از تمثیل دارد.
احمد محمود در کتاب «درخت انجیر معابد» داستان مردی به نام فرامرز آذرپاد را روایت می‌کند که از خانواده‌ای ثروتمند و صاحب مکنت برخاسته است. با مرگ پدر ثروتمند فرامرز، خانواده از هم می‌پاشد و اموال پدر و حتی همسر او و مادر فرامرز توسط نورسیده‌ای نوکیسه به یغما می‌رود و آنچه برای بازماندگان، از جمله فرامرز آذرپاد، می‌ماند ادبار و زوال و فروپاشی است.
کتاب «درخت انجیر معابد» همچنین، به‌موازات روایت قصۀ فرامرز و اوج‌وفرود او، روایتگر قصۀ درختی است که در حیاط خانۀ پدری فرامرز رشد می‌کند و باورهایی خرافی پیرامون آن پدید می‌آید و دست آخر، همین باورها دست‌آویز و ابزاری می‌شود برای سلطه بر مردمی که به جهل و خرافه‌‌ گرفتارند و موهوماتی را درباب این درخت باور می‌کنند.
در طول کتاب «درخت انجیر معابد» می‌بینیم که چطور سرنوشت درخت و سرنوشت فرامرز آذرپاد به‌هم گره می‌خورد. فرامرز اشرافزاده‌ای‌ست آس‌وپاس، عاصی، سرگردان، بی‌قرار، خسته و جاه‌طلب که زندگی خوش و بی‌دغدغۀ کودکی و نوجوانی‌اش با مرگِ پدر دود شده و به هوا رفته و مادرش و میراث پدرش را ناپدری تصاحب کرده است. او خانواده و عزیزانش را یکی‌یکی از دست می‌دهد و جز یک عمّه، کسی برایش نمی‌ماند. ناپدری‌اش برایش پاپوش می‌دوزد و به زندانش می‌اندازد و معتادش می‌کند.
فرامرزِ کتاب «درخت انجیر معابد» پس از تنها شدن و درماندگی و پریشانی، با رخوتی در تن و هواهایی بزرگ در سَر، روزگار می‌گذراند. او هر روز رندانه به رنگی درمی‌آید تا از اِدبار و حقارتی که به تنگش آورده خلاص شود. جایی خود را بازرس جا می‌زند و جایی دکتر و این‌گونه مردم را تلکه می‌کند و دست آخر، بعد از سال‌ها ناپدیدی و درحالی‌که عمه‌اش را هم از دست داده است، در صورتِ درویشان و با کینه و خشمی تلنبار و سلاحی صیقل‌داده برای روزِ انتقام، به شهرِ زادگاهش در جنوب برمی‌گردد تا مردمی غرق در جهل و خرافه را، با سودجویی از همین جهل و خرافه، علیه ناپدری‌‌ نیرنگ‌بازش بشوراند.
فرامرز آذرپاد نمونۀ اعلای آدم‌های باهوشی ا‌ست که به‌رغمِ هوش‌شان به فنا می‌روند. او پسر عزیزدُردانۀ پدری‌‌ اشرافی است که مرگ‌اش نمود زوال اشرافیت و برآمدن طبقه‌ای جدید است.
حقه‌هایی که فرامرز در کتاب «درخت انجیر معابد» به کار می‌زند، رندی‌های او، سوداهای متوهمانه‌ای که در سر دارد و نیز واخوردگی‌هایش از نقاط قوت شخصیت‌پردازی در این رمان هستند.
احمد محمود در کتاب «درخت انجیر معابد» با شخصیت‌پردازی ماهرانۀ فرامرز و روایت سرگذشت تراژیک او، زوال و فروپاشی و به‌سر رسیدن یک دوره را با چیره‌دستی یک نویسندۀ پخته و کاربَلَد ترسیم می‌کند.

دربارۀ احمد محمود، نویسندۀ کتاب «درخت انجیر معابد»
احمد اعطا، معروف به احمد محمود، متولد 1310 در اهواز و درگذشته به ‌سال 1381، داستان‌نویس ایرانی بود. محمود از نویسندگان سرشناس و چیره‌دست ژانر رئالیسم اجتماعی در ایران بود.
شهرت احمد محمود عمدتاً به‌واسطۀ رمان‌هایش و به‌ویژه رمان معروف «همسایه‌ها» است اما از او، به‌جز رمان، فیلمنامه و تعداد زیادی مجموعه داستان کوتاه نیز به جا مانده است.
محمود در رمان‌هایش بخشی از رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی ایران، مثل ملی‌ شدن نفت و انقلاب و جنگ، را منعکس کرده است. او در این رمان‌ها یا حوادث و شخصیت‌های داستانی‌اش را در متن بعضی رویدادهای سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران قرار داده یا به شیوه‌ای تمثیلی به این رویدادها اشاره کرده است. محمود خود نیز مدتی، در جوانی، وارد فعالیت‌های سیاسی شد و براثر همین فعالیت‌ها چندی به زندان افتاد و چندی هم به بندر لنگه تبعید شد که انعکاسی از تجربۀ این تبعید را در دومین رمانش، «داستان یک شهر»، می‌بینیم.
جنوب ایران صحنۀ اصلی رویدادهای قصه‌های احمد محمود است. او در آثارش تصویری واقع‌گرایانه و گیرا از جنوب و مردم آن به دست داده است.
از دیگر آثار احمد محمود می‌توان به رمان‌های «مدار صفر درجه» و «زمین سوخته» و مجموعه داستان‌های «دریا هنوز آرام است»، «زائری زیر باران»، «پسرک بومی»، «غریبه‌ها» و «دیدار» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down