مراسم قطع دست در اسپوکِن
مردِ میانسالی که در نوجوانی دستش را بی‌دلیل بریده‌اند به هتلی آمده تا دستِ بریده‌اش را از زوج جوانی که مدعی‌اند آن را در معامله‌ای صاحب شده‌اند بخرد. مارتین مک‌دونا در نمایشنامۀ مراسم قطع دست در اسپوِکن در قالب چنین داستان غریبی مناسبات پوچ، خشن، بی‌رحمانه و متقلبانۀ جهان انسانها را با طنزی سیاه به نمایش می‌گذارد. در بخشی از این نمایشنامه می‌خوانید:
«کارمایکل: چه‌جوری شلیک کردنِ هفت‌تیر کنارِ کله‌ت با شلیک کردنش تو کله‌ت یه چیزه؟
توبی: همون‌قدر ترسناک بود!
کارمایکل: خب هدف همین بود، که ترسناک باشه، نبود؟ جواب هم داد. چون بعدش تو شروع کردی عینِ لوس‌ها گریه کردن.
مَریلین: اصلاً چیه این‌همه بحث سرِ ترسیدن؟ دستتو گرفتی دیگه، نگرفتی؟ بیا لَشِ کوفتیو بکشیم از این‌جا بیرون توبی.
توبی: پونصد دلارو بهت داد؟
مَریلین: توبی، بیا لَشِمونو بکِشیم بیرون از این‌جا بی‌خیال شیم.
[کارمایکل کارِ باز کردنِ بسته را تمام می‌کند. دستی نیمه‌چروک، چِغِر و سفت، و قهوه‌ای‌رنگ معلوم می‌شود. کارمایکل مدتی نگاهش می‌کند و بعد برای خودش سَری به تأیید تکان می‌دهد.]
توبی: قراردادِ کاری با هم بستیم. ما دستشو بهش پس می‌دیم، اون هم پونصد دلارِ کوفتی به ما می‌ده.
کارمایکل: حتا نمی‌خواین قبلِ این که پونصدتا رو بهتون بدم، قصه‌ی اینو بشنوین که من اون‌همه سال پیش چی شد که دستمو از دست دادم؟
مَریلین: من که نمی‌خوام بشنوم، تو می‌خوای؟
توبی: من فقط پولمو می‌خوام.»
نمایشنامۀ مراسم قطع دست در اسپوکِن با ترجمۀ بهرنگ رجبی و همراه با مقاله‌ای با عنوان تو مُرده بودی: گشتی در دنیای غرایبِ وحشیِ آقای مارتین مک‌دونا در نشر بیدگل منتشر شده است.
دربارة نویسنده: مارتین مک‌دونا (- 1970)، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس و فیلمساز ایرلندی – بریتانیایی.
رتبۀ گودریدز: 79/3 از 5.
ادامه keyboard_arrow_down
