روی ماه خداوند را ببوس
رمانی با درونمایههای دینی و هستیشناختی. مصطفی مستور در رمان روی ماه خداوند را ببوس، در قالب روایت داستان مردی به نام یونس، از شک و ایمان و پرسشها و تردیدهای فلسفی و دینی سخن میگوید. یونس دانشجوی دکتری پژوهشگری اجتماعی است و موضوع پایاننامهاش بررسی دلیل خودکشی فیزیکدانی به نام دکتر محسن پارسا. در همین حین یکی از دوستان قدیمی یونس به نام مهرداد، که طی نامهنگاری با دختری آمریکایی به نام جولیا عاشق او شده و برای زندگی با او به آمریکا رفته بوده، به ایران باز میگردد. مهرداد به یونس میگوید که همسرش، جولیا، دچار سرطانی مهلک است و مهرداد دختری چهارساله از او دارد. مواجهۀ یونس با مرگ دکتر پارسا از یک سو و بیماریِ کُشندة همسر مهرداد از سوی دیگر، ایمان مذهبی او را سست و به تردید در وجود خدا دچارش میکند و شکها و پرسشهایی دربارة منشاء و معنای هستی برای او مطرح میشود. این تردیدها و پرسشها بحرانی فلسفی و دینی را برای یونس پدید میآورد که بر رابطۀ عاطفی او با نامزدش، سایه، نیز تأثیر میگذارد. سایه دانشجوی فوق لیسانس در رشتۀ الهیات و موضوع پایاننامهاش گفتوگوی خداوند با حضرت موسی است.
در این رمان تقابل ایمان و بیایمانی و پیروزی و حقانیت ایمان و خداباوری به نمایش گذاشته میشود.
رمان روی ماه خداوند را ببوس در نشر مرکز منتشر شده است. این رمان جایزة بهترین رمان سالهای 1379 و 1380 جشنوارة قلم زرین را برای مصطفی مستور به ارمغان آورد.
دربارة نویسنده: مصطفی مستور (- 1343)، داستاننویس، مترجم، پژوهشگر و نمایشنامهنویس ایرانی.
رتبۀ گودریدز: 12/3 از 5.
ادامه keyboard_arrow_down