کتاب «تکههایی از یک کل منسجم»، نوشتۀ پونه مقیمی
کتاب «تکههایی از یک کل منسجم»، نوشتۀ پونه مقیمی، کتابی روانشناختی در زمینۀ خودیاری است. پونه مقیمی در این کتاب، به زبانی ساده و خودمانی و در قالب یادداشتهایی کوتاه، از نکاتی سخن گفته است که به اعتقاد او اگر آنها را دریابیم زندگی برایمان تحملپذیر میشود و میتوانیم با بسیاری از مسائلی که آنها را معضل میپنداریم کنار بیاییم و به رشد شخصی خود کمک کنیم. در کتاب «تکههایی از یک کل منسجم» سخن از مواجهۀ واقعبینانه و بهدور از رؤیاپردازی با زندگی است. پونه مقیمی، که پیش از انتشار این کتاب با نوشتنِ یادداشتهایی کوتاه در فضای مجازی بازخورد خوبی از مخاطبان گرفته بود، در کتاب خود نیز همان شیوة یادداشتنویسی در فضای مجازی را به کار برده و مطالب خود را کوتاه و موجز و ساده بیان کرده است. او در این کتاب از ضرورت تغییر در طرز نگاه به زندگی و روابط شخصی و اجتماعی سخن میگوید و معتقد است وقتی تلقی ما از زندگی و روابط با دیگران تغییر کند زندگیمان نیز تغییر خواهد کرد و به آرامشی که در پی آن هستیم دست خواهیم یافت.
«تکههایی از یک کل منسجم» نخستین بار در سال 1397 منتشر شد و بهمحض انتشار چنان مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت که در مدتی کوتاه چند بار تجدید چاپ شد. این کتاب یکی از کتابهای پرفروش ایرانی در زمینۀ خودیاری است.
مروری بر کتاب «تکههایی از یک کل منسجم»
یادداشتهای کتاب «تکههایی از یک کل منسجم» در نُه فصل تنظیم شده است. پونه مقیمی در این کتاب سعی دارد به مخاطبان خود یادآور شود که آن چیزهایی که ما نقصها و کاستیها و بدیهای زندگی میپنداریم جزئی از جریان زندگی هستند و بهتر است آنها را، بهعنوان واقعیتهای زندگی، بپذیریم تا به آرامش برسیم. در «تکههایی از یک کل منسجم» بر تمرکز بر درون تأکید شده است، چرا که نویسنده معتقد است ما نمیتوانیم آنچه را که بیرون از ماست تغییر دهیم و بنابراین باید بر درون خود تسلط یابیم و روی درون خودمان کار کنیم و آن را رشد دهیم. در این کتاب همچنین از رفتارهای غلطی سخن رفته است که انسانها در رابطه با دیگری مرتکب میشوند؛ رفتارهایی که گاه با تصور بهتر و صمیمانهتر شدن و دوام رابطه صورت میگیرد، اما نتایج آنها رضایت و شادکامی و آرامش واقعی و پیوندی محکم و عمیق و صمیمانه نیست.
تنهایی از دیگر موضوعاتی است که در کتاب «تکههایی از یک کل منسجم» به آن پرداخته شده است. در این کتاب از تنهایی نه بهعنوان یک کمبود، بلکه بهعنوان فرصتی سخن رفته که باید آن را دریافت و از آن برای خودسازی بهره برد.
فصلهای نُهگانۀ کتاب عبارتند از: «نگاهی به مفهوم زندگی و واقعیتهای آن»، «ما و رابطهها»، «احساسها»، «تفکراتی که صمیمیت را در رابطه کم میکند»، «رابطه میتواند بستر چه اتفاقهایی باشد؟»، «رفتارهایی که به درک کردنِ آدمها کمک میکند»، «ما و آدمها و تمام آن بخشهای مشترک انسانی»، «زمان همان عنصر اصلی رشد در رابطهها است» و «تنهایی».
از جمله یادداشتهایی که در فصلهای مختلف این کتاب میخوانید میتوان به این عنوانها اشاره کرد: «دنیا مکانی ناامید کننده برای کودکان است»، «درد و رنج بخشی از زندگی است»، «زندگی مملو از ناکامی است»، «زندگی بسیار انعطافپذیر است»، «دوستداشتن خودمان و شروع تغییرات»، «توقع نداشته باشیم که عشق جریانی همیشگی باشد»، «آلودهی نفرت و خشم آدمها نشویم»، «به عمر بسیار کوتاهِ شاد بودن توجه کنیم»، «وقتی بودن در رابطههای متفاوت تنهایی درونی ما را کم نمیکند»، «وقتی هر در کنار هم بودنی، صمیمیت نیست»، «وقتی هر فرد بخشی از خودش را پنهان میکند»، «وقتی میخواهیم همهچیز در کنترل ما باشد»، «وقتی با بیتفاوتی رفتار میکنیم»، «وقتی به عشق در نگاه اول زیادی ایمان داریم»، «در رابطهها ترس و صمیمیت با هم بهوجود میآیند»، «گاهی یادمان میرود که هردو مسئول رسیدگی به رابطه هستیم»، «معنایی در زندگی و درد بیابیم»، «به جهان و حیوانها مهر بورزیم»، «تماشاگر خوبی برای درونمان باشیم»، «ما همه نجاتیافتگانی فراموشکار هستیم»، «زمان همان عنصر اصلی رشد در رابطهها است» و «غرقشدن در گذشته خطرناک است».
در بخشی از این کتاب میخوانید: «در دنیای کودک همه چیز شبیه یک آرزو است و هرچه آرزو کند باید برآورده شود. پس منتظر میشود تا شخصی آرزویش را برآورده کند. او به معجزه و دستهای پنهان اعتقاد دارد و از همهکس و همهچیز انتظار دارد. کودک مینوازد و دنیا باید برقصد. دنیای واقعی هیچ وقت شبیه تصویری که کودک توقع دارد نیست. دنیای واقعی نمیرقصد نه به سازِ ما نه به سازِ خودش. دنیا میگذرد؛ هر لحظه و هر ثانیه. دنیا برای لحظهای هم توقف ندارد، بهتر است اگر بیش از بیست سال سن داریم سریعتر بزرگسالیمان را ببینیم و وارد دنیای واقعی شویم. بهتر است نقش کودک بودن و انتظارهای کودکانه را سریعتر کنار بگذاریم، چون این نقش مدتها است که ما را زخمی کرده است و حواسمان نیست.
کودک بودن زمانی که کودک هستیم شبیه یک زره محافظ عمل میکند، این زره آرامآرام ما را با دنیای واقعی آشنا میکند، دنیایی که خیلی دلپذیر و ارضاکننده برای یک کودک نیست، پس وقتی بزرگتر میشویم و آمادهی دیدن دنیای واقعی، این زره را باید از تن درآوریم. دوران کودکی تمام میشود، فرد آماده میشود که پا به دنیای بزرگسالان بگذارد و هرچه بیشتر این زره را به تن داشته باشد بیشتر آسیب میبیند. زرهای که قبلترها به ما کمک میکرد تا با دردهایی روبهرو شویم و با دنیای واقعی کنار بیاییم حالا خود دردِ دیگری شده است. زرهای تنگ، کوچک و غیرمنطقی که لحظهای نمیتواند بدون آسیب به ما در کنارمان باقی بماند.»
کتاب «تکههایی از یک کل منسجم» در انتشارات بینش نو منتشر شده است.
دربارة پونه مقیمی، نویسندة کتاب «تکههایی از یک کل منسجم»
پونه مقیمی، متولد 1361، روانشناس و روانکاو ایرانی و دارای مدرک کارشناسیِ ارشد روانشناسی بالینی است. او یادداشتنویسی پُرمخاطب در فضای مجازی است و یادداشتهای اینستاگرامیاش خوانندگان بسیار دارد. همین یادداشتها پایهای شدند برای نوشتن و انتشار کتاب «تکههایی از یک کل منسجم». پونه مقیمی در این کتاب از تجربههای خود در یادداشتنویسی در فضای مجازی و نیز تجربههایی که از مواجهه با بیماران مختلف و نشستن پای حرف آنها داشته، بسیار استفاده کرده است. حضور بهعنوان کارشناس روانشناسی در برنامۀ رادیویی «داستانها و آدمها»ی شبکۀ سلامت از دیگر فعالیتهای پونه مقیمی در حوزة روانشناسی است.
رتبۀ کتاب «تکههایی از یک کل منسجم» در گودریدز: 4.34 از 5.
ادامه keyboard_arrow_down