عشقهای خندهدار
آنچه عشقی عمیق تصور میشود میتواند امری مضحک و معمولی باشد. این یکی از مسائلی است که میلان کوندرا در داستانهای کتاب «عشقهای خندهدار» با کند و کاو در روابط عاطفی و چگونگی پدید آمدن و پیش رفتن و گسستن این روابط خواننده را با آن مواجه میکند. کوندرا در داستانهای این کتاب از نگاه یک طنزاندیش شکاک و متفکر به مقوله عشق و روابط عاطفی نگریسته است. او با رندی و هوشمندی عمق روابط عاطفی و عاشقانه را میکاود و به نتایجی متفاوت و در تضاد با نتایج متعارف از این مقوله دست مییابد. کوندرا همچنین تجربههای عاطفی شخصیتهای داستانهایش را با تجربه زیستن در نظامی تمامیتخواه که همه اعمال انسانها را تحت نظر دارد گره میزند. او که خود زندگی در چنین نظامی را تجربه کرده و زیر و بم آن را میشناسد در این داستانها نه با سیاستزدگی بلکه با نگاهی ژرف از این تجربه سخن میگوید و آن را با عمیقترین لایههای ذهن و عواطف پیچیده آدمی گره میزند. در «عشقهای خندهدار» هر واقعه به ظاهر ساده و کوچکی به تدریج به بحرانی میانجامد. کوندرا در این کتاب ریشه شکلگیری روابط را میکاود و از اضطرابها و تردیدها و نگرانیهای ناگزیری سخن میگوید که شیرینی یک رابطه را به تلخی و هراس میآمیزند. در این داستانها میبینیم که چطور شوخی و بازی ناگهان جلوهای هولناک به خود میگیرد و رابطهای را در معرض فروپاشی قرار میدهد.
ترجمه فروغ پوریاوری از «عشقهای خندهدار» در انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است.
درباره نویسنده: میلان کوندرا (- 1929)، داستاننویس، جُستارنویس، شاعر و نمایشنامهنویس اهل چک.
رتبه گودریدز: 3/87 از 5.
ادامه keyboard_arrow_down