کتاب | علوم انسانی | ادبیات | داستان ایرانی | پروژه پدری
پروژه پدری شابک: 9786226194440 232 صفحه 280 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1000 پروژه پدری جمعی از نویسندگان فاطمه ستوده قاسم فتحی علوم انسانی ادبیات داستان ایرانی

469,000 ریال 670,000 ریال

ناشر: اطراف

چاپ ششم

کتاب «پروژه‌ی پدری» با دبیری و ویرایش «فاطمه ستوده»
کتاب «پروژه‌ی پدری» با دبیری و ویرایش «فاطمه ستوده» روایت‌هایی از پدران جوان را بازگو می‌کند. پدرانی که با دیدگاه خود توانسته‌اند زاویه‌ای دیگر از پدر ایرانی را برای مخاطب بیان کنند. همزمان با نوشتن این روایت‌ها پاندمی کرونا در ایران پدیدار می‌شود و بعضی پدرها نیز دچار ویروس کرونا شده و بعضی هم عضوی از خانواده‌شان را از دست می‌دهند. اما در هر حال روایت‌ها ادامه پیدا می‌کند تا خواننده بیشتر با زوایای زندگی مردان جوانی که تازه پدر شده‌اند، آشنا شود. ستوده در بخشی از پیشگفتار می‌نویسد: «پدرهای راوی این کتاب از رازهای مگویی گفته‌اند و نوشته‌اند که ما تا به حال از پدرها کمتر شنیده‌ایم و شاید انتظار هم نداریم مردی این‌قدر عیان از ترس‌ها و اضطراب‌هایش بگوید؛ از این که از اولین برخورد با نوزادش و حتی کمرنگ شدن رابطه با همسرش پس از تولد نوزاد می‌ترسد.» نکته‌ی دیگری که با نوشتن روایت‌های «پروژه‌ی پدری» دستگیر خواننده می‌شود؛ دغدغه‌ی رابطه پدران جوان با فرزندانشان است. افرادیکه شاید حسرت روابط عاطفی با پدران خود را درگذشته با خود حمل می‌کنند و حالا دوست ندارند با فرزندشان آن‌گونه که با خودشان رفتار شده، رفتار کنند.

درباره کتاب «پروژه‌ی پدری»
فاطمه ستوده در کتاب به سراغ پدران جوان رفته و از آنان خواسته درباره فرزند داشتن و پدر شدن و دیگر احساسات پدرانه‌شان صادقانه حرف بزنند. کتاب «پروژه‌ی پدری» با انتخاب پدرهایی که حاضر شده‌اند از رازهای خود به خواننده بگویند تشکیل شده است. بنابراین کتاب روایت‌هایی صادقانه و سر راست دارد که برای بسیاری از افراد آشناست. در بخشی از «اتاق نمایش» آمده است: «از آن روزهاست که حوصله‌ی خودم را هم ندارم. دلم می‌خواهد آترینا بلند شود مثل تارزان از مبل‌ها برود بالا و خودش را سرگرم کند. من هم مجبور نباشم برایش ادای کلاه‌قرمزی و آن مکعب نادان باب اسفنجی را دربیاورم و قصه پشت قصه بخوانم.»
عناوین کتاب عبارت است از: روشن شدن ماشین توطئه‌چینی، مصائب سکوت، دور اما نزدیک، من مدیر برنامه‌ی رزا نیستم، ما یک بچه داشتیم، پیچ چهارم گردنه‌ی بدرانلو، اتاق نمایش، حبیب و حبیب، از راه‌آهن تا ترمینال جنوب، بچه‌ی آدم، پی افکندم از قصه‌ کاخی بلند، نام پدر، آبستنی مردانه، برجام، ما با عماد دنیا را پیاده گز می‌کردیم.
در بخش از کتاب «پروژه‌ی‌ پدری» می‌خوانیم:
«تابستانی که شانزده ساله شدم، پدر شدن و مهم‌تر از همه دختر داشتن تمام فکر و ذهنم را مشغول کرده بود. باعث و بانی‌اش نداشتن خواهر، جو سنتی و بافتی بود که در آن بزرگ می‌شدم. آن روزها فکر می‌کردم بودن دختری چند سال بزرگ‌تر یا چند سال کوچک‌تر توی خانه چه حسی دارد؟ چه کارهایی می‌تواند بکند؟ چه کمکی از دستش برمی‌آید؟ این چیزها توی عروسی‌ها و مهمانی‌ها خودش را بیشتر نشان می‌داد و حتی گاهی مثل پتک به فرق سرم کوبیده می‌شد. گاهی پسرهای خانواده‌ی مادری‌ام می‌آمدند خانه‌مان تا همگی مثل کاروانی بزرگ به عروسی برویم. مثل همیشه نه تنها از خانه‌مان، بلکه از همه چیز فاصله می‌گرفتم. گفت‌وگوهای ساده و معمول پسرهایی که هر کدامشان دو سه خواهر داشتند برایم تازگی داشت «دارن آماده می‌شن. خودشونو دارن می‌کشن. خواهرای من که موقع عروسی یه آدم دیگه می‌شن. اصلا نمی‌شناسم‌شون.» دخترها توی خانه‌مان خودشان را برای عروسی آماده می‌کردند و کارشان بیشتر از دو سه ساعت طول می‌کشید. بعد کم‌کم بحث به این‌جا می‌رسید «خواهرم می‌گه دوستش به درد من نمی‌خوره. ولی ازش قول گرفتم وقتی تلفنی باهاش حرف می‌زنه بذاره منم گوش کنم به صداش.» هر ریزه دیالوگی شبیه این برایم وزنی به اندازه‌ی صخره‌ای بزرگ پیدا می‌کرد. بعضی پسرهای فامیل با من مثل مشنگی رفتار می‌کردند که توی خرازی برای مشتری‌های مادرش دنبال موچین می‌گردد و بعضی‌هایشان هم به حالم غبطه می‌خوردند که خواهر ندارم و کیف دنیا را می‌کنم. هیچ کس نمی‌دانست من با سرعت عجیبی از درون به یک سنگ تبدیل می‌شدم. زمختی از همان سال‌های بعد از دبیرستان توی بدنم ـ احتمالا کنار مغزم ‌ـ صاحب ماهیچه شده بود. صاحب چیزی که می‌فهمیدم ورز پیدا می‌کند...»

درباره نویسندگان کتاب «پروژه‌ی پدری»
قاسم فتحی، حسام اسلامی، حسین جمشیدی گوهری، امیرعلی صفا، سید احسان عمادی، سلمان نظافت یزدی، سعید حسامیان، مجید فضائلی، عقیل بهرا، مهدی حمیدی پارسا، حسام آبنوسی، میثم قاسمی، حسام الدین ایپکچی، علی‌اکبر دهبان، یحیی شامخی.

درباره چاپ و نشر کتاب «پروژه‌ی پدری»
کتاب با دبیری و ویرایش «فاطمه ستوده» از سوی نشر اطراف چاپ و منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down