کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات فرانسه | مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر
مرگ الیویه بکای و داستان های دیگر شابک: 9786227902105 248 صفحه 220 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1100 الیویه بکای داستان دیگر امیل زولا محمود گودرزی علوم انسانی ادبیات ادبیات فرانسه

840,000 ریال 1,200,000 ریال

ناشر: افق

چاپ دوم

کتاب «مرگ الیویه بکای و داستان‌های دیگر» اثر امیل زولا، ترجمه محمود گودرزی، نشر افق
داستان‌هایی کوتاه از امیل زولا که در آنها با مضامین مورد علاقه‌اش یعنی مرگ و قضا و قدر و جبر محیط روبرو هستیم. کتاب «مرگ الیویه بکای» شش داستان کوتاه از امیل زولا را دربرگرفته است.
مجموعه داستان «مرگ الیویه بکای» نشان می‌دهد که زولا به جز رمان‌نویسی در نوشتن داستان کوتاه نیز بسیار توانا بوده است.
امیل زولا عمدتا با سلسله رمان‌های روگن- ماکار شناخته می‌شود که در آنها تصویری از یک دوران به دست داده و همچنین به شکل‌گیری و توسعه سرمایه‌داری، صنعت و پول در قالب این رمان‌ها توجه کرده است. با این حال زولا نویسنده داستان‌های کوتاه هم هست که وجوه دیگری از چیره‌دستی او را در داستان‌نویسی نشان می‌دهد. برخی از خواندنی‌ترین داستان‌‌های کوتاه زولا در مجموعه «مرگ الیویه بکای و داستان‌های دیگر» گردآمده است.

مروری بر کتاب «مرگ الیویه بکای و داستان‌های دیگر»
عنوان کتاب «مرگ الیویه بکای و داستان‌های دیگر» از داستانی با همین نام گرفته شده است. داستان اول این کتاب، «مرگ الیویه بکای»، وضعیتی غریب را روایت کرده است. این داستان از آن دست داستان‌هایی است که شروعی درخشان دارند و خواننده را از همان ابتدا غافلگیر می‌کنند.
مرگ یکی از مضامین مورد علاقه امیل زولا بود و در داستان «مرگ الیویه بکای» نیز مرگ خیلی زود و در همان آغاز داستان حضورش را اعلام می‌کند: «شنبه روزی بود که بعد از سه روز بیماری، ساعت شش صبح مردم. زن بیچاره‌ام مدتی داخل چمدان دنبال پارچه می‌گشت. وقتی سرش را بلند کرد و مرا دید که شق‌ورق و با چشم‌های گشوده دیگر نفس نمی‌کشم، دوید سمتم، به خیال اینکه از هوش رفته‌ام، به دست‌هایم ضربه می‌زد و روی صورتم خم می‌شد. سپس وحشت بر او مستولی شد؛ و سراسیمه، همان‌طور که گریه سر می‌داد، من‌من‌کنان گفت: خدایا! خدایا! مرده! همه را می‌شنیدم، اما صداهای ضعیف‌‌شده گویی از جایی بسیار دور می‌آمدند. فقط چشم چپم هنوز نوری محو می‌دید، نوری مایل به سفید که در آن اشیا با هم ادغام می‌شدند؛ چشم راستم به‌کلی فلج شده بود. تمام بدنم سست شده بود، گویی صاعقه‌ای نابودم کرده باشد. اراده‌ام از بین رفته بود، هیچ‌کدام از تاروپودهای تنم به فرمانم عمل نمی‌کردند. و در این نیستی، بالای اندام بی‌جانم، فقط اندیشه باقی‌مانده بود، کند و کاهل، اما با وضوحی کامل».
این‌طور به نظر می‌رسد که راوی داستان «مرگ الیویه بکای» مردی مرده است که دارد مرگش را روایت می‌کند اما این شیوه روایت در قرن نوزدهم و برای نویسنده‌ای چون زولا بسیار قابل توجه به نظر می‌رسد. بعدتر معلوم می‌شود که راوی به ظاهر مرده اما همچنان حواسش در این دنیا است و درک دقیقی از اطرافش دارد. او مرده‌ای است که البته توان جسمی‌اش را بازمی‌یابد. زولا به سبک مشهور خودش جزئیات وضعیت راوی، الیویه، را مو به مو شرح می‌دهد. او و البته دیگران و به خصوص همسرش در موقعیت عجیبی گرفتار شده‌اند. دیگران فکر می‌کنند که کار تمام شده و مرد مرده است اما او هنوز می‌تواند بشنود و درک کند که در اطرافش چه می‌گذرد. «مرگ الیویه بکای» داستانی بسیار خواندنی است و هنر زولا را در داستان‌نویسی به خوبی نشان می‌دهد.
داستان‌های دیگر کتاب «مرگ الیویه بکای» عبارتند از: «سروان بورل»، «چگونه می‌میریم»، «سیل»، «آنژلین» و «ژاک دامور» که آنها نیز داستان‌هایی با مضامینی قابل توجه و خواندنی‌اند.

درباره امیل زولا نویسنده کتاب «مرگ الیویه بکای و داستان‌های دیگر»
امیل زولا از نویسندگان مشهور ادبیات کلاسیک است که در سال 1840 از پدری ایتالیایی و مادری فرانسوی در پاریس متولد شد. زولا نویسنده‌ای بسیار پرکار بود و از نظر حجم آثار حتی از ویکتور هوگو هم پرکارتر بود. زولا نویسنده‌ای آزاد‌ی‌خواه با گرایش‌های سوسیالیستی بود و این گرایش در آثار مختلف او قابل مشاهده است. زولا خود را بنیانگذار مکتب ناتورالیسم یا طبیعت‌گرایی می‌دانست. او در خانواده‌‌ای متولد شد که از نظر مالی شرایط مناسبی نداشتند و از این‌رو تحصیلات پیوسته و مطلوبی نداشت اما با این‌حال زولا با هوشمندی و پشتکارش و با تکیه بر استعداد سرشارش به نویسنده‌ای بسیار فرهیخته و توانمند تبدیل شد. زولا به واسطه فروش آثار پرتعدادش به فردی توانگر تبدیل شد و خانه‌اش بدل به مرکزی برای دور هم جمع شدن نویسندگان و هنرمندان روشنفکران شد. زولا به جز نویسندگی، به روزنامه‌نگاری هم می‌پرداخت و در این عرصه نقطه‌ای درخشان در کارنامه او باقی مانده است. زولا که روزنامه‌نگاری آزادی‌خواه و متعهد بود در سال 1898 در ماجرای مشهور دریفوس، سروان یهودی توپخانه که با اتهام جاسوسی روبرو شده بود، مقاله یا به تعبیری نامه‌ای سرگشاده با عنوان «من متهم می‌کنم» نوشت و در آن رئیس‌جمهور وقت را مخاطب قرار داد و در مقابل واپس‌گرایان کلیسا و محافظه‌کاران نظامی از بیگناهی دریفوس دفاعی قاطعانه کرد. زولا با این متن امنیت حرفه‌ای و آرامش زندگی‌اش را به خطر انداخت. او را محاکمه کردند و به دو سال زندان و پرداخت سه هزار فرانک محکوم شد. زولا در سال 1902 در 62 سالگی درگذشت. در سال 1908 پیکر او را به آرامگاه مشاهیر در پانتئون منتقل کردند و در کنار ویکتور هوگو به خاک سپردند. در سال 1998 رئیس‌جمهور فرانسه مراسم بزرگداشت سده زولا را برگزار کرد. زولا در سال‌های حیاتش رمان‌ها و داستان‌های زیادی نوشت. رمان‌های روگن- ماکار که به بیست کتاب می‌رسد، سرگذشت خاندانی فرضی است که اعضایش در طی قرنی که مدعی آزادی و حقیقت بود ابایی از به بیراهه رفتن برای کسب ثروت بیشتر نداشتند. «ژرمینال»، «پول و زندگی»، «شکست»، «شاهکار»، «مرگ الیویه بکای» و «حمله به آسیاب» برخی از کتاب‌های زولا هستند که به فارسی ترجمه شده‌اند.

درباره ترجمه کتاب «مرگ الیویه بکای و داستان‌های دیگر»
کتاب «مرگ الیویه بکای و داستان‌های دیگر» با ترجمه محمود گودرزی در نشر افق منتشر شده است.
محمود گودرزی، متولد 1356 در شیراز، مترجم ایرانی است. او در رشته زبان و ادبیات فرانسوی تحصیل کرده و از میانه دهه هشتاد کار ترجمه ادبی را آغاز کرد. از او تاکنون ترجمه‌های متعددی منتشر شده است. «پولین»، «کاندید یا خوش‌باوری»، «پی‌یر و ژان»، «دل ما»، «زن سیاهپوش»، «در چشم شیطان» و «جنایات مرموز دکتر مرا» تعدادی از ترجمه‌های محمود گودرزی هستند.

ادامه keyboard_arrow_down