هراکلس شابک: 9786223138102 94 صفحه 140 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1000 هراکلس اوریپید غلامرضا شهبازی علوم انسانی ادبیات نمایشنامه و فیلم نامه

562,500 ریال 750,000 ریال

ناشر: بیدگل

چاپ یکم

کتاب «هراکلس» اثر اوریپید
یک تراژدی یونانی از یکی از سرآمدان تراژدی‌نویسی در یونان باستان. کتاب «هراکلس» نمایشنامه‌ای است از اوریپید که مثل دیگر آثار این تراژدی‌نویس قهار و تراژدی‌های دیگر تراژدی‌نویس‌های طراز اول یونان باستان، داستان خود را از قصه‌ای پیش از خود گرفته و آن قصه را به مقتضای حالِ اثر، تغییر داده و دستکاری کرده و روایتی خلاقانه از آن به دست داده است.
اوریپید کتاب «هراکلس» را با وام‌گیری از قصه‌ای اساطیری نوشته است. منبع تراژدی‌نویسان یونان باستان، عمدتاً اسطوره‌های یونانی بوده و کتاب «هراکلس» نیز از این قاعده مستثنا نیست.
اگر دنبال نمونه‌هایی خلاقانه از استفاده از اساطیر و خلق قصه‌ای نو براساس آن‌ها می‌گردید، کتاب «هراکلس» کتابی مناسب برای شماست. کتاب «هراکلس» اگرچه نمایشنامه‌ای متعلق به اعصار دور است اما بداعت‌ها و نوآوری‌ها و نیز قصۀ تلخ و تراژیک آن برای مخاطب امروزی هم حرفها برای گفتن دارد.
تراژدی «هراکلس» اولین بار در حدود سال 416 پیش از میلاد روی صحنه رفته است.

مروری بر کتاب «هراکلس»
اوریپید کتاب «هراکلس» را براساس ماجرای شخصیتی اساطیری به نام هراکلس نوشته است. هراکلس در اساطیر یونان فرزند زئوس، خدای آسمان و پادشاه خدایان، است. مادر هراکلس اما زنی میرا به نام آلکِمِنه است و از همین رو هرا، همسر زئوس، کمر به آزار و اذیت هراکلس می‌بندد.
بخشی از اسطورۀ هراکلس، که بخشی عمده از این اسطوره است، مربوط به دوازده کار مردافکن است که هراکلس باید انجام بدهد.
اوریپید در کتاب «هراکلس» فاجعۀ بزرگی را روایت می‌کند که بر سر هراکلس می‌آید. ماجرا از این قرار است که همان وقت که هراکلس در جهان زیرین مشغول انجام آخرین کار از کارهای مردافکنی است که باید انجامشان دهد، لیکوس، که با کودتا سلطنت را در تبای غصب کرده، پدر و همسر و فرزندان هراکلس را به مرگ محکوم می‌کند. هراکلس البته به‌موقع برای نجات خانواده‌اش از راه می‌رسد اما این پایان ماجرا نیست بلکه آغاز فاجعه و دردهایی بزرگ و تمام‌نشدنی برای اوست.
چنانکه مایکل هَلِرِن در متنی که ترجمۀ آن، با عنوان «اسطوره در نمایشنامۀ هراکلس»، در پایان ترجمۀ فارسی کتاب «هراکلس» آمده است توضیح می‌دهد، اوریپید در کتاب «هراکلس» خلاقانه با اسطورۀ هراکلس مواجه شده و با این مواجهۀ خلاقانه، معنایی تازه و بدیع به این اسطوره بخشیده است.
در بخشی از کتاب «هراکلس» می‌خوانید:
«همسرایان: من آمده‌ام!
من بدین کاخ آمده‌ام که سقفی افراشته دارد...
همسرایان: و عصا به دست، به بسترهای کهنش آمده‌ام...
همسرایان: یکی خنیاگر!
خنیاگر نغمه‌های غمناک...
همسرایان: همچون یکی مرغک پیر با پرهایی به رنگ خاکستر!
همسرایان: من هیچ‌چیز نیستم جز یکی بانگ آدمیزاد!
همسرایان: هیچ‌چیز جز یکی روح، روحی تیره در ظلمت رؤیاهای تاریک!
همسرایان: رؤیاهای پیر، سخنان پیر، پاهای پیر اما با این‌ حال بی‌قرار که یاری کنند!
همسرایان: آه! بینوا، پسران بینوا!
پسران بی‌پدر!
همسرایان: و تو، بینوا، بینوا، پیرمرد!
همسرایان: و تو، بینوا، بینوا مادر که در غم شویش که در تالارهای هادس است می‌گریی!
همسرایان: مگذار پاها و ران‌هایت خسته شوند همچون اسبی که زیر بار کمر خم کرده و از تپه‌های ناهموار بالا می‌رود...
همسرایان: و می‌کوشد یکی گاری سنگین را بکشد.
همسرایان: اگر هریک از شما گمان می‌کند که پاهایش می‌لرزد، دست یا بالاپوش مردی را که کنار اوست بگیرد!
همسرایان: بگذار پیری، گرچه پیر است، پیری را یاری کند!
همسرایان: زمانی شما جوان بودید و زوبین به دست می‌گرفتید و بازو در بازوی هم غم‌خوار یکدگر بودید!
همسرایان: در کنار هم جنگیدید و پیروز گشتید، برای سرزمین شکوهمندتان.
همسرایان: بنگر، بنگر! چشمانش را!
همسرایان: همان چشمان شرربار که چون چشمان پدرش است!
همسرایان: پسران بینوا! می‌توانی تیره‌روزیِ پدرشان را در آنان ببینی!
همسرایان: عظمت او هم در تن ایشان هست.
همسرایان: آه، یونان من!
اگر این پسران از دست بروند تو چه هم‌پیمانانی را از کف خواهی داد!»

دربارۀ اوریپید، نویسندۀ کتاب «هراکلس»
اوریپید، متولد یکی از سال‌های دهۀ 480 پیش از میلاد در بخش شرقی آتن، نمایشنامه‌نویس بزرگ کلاسیک یونانی بود. او، در کنار سوفوکل و آیسخولوس، یکی از سه تراژدی‌نویس عصر طلایی نمایشنامه‌نویسی یونان است. از اوریپید به‌عنوان نمایشنامه‌نویسی نوآور و سنت‌شکن و نامتعارف یاد می‌شود. نمایشنامه‌های «الکترا»، «زنان تروا»، «مده‌آ» و «اورستس» از جمله آثار اوریپید هستند.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «هراکلس»
کتاب «هراکلس»، همراه با نوشتۀ مایکل هَلِرِن دربارۀ این نمایشنامه، با ترجمۀ غلامرضا شهبازی در نشر بیدگل منتشر شده است.
غلامرضا شهبازی، متولد 1352 در نهاوند، بازیگر تئاتر و تلویزیون و مترجم ایرانی است. شهبازی دارای لیسانس ادبیات نمایشی، فوق لیسانس سینما و دکترای تاریخ هنر از دانشگاه هنر تهران است. او، علاوه بر بازیگری در تئاتر و تلویزیون و ترجمه، تدریس در دانشگاه هنر و دانشگاه سوره و نیز بازیگری در سینما را نیز در کارنامۀ کاری خود دارد.
شهبازی رتبۀ اول بازیگری مرد برای نمایش «مراسمی برای یک دوست» را در سومین دورۀ نمایشنامه‌خوانی مولوی و رتبۀ اول کارگردانی برای نمایش «صدای انسان» در چهارمین دورۀ نمایشنامه‌خوانی مولوی را به دست آورده است.
از ترجمه‌های غلامرضا شهبازی می‌توان به کتاب‌های «تک‌گویی‌های کلاسیک برای زنان»، «الکترا»، «مده‌آ»، «تک‌گویی‌های کلاسیک برای مردان» و «سیکلوپس» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down