کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات آمریکای لاتین | خانه ام آتش گرفته ست
خانه ام آتش گرفته ست شابک: 9789644087981 160 صفحه 220 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 خانه گرفته آریل دورفمن زرین جوادی علوم انسانی ادبیات ادبیات آمریکای لاتین

679,000 ریال 970,000 ریال

ناشر: هیرمند

چاپ یکم

کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» نوشتۀ آریل دورفمن
قصه‌هایی از عصر وحشت، سرکوب، کشتار، زندان و احساس ناامنی. کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» مجموعه داستانی از آریل دورفمن است که سال‌های سیاه حکومت آگوستو پینوشه بر شیلی و رنج‌ها و عذاب‌ها و بیم‌ها و امیدهای مردم شیلی در آن دوره را بازتاب می‌دهد.
آریل دورفمن قصه‌های کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» را در سال سقوط دولت پینوشه، یعنی در سال 1990، نوشته است. کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» روایتگر زندگی در عصر خفقان است. این کتاب روایتگر هراس‌ها و اضطراب‌ها و کابوس‌ها و رنج‌های بزرگ و هولناکی است که مردم شیلی در دوران حکومت پینوشه بر شیلی تجربه کردند و نیز روایتگر امیدهایی که همین مردم، در اوج خفقان، در خود پروردند و تلاش‌هایی که برای رهایی از شَرّی که بر زندگی‌شان سایه افکنده بود، به‌خرج دادند.
قصه‌های کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» اگرچه دربارۀ شیلی هستند، اما درد مشترکی را فریاد می‌کنند که همۀ انسان‌های گرفتار استبداد به آن دچارند و از همین رو می‌توانند این قصه‌ها را به‌خوبی درک کنند.

مروری بر کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست»
آریل دورفمن در هر یک از قصه‌های کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست»، چنانکه در مقدمۀ زرین جوادی بر ترجمۀ فارسی این کتاب اشاره شده، «سراغ تجربه‌ی انسان از ترس، بدگمانی، فروپاشی، و هم‌زمان امید، تلاش و ازخودگذشتگی می‌رود.»
قصه‌های کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» حامل روح یک دوران هراس‌آلود در تاریخ شیلی و تصویرگر زندگی در سایۀ دیکتاتوری و ترس‌ها و رنج‌های برآمده از آن هستند.
دورفمن در قصه‌های کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» نه فقط به زندگی مردمی که رو در روی استبدادی که بر آن‌ها حکم می‌راند ایستاده‌اند و زندگی مردمی که از فقر و خفقانِ برآمده از این استبداد رنج می‌برند و قربانی قتل‌های سیاسی و سرکوب سیستماتیک حکومت می‌شوند، بلکه به درون ساختار قدرت و سلسله‌مراتب و لایه‌های مختلف آن نیز نقب می‌زند. مثلاً در قصه‌ای از این کتاب، با عنوان «بررس»، داستان یک مأمور سانسور را روایت می‌کند که کارش بررسی و سانسور کتاب‌ است و با خواندن رمانی مشکوک که برای بررسی به او داده‌اند، جذب این رمان می‌شود و این رمان ذهنش را درگیر و او را با خودش مواجه می‌کند.
دورفمن در کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» جنبه‌های گوناگون زندگی تحت سیطرۀ نظامی استبدادی را به تصویر می‌کشد. او در این مجموعه داستان، به روان‌شناسیِ سرسپردگی به استبداد و پیوند این سرسپردگی با نهادینه شدن اطاعت در ذهن شهروندان می‌پردازد و همچنین از کسانی می‌نویسد که تن به استبداد نمی‌دهند، دربرابر آن مقاومت می‌کنند و برای آزادی هزینه می‌دهند و امید به آینده‌ای روشن را در دل خود زنده نگه می‌دارند.
کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» از ده داستان تشکیل شده که عبارتند از: «بررس»، «ستون دل‌شکستگان»، «محفل خانواده»، «قلمرو کسب‌وکار»، «خانه‌ام آتش گرفته است»، «گذرگاه‌ها»، «مشاوره»، «خرابه»، «غول» و «پدرخوانده».
در بخشی از داستان «بررس» از کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» می‌خوانید: «جمعه صبح، به‌محض خواندن متن، فهمید ناچار خواهد شد آن را سانسور کند.
طبق معمول، اشاره‌ها به حکومت، تلویحی بود. اگر مسئله فقط چند کلمه اینجا و آنجا بود، تنها کاری که باید می‌کرد، خط زدن کلمات موهن، محدود کردن چند پاراگراف، تغییر بعضی معانی و درنهایت دادن مجوز چاپ مشروط بود. اما ماجرا به این سادگی نبود. این رمان، چرخش، حمله‌ای مستقیم، ویرانگر و بی‌رحمانه به فساد، رشوه‌خواری و سرکوب حکومت بود.
دون آلفونسو از اینکه دوستش برگانته، ویراستار بخش، از او خواسته بود حتی نگاهی به این متن بیندازد شگفت‌زده شد. طبق قوانین، دیگر تأیید اولیه‌ی یک نوشته، مانند دوره‌های بسیار محدود قبل، الزاماً واجب نبود. حالا کتاب‌ها بعد از انتشار بررسی می‌شدند. و این تغییر، انتشاراتی‌ها را مجبور به خودسانسوری بی‌امانی کرده بود؛ هیچ‌کس نمی‌خواست هزاران نسخه کتاب در انبار دراندشت و نمور وزارت اطلاعات خاک بخورد. اگر برگانته نظر دون آلفونسو را در این مرحله خواسته بود، حتماً به این معنی بود که فکر می‌کرده نویسنده لایق چنین فرصتی است، با وجود این، در تأیید اولیه‌ی متن توسط نهادهای ذی‌ربط مشکلی دیده است. حق با برگانته بود. حتی یک ممیز تازه‌کار – و نه دون آلفونسو که بیست سال سابقه‌ی کار بدون خطا داشت – متوجه می‌شد که کتاب در لایه‌های پنهانی (و شاید هم آشکار، چون ظاهراً به شورش خود افتخار هم می‌کرد) مشغول حمله به اصول بنیادین دولت است.
تا صفحه‌ی سی این واقعیت آشکار شده بود، بااین‌حال دون آلفونسو که معمولاً مرد تأثیرپذیری نبود و برعکس، به قضاوت‌های برق‌آسا و به‌دور از احساساتش مشهور بود، خود را به دست افسون متن سپرد؛ به دست نثر منعطف، پراحساس و غافل‌گیرکننده‌ای که گویی هر کلمه در آن مشغول معاشقه با آوای خود بود. به خواندن ادامه داد. ماجرا در دوران حاکمیت یک دیکتاتوریِ فرضی حوالی سال 8000 میلادی می‌گذشت. نارضایتی عمومی به مرز انفجار رسیده و پایان دیکتاتوری محتمل بود. تنها کمی فشار بیشتر کافی بود تا نیروهای مقاومت را متحد کند و سقوط رژیم را سرعت ببخشد. رمان به شکل نامحسوسی توجه را سمت کارمند ساده‌ای در وزارتخانه می‌کشاند. مردی دون‌پایه و تقریباً ساده‌لوح که مشغول کار کم‌اهمیتی بود، اما به دلایلی هنوز نامشخص، همکاری‌اش برای پایین کشیدن حکومت حیاتی بود. یا شاید هم نمادی بود از آخرین صفوفی که حاکمیت به حمایت‌شان امید بسته بود.
خاطر دون آلفونسو کم‌کم با خوسه کوردوبا (اسم کارمند رمان این بود) مکدر شد. اول توجه چندانی به او نکرده بود. کم‌وبیش در پس‌زمینه حضور داشت، در حد یک پستچی. ولی ناگهان خودی نشان داد؛ گوش چپش را خاراند، و در همان لحظه دلِ دون آلفونسو آشوب شد.
با صدای بلند گفت: "این مرد منم!"، و صدایش در آن اتاق مملو از کاغذ پژواکی توخالی و غیرواقعی کرد.»
کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست» با ترجمه و مقدمۀ زرین جوادی در نشر هیرمند منتشر شده است.

دربارۀ آریل دورفمن، نویسندۀ کتاب «خانه‌ام آتش گرفته‌ست»
ولادیمیرو آریل دورفمن (Vladimiro Ariel Dorfman)، متولد 1942، رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، جُستارنویس، استاد دانشگاه و فعال حقوق بشر آرژانتینی – شیلیایی – امریکایی است.
دورفمن متولد آرژانتین است اما او را بیشتر به‌عنوان نویسنده‌ای شیلیایی می‌شناسند. کودکی او تا دوازده سالگی در امریکا گذشت و بعد از آن همراه خانواده‌اش به شیلی رفت.
دورفمن، که در زمان کودتای پینوشه و سقوط دولت سالوادور آلنده مشاور فرهنگی آلنده بود، با وقوع کودتا و برقراری حکومت وحشت در شیلی مجبور به ترک آن‌جا شد. مدتی در فرانسه ماند و بعد به هلند و سپس امریکا رفت. دورفمن اکنون مُقیم امریکا و استاد ادبیات دانشگاه دوک در کارولینای شمالی است.
سیاست و حکومت پلیسی و استبدادی یکی از درونمایه‌های آثار آریل دورفمن است. از آثار آریل دورفمن می‌توان به کتاب‌های «مرگ و دختر»، «اعتماد»، «آلِگرو»، «خلوت پیکاسو»، «شورش خرگوش‌ها»، ««شکستن طلسم وحشت: محاکمۀ شگفت‌انگیز و پایان‌ناپذیر ژنرال آگوستو پینوشه» و «بیوه‌ها» اشاره کرد.
نمایشنامۀ «مرگ و دختر» آریل دورفمن دستمایۀ اقتباس سینمایی نیز قرار گرفته و رومن پولانسکی فیلمی به همین نام براساس آن ساخته است.

ادامه keyboard_arrow_down