کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات روسیه | زندگی واسیلی
زندگی واسیلی شابک: 9786002538840 168 صفحه 300 گرم قطع: رقعی نوع جلد: گالينگور تیراژ: 1100 زندگی واسیلی لیانید آندری یف حمیدرضا آتش برآب علوم انسانی ادبیات ادبیات روسیه

1,725,000 ریال 2,300,000 ریال

ناشر: کتاب پارسه

چاپ دوم

کتاب «زندگی واسیلی» نوشتۀ لیانید آندری‌یِف
قصۀ داغ‌دیدگی، اندوه، شوربختی و هول و تنهایی. کتاب «زندگی واسیلی»، با عنوان اصلی Жизнь Василия Фивейского، رمانی است از لیانید آندری‌یِف، داستان‌نویس چیره‌دست اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم روسیه.
آندری‌یِف استاد نوشتنِ درد و رنج و کابوس و وحشت و فاجعه است و در کتاب «زندگی واسیلی» نیز هنرمندانه و ماهرانه این مهارت خود را به نمایش می‌گذارد و تصویری وحشتناک و اندوهبار از درد و داغ و تنهایی ترسیم می‌کند.
چنانکه که در یادداشت ابتدای ترجمۀ فارسی کتاب «زندگی واسیلی» به نقل از خاطرات ماکسیم گورکی آمده است، جرقۀ نوشتن این رمان پس از بحثِ گرمی دربارۀ سالکان و دست‌نوشته‌های اعتراف‌گونۀ کشیشی به نام آلکساندر آپالوف در ذهن آندری‌یِف خورده است.
گورکی در خاطراتش در وصف کتاب «زندگی واسیلی» آندری‌یِف می‌نویسد: «آندری‌یِف در این رمان تکان‌دهنده نیز مثل همیشه با لمس حادترین و دردناکترین اسرار حیات، هرآن‌چه را تمنای روحیۀ خاصش بود، درلحظه به چنگ آورده است.»
همچنین آلکساندر بلوک در وصف احساس خود نسبت به کتاب «زندگی واسیلی» نوشته است: «هنوز هم تشنجی را که هنگام خواندن زندگی واسیلی در آن شب بارانی پائیز به من دست داد، با همۀ وجود حس می‌کنم».
آنتون چخوفِ بزرگ نیز کتاب «زندگی واسیلی» را کمی پیش از مرگش خوانده بوده است. اُلگا کنیپر دربارۀ واکنش چخوف به این رمان، بعد از اینکه آن را تمام کرده، گفته است: «من را صدا کرد و با حالتی فریبنده و انگاری شاد، درحالی‌که یک‌چشمی خیره مانده بود، گفت: "هیچ می‌دانی چه وحشتی الآن به جانم افتاد؟ وای، چه کابوسی بود، این رمان".»
متن اصلی رمان «زندگی واسیلی» اولین بار در سال 1904 در اولین ویژه‌نامۀ مجلۀ «دانش» منتشر شده است.

مروری بر کتاب «زندگی واسیلی»
لیانید آندری‌یف در کتاب «زندگی واسیلی» با نگاهی اکسپرسیونیستی که خاص آثار اوست از داغ‌دیدگی و درد و از رنج و کابوس و جنونِ برآمده از داغ‌دیدگی و درد نوشته است. کتاب «زندگی واسیلی» نه رمانی دربارۀ داغ و رنج و جنون که گویی خودِ داغ و رنج و جنون است که بی‌واسطه پیش روی ما گذاشته می‌شود و ما را در خود غرق می‌کند.
با خواندن کتاب «زندگی واسیلی» گویی وحشت و اندوه و تنهایی شخصیت‌های این رمان را بی‌واسطه و از درون تجربه می‌کنیم و با آن‌ها در رنجی که می‌برند و کابوس و جنونی که تجربه می‌کنند سهیم می‌شویم. کتاب «زندگی واسیلی» نقطۀ تلاقی اکسپرسیونیسم و ناتورالیسم است و از تقدیر شوم و سیاهی می‌گوید که یک لحظه دست از سرِ شخصیت‌های این رمان برنمی‌دارد و آن‌ها را به حال خود نمی‌گذارد.
کتاب «زندگی واسیلی» دربارۀ کشیشی شوربخت و بداقبال به نام واسیلی فیوِیسکی است که پیاپی مصیبت بر سرِ او و خانواده‌اش می‌بارد. واسیلی بعد از اینکه رخت کشیشی به تن می‌کند با دختری زیبا ازدواج می‌کند و از او صاحب دو فرزند، یک دختر و یک پسر، می‌شود. پسرش اما در هفت‌سالگی در رودخانه غرق می‌شود و این سرآغاز زندگی تراژیک واسیلی و همسر و دختر او در کتاب «زندگی واسیلی» است.
همسر واسیلی از رنج از دست دادن پسرش به الکل رو می‌آورد و کارش به جنون می‌کشد و انگشت‌نمای روستا می‌شود. خود واسیلی را هم همه شوم می‌دانند و طردش می‌کنند و کسی حاضر نیست با او دمخور شود.
یک‌شب همسر واسیلی، در اوج مستی و جنون، بر آن می‌شود که پسرِ دیگری به دنیا آورَد تا روح پسرِ از دست رفته‌اش در او حلول کند و او از این طریق دوباره زنده شود. زن، واسیلی را مجبور می‌کند که به این خواسته‌اش تن بدهد.
پسرِ دیگری به دنیا می‌آید اما پسری ناقص‌الخلقه که به دنیا آمدنش رنجی دیگر بر رنج پیشین واسیلی و همسرش بار می‌کند و همسر واسیلی، که در دوران حاملگیِ فرزند سومش مدتی شاد و امیدوار شده بوده است، دوباره به الکل رو می‌آورد و جنونش صدچندان می‌شود. سرانجام واسیلی تصمیم می‌گیرد با همسر و دخترش روستا را ترک کند و پسر ناقص‌الخلقه‌اش را که همسرش از او هراس دارد به کسی بسپارد. اما آیا رنج‌های واسیلی و خانواده‌اش در کتاب «زندگی واسیلی» با چنین اقدامی به پایان می‌رسد؟ به ‌نظر نمی‌رسد که چنین باشد. چه بر سر واسیلی و خانواده‌اش خواهد آمد؟ این را با خواندن کامل کتاب «زندگی واسیلی» درخواهید یافت.
در بخشی از کتاب «زندگی واسیلی» می‌خوانید: «بر سرتاسر زندگی واسیلی فیوِیسکی تقدیر سخت و مرموزی سایه انداخته بود. عیناً نفرین‌شدۀ عداوتی پنهان بود که از جوانی یکسره بار سنگین غم و بیماری و مصیبت را بر گرده می‌کشید و زخمهای مهلک قلبش هرگز تسلا نمی‌یافت. در میان مردم همیشه تنها بود، مثل سیاره‌ای میان سیارات. به‌نظر می‌رسید که همواره هاله‌ای عجیب و خطیر و ویرانگر او را چون ابری شفاف و ناپیدا احاطه کرده است. به‌عنوان فرزند کشیشی صبور و وظیفه‌شناس، خود نیز صبور و وظیفه‌شناس بود و مدتها آن مشیت شوم و اسرارآمیزی را که بر سر بدمنظر و آشفته‌اش مصیبت می‌ریخت، درنمی‌یافت. بی‌درنگ زمین می‌خورد و به‌آرامی کمر راست می‌کرد، باز می‌افتاد و بازهم آهسته برمی‌خاست و به‌جان‌کندنی، دانه‌دانه و ذره‌ذره لانه‌مور بی‌دوام خود را کنار جادۀ بزرگ زندگی از نو می‌ساخت و می‌ساخت.»

دربارۀ لیانید آندری‌یِف، نویسندۀ کتاب «زندگی واسیلی»
لیانید نیکالایویچ آندری‌یِف (Леони́д Никола́евич Андре́ев)، متولد 1871 و درگذشته به سال 1919، نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویسِ روس بود. آندری‌یف را پدر اکسپرسیونیسم در ادبیات روسیه می‌دانند. او یکی از بااستعدادترین و پرکارترین نمایندگان عصر نقره‌ای ادبیات روسیه است. در سبک آندری‌یف عناصری از رئالیسم، ناتورالیسم و سمبولیسم باهم ترکیب شده‌اند.
از جمله آثار لیانید آندری‌یف می‌توان به نمایشنامه‌های «زندگی انسان» و «فرمانروای گرسنگان» و رمان‌های «یادداشتهای شیطان» و «خندۀ سرخ» اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «زندگی واسیلی»
کتاب «زندگی واسیلی» با ترجمۀ حمیدرضا آتش‌برآب در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
حمیدرضا آتش‌برآب، متولد 1356 در اهواز، مترجم ایرانی و پژوهشگر زبان و ادبیات روسی است. آتش‌برآب در دانشگاه دولتی مسکو تحصیل کرده و تاکنون آثار زیادی را از ادبیات روسیه به فارسی ترجمه کرده است. از جمله ترجمه‌های او از ادبیات روسیه می‌توان به «آنّا کاری‌نینا»، «جنایت و مکافات»، «سوارکار مفرغی»، «یادداشت‌های زیرزمینی»، «مرشد و مارگاریتا»، «یادداشتهای شیطان»، «خندۀ سرخ» و «قمارباز» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده