کلود ولگرد

كلود ولگرد
Claude Gueux
داستانی كوتاه با پیامی بزرگ. «كلود ولگرد» داستانی است تفكر برانگیز و انتقادی در نكوهش عدالت اجتماعی و نقد جامعه. نویسنده در این داستان به جای مبارزة سیاسی، نگاه انتقادی خود را از دریچه دیگری بازگو می‌كند و به نقطه ضعف‌های حكومت خود می‌پردازد. داستان تصویری درباره انسان محكوم به اعدام است. این محكوم، کارگر فقیری است كه «کلود ولگرد» نام دارد و در پاریس زندگی می‌کند. او دراثر زندگی سخت و فشار روزگار دست به دزدى می‌زند. «کلود» کارگرى شایسته و باهوشی است. او با اینكه سواد خواندن و نوشتن ندارد اما خوب می‌فهمد و خوب هم فكر می‌كند. اكنون كه زمستان سرد فرا رسیده او بیكار است. در مكان زندگی‌اش در زیر شیروانی كوچك، نه آتشی دارد برای گرم كردن، نه لقمه نانی برای سیر شدن خود و همسر و فرزندش. سرما و گرسنگی آنچنان غالب می‌شود كه او را مجبور به دزدی می‌كند. اگرچه سه روز نان و گرمای آتش را برای خانواده فراهم می‌كند اما در عوض مجرم شناخته شده و محكوم به اعدام می‌شود. داستان كوتاه «كلود ولگرد» گفتگوی یك محكوم اعدامی در سلولی تنگ و تاریك را «محمد قاضی» به فارسی برگردانده است. در قسمتی از داستان می‌خوانیم: «شما فکر خود را متوجه نقص کار تربیت کنید و تربیت صحیحی به ملت بدهید. کاری کنید که این کله‌های معیوب و بینوا انبساط پیدا کنند تا فکر و هوشی که در آن‌هاست بزرگ شود. ملت‌ها بر حسب تعالیمی که گرفته‌اند دارای کله‌های خوب یا بدند. شما تا می‌توانید زاویه‌ی مغز ملت را باز کنید.»

درباره نویسنده: ویکتور ماری هوگو ( 1802 ـ 1885 ) شاعر، نویسنده فرانسوی، صاحب آثار «گوژپشت نوتردام»، «بینوایان»
رتبه گودریدز: 4 از 5