کتاب | علوم انسانی | جامعه شناسی | زنان | زنان در روزگارشان
زنان در روزگارشان شابک: 9789641851851 606 صفحه 710 گرم قطع: وزيری نوع جلد: شوميز زنان روزگارشان مارلین لگیت نیلوفر مهدیان علوم انسانی جامعه شناسی زنان

3,680,000 ریال 4,600,000 ریال

ناشر: نشر نی

چاپ یازدهم

کتاب «زنان در روزگارشان» نوشتۀ مارلین لِگیت
پژوهشی مفصل در تاریخ فمینیسم و ریشه‌ها و سرچشمه‌های جنبش‌‌های فمینیستی غرب. کتاب «زنان در روزگارشان: تاریخ فمینیسم در غرب»، با عنوان اصلی In Their Time: A History of Feminism in Western Society، کتابی است که در آن فمینیسم در چشم‌اندازی تاریخی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
مارلین لِگیت در کتاب «زنان در روزگارشان»، در جستجوی ریشه‌های تاریخی فمینیسم در غرب، به سرآغاز مسیحیت رفته و پیشینه‌های فمینیسم را از آن دوران تا شروع موج اول فمینیسم مورد کندوکاو قرار داده و آن‌گاه به جنبش‌های فمینیستی در عصر مدرن پرداخته است.
کتاب «زنان در روزگارشان» پژوهشی جامع و چندوجهی و کتابی کارآمد برای شناخت فمینیسم و ریشه‌های تاریخی آن و پژوهش و مطالعه در زمینۀ تاریخ فمینیسم است. این کتاب، هم کسانی را به‌طور تخصصی در زمینۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی و به‌ویژه در زمینۀ فمینیسم پژوهش می‌کنند به کار می‌آید و هم غیرمتخصصان علاقمند به مطالعه دربارۀ فمینیسم را.
متن اصلی کتاب «زنان در روزگارشان» اولین بار در سال 2001 منتشر شده است.

مروری بر کتاب «زنان در روزگارشان»
مارلین لگیت در کتاب «زنان در روزگارشان» تاریخ فمینیسم را از جنبه‌ها و وجوه گوناگون فرهنگی و تاریخی و اجتماعی و سیاسی مورد بررسی قرار می‌دهد.
در کتاب «زنان در روزگارشان» پیشینه‌های فمینیسم در دوره‌هایی از تاریخ که هنوز جنبش‌های فمینیستی رسماً در غرب اعلام حضور نکرده بوده‌اند مورد بررسی قرار گرفته و سپس موج‌های اول و دوم فمینیسم و زمینه‌های پیدایش این دو موج توضیح داده شده است.
مارلین لگیت در کتاب «زنان در روزگارشان» مسائل و جایگاه و موقعیت زنان را در طول تاریخ و در زمینه‌ای فرهنگی و تاریخی و اجتماعی و سیاسی مرور و بررسی می‌کند و این‌گونه تاریخی چندوجهی از جایگاه و موقعیت و مسائل زنان در طول تاریخ غرب ارائه می‌دهد و تحولاتی را ترسیم می‌کند که به‌تدریج در نگاه به زن و شیوۀ طرح مطالبات زنان و نوع حضور زنان در عرصه‌های گوناگون جامعه در غرب پدید آمد.
در کتاب «زنان در روزگارشان» با مارلین لیگت از آغاز مسیحیت تا قرون وسطی و سپس دورۀ روشنگری و رنسانس همسفر می‌شویم و به عصر مدرن می‌آییم و این دوره‌های تاریخی را، از منظر زنان و مسائل آن‌ها و نحوۀ حضورشان در جامعه و مواجهۀ فرهنگ و جامعۀ مردسالار با آن‌ها، از نظر می‌گذرانیم.
کتاب «زنان در روزگارشان» از ده فصل و یک بخش نتیجه‌گیری تشکیل شده است. فصل‌های ده‌‌گانۀ کتاب «زنان در روزگارشان» عبارتند از: «فمینیسم و مردسالاری: مقدمه»، «از عیسی مسیح تا ژاندارک»، «تأثیر رنسانس: زنان، تحصیل، و هنرهای خلاق»، «دین، سیاست، و ادبیات در دوران آغازین اروپای مدرن»، «انقلاب در فلسفه و سیاست»، «رادیکال‌ها و اصلاحگران»، «آغاز موج اول فمینیسم»، «مسائل موج اول فمینیسم»، «دوران جنگ و فمینیسم بین دو جنگ جهانی» و «ریشه‌های موج دوم».
در بخشی از کتاب «زنان در روزگارشان» می‌خوانید: «هرچند فمینیسم غربی قطعاً بر تجربه‌های زنان نسبتاً ممتاز متمرکز شده، به‌نظر من خیلی ساده‌اندیشی است اگر بخواهیم آن را به‌لحاظ تاریخی جنبشی صرفاً متعلق به طبقۀ متوسط بدانیم. این درست است که بیش‌تر فعالان نسبتاً مرفه بودند. درواقع، غالباً آگاهی از امتیازهای مردان خویشاوندشان – برای مثال، امکانات تحصیلی‌ای که برای برادران‌شان موجود بود و برای آنان نبود – حس بی‌عدالتی جنسیتی را در آنان برمی‌انگیخت. درهمین‌حال، وابستگی اقتصادی خودشان آنان را آسیب‌پذیر می‌ساخت. بسیاری از آن‌ها خط ظریفی را که میان طبقات متوسط و طبقات پایین و حتی فقر یا تهیدستی کشیده شده بود شخصاً تجربه می‌کردند.
در برخی کشورها، مانند ایالات متحده و انگلستان، اعضای تشکیل‌دهندۀ جنبش‌های فمینیستی نسبتاً ناهمگون بودند. بااین‌حال، این نیز صحیح است که زنانی که از تفاوت‌های طبقاتی بیش‌تر آگاه بودند معمولاً نمی‌خواستند خود را فمینیست بنامند. این گرایش حتی هنگامی که آگاهانه در مقابل سرکوب جنسیتی مبارزه می‌کردند دیده می‌شد. این زنان خود را سوسیالیست می‌دانستند و غالباً فمینیست‌ها را بزرگ‌ترین دشمنان خود قلمداد می‌کردند، زیرا به‌نظرشان فمینیسم مبارزات طبقاتی کارگران در مقابل سرمایه‌داری را بی‌اهمیت می‌شمرد. آیا این زنان را نیز باید در تاریخ فمینیسم وارد کرد؟ زنان کارگری را که برای بهبود وضعیت مادی خود و خانواده‌شان جنگیدند چطور؟ محرومیت آن‌ها از تحصیلات بالا و مالکیت برای آنان جای اعتراضی علیه قوانین ناعادلانۀ مالکیت یا موانع بر سر تخصص‌های حرفه‌ای، که هر دو از دغدغه‌های سنتی فمینیستی بود، باقی نمی‌گذاشت؛ اما آن‌ها نیز حول مسائل اقتصادی به سازمان‌دهی پرداختند. آیا باید زنان فرانسوی‌ای را که در قرن هفدهم به مأموران مالیاتی حمله بردند و آن‌ها را لت‌وپار کردند فمینیست به‌حساب آورد؟ زنان خانه‌دار و کارگران نساجیِ ساکن بارسلونا را که در سال 1918 علیه گرانی تظاهرات کردند چطور؟ یا زنان افریقایی‌تبار امریکایی و کانادایی را که به اجتماعات خود خدمات می‌دادند؟ یا زنان یهودی ساکن تورنتو را که در زمان رکود بزرگ اقتصادی گوشت‌های حلال را به علت گرانی تحریم کردند؟ همان‌طور که دیگران نیز اشاره کرده‌اند، فمینیسم می‌تواند به‌صورت "شکل پنهانی از اقدام تخریبی برای حمایت از خانواده‌ها و جمع‌های محلی، به‌جای تضعیف‌کرد‌ن‌شان" نمایان شود. پس آیا می‌توان تاریخ فمینیسم را صرفاً تاریخ فعالیت‌های سیاسی زنان در طول تاریخ شمرد؟»

دربارۀ مارلین لِگیت، نویسندۀ کتاب «زنان در روزگارشان»
مارلین لِگیت (Marlene LeGates) پژوهشگر تاریخ زنان و فمینیسم و مدرس کالج کاپیلانو در ونکوور، بریتیش کلمبیا است. لگیت دارای دکترای تاریخ از دانشگاه ییل است. از او مقالات فراوانی در زمینۀ تاریخ زنان و فمینیسم منتشر شده است. مارلین لِگیت، به‌جز کتاب «زنان در روزگارشان»، کتابی نیز با عنوان «ساخت امواج: تاریخچۀ فمینیسم در جامعۀ غربی» دربارۀ تاریخ فمینیسم نوشته است.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «زنان در روزگارشان»
کتاب «زنان در روزگارشان: تاریخ فمینیسم در غرب» با ترجمۀ نیلوفر مهدیان در نشر نی منتشر شده است. نیلوفر مهدیان، متولد 1352 در تهران، مترجم ایرانی است. از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب‌های «دختر ماه» و «همچون ستارگان» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down