کتاب | علوم انسانی | روانشناسی | عمومی | تجربه و هنر زندگی 14: کافه اروپا
تجربه و هنر زندگی 14: کافه اروپا شابک: 9786007289068 300 صفحه 201 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 800 تجربه زندگی کافه اروپا اسلاونکا دراکولیچ نازنین دیهیمی علوم انسانی روانشناسی عمومی

1,050,000 ریال 1,400,000 ریال

ناشر: گمان

چاپ هشتم

کتاب «کافه اروپا» نوشتۀ اسلاونکا دراکولیچ
گزارشی نقادانه و واقع‌بینانه از اروپای شرقیِ بعد از فروپاشی کمونیسم. کتاب «کافه اروپا»، با عنوان اصلی Cafe Europa: Life After Communism، کشورهای اروپای شرقی در دوران کمونیسم و سال‌های اول بعد از فروپاشی کمونیسم را از منظر روزنامه‌نگاری زیرِ ذره‌بین می‌گذارد که خود در یکی از این کشورها زیسته و نظام کمونیستی و فرهنگ و خواسته‌ها و آرزوها و عقده‌ها و حسرت‌های مردمِ زیسته و بارآمده در چنین نظامی را تا مغز استخوان تجربه کرده است.
اسلاونکا دراکولیچ در کتاب «کافه اروپا»، مثل جستارهایش در کتاب‌های دیگری که دربارۀ اروپای شرقی نوشته است، کشورهای کمونیستی و سیستم سرکوب و خفقان در این کشورها و نیز وضعیت آن‌ها در دوران پس از فروپاشی کمونیسم را از منظر فرهنگ زندگی روزمرۀ مردم این کشورها مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد و تأثیر کمونیسم را بر جزئیات به‌ظاهر معمولیِ زندگی مردم نشان می‌دهد و به ارزیابی نقادانۀ آیندۀ کشورهایی می‌پردازد که کمونیسم و آنچه نظام‌های کمونیستی تبلیغ و ترویج می‌کردند در وجودشان نهادینه شده و رسوبات آن نظام‌ها بعد از سقوطشان نیز همچنان در ذهن مردمی که تحت حاکمیت این نظام‌ها زیسته‌اند به جا مانده است.
کتاب «کافه اروپا» از شکافی می‌گوید که کمونیسم بین اروپای شرقی و غربی انداخت و از تلاش‌های مردم اروپای شرقی برای شبیه شدن به اروپای غربی و بیرون کشیدن خود از سلطۀ فرهنگی کمونیسم و ارائۀ تصویری از خود که شبیه تصویر مردم اروپای غربی باشد.
متن اصلی کتاب «کافه اروپا» اولین بار در سال 1996 منتشر شده است.

مروری بر کتاب «کافه اروپا»
اسلاونکا دراکولیچ در کتاب «کافه اروپا»، نه با مباحث صرفاً تئوریک و انتزاعی بلکه با گرداندنِ مخاطبانش در متن زندگی روزمرۀ مردمی که تجربۀ کمونیسم را از سر گذرانده‌اند، تحلیل خود از زندگی در دورۀ کمونیسم و بعد از کمونیسم را ارائه می‌دهد.
کتاب «کافه اروپا» بازتاب کمونیسم و انقلاب‌های 1989 را که به فروپاشی کمونیسم انجامیدند نه در سیاست‌های کلان بلکه در جزئیات زندگی روزمرۀ مردم عادی نشان می‌دهد.
دراکولیچ در کتاب «کافه اروپا» بر آن است که، با آوردن مثال‌هایی ملموس و عینی از تأثیر کمونیسم بر سبک زندگی مردم و تغییراتی که بعد از کمونیسم در زندگی روزمره و فرهنگ مردم کشورهای سابقاً کمونیستی پدید آمده، به مخاطبانش نشان می‌دهد که این مردم چگونه میل خود به کندن از هویت کمونیستیِ اروپای شرقی و گرفتنِ هویت اروپای غربی را در هیئت گذاشتن اسم‌های خارجیِ برگرفته از کشورهای اروپای غربی روی مغازه‌ها و اماکن عمومی نشان می‌دهند.
کتاب «کافه اروپا» از میل مردم کشورهای بلوک شرق به خارجی‌شدن سخن می‌گوید و تجسم این میل را، از جمله در نامگذاری کافه‌ها، نشان می‌دهد و به نام‌هایی اشاره می‌کند که مردم کشورهای رهاشده از بندِ کمونیسم روی کافه‌ها می‌گذارند؛ نام‌هایی که طنینی از اروپای غربی دارند و گویی می‌خواهند این حس‌ را در مردم پدید آورند که در کشوری از کشورهای اروپای غربی زندگی می‌کنند.
دراکولیچ همچنین در کتاب «کافه اروپا» با طنزی تلخ یادآور می‌شود که در اروپای شرقیِ بعد از کمونیسم با نمونه‌هایی نازل و بی‌کیفیت از آنچه در اروپای غربی هست مواجهیم نه با اصلِ جنس، اگرچه تغییرات، به چشم کسانی که مدلی جز مدل‌های دوران کمونیسم را برای مقایسه در دست ندارند، شیک و چشمگیر می‌نماید.
دراکولیچ گذر از کمونیسم را تنها در تغییر حکومت نمی‌بیند و اهمیت گذر فرهنگی را یادآور می‌شود و به خطر بازگشت کشورهای سابقاً کمونیستی به نظام‌هایی مشابه نظام‌های توتالیتر و استبدادیِ کمونیستی هشدار می‌دهد‌. او در کتاب «کافه اروپا» به بررسی این موضوع می‌پردازد که چقدر از کمونیسم هنوز در ناخودآگاه مردمی که تحت سیطرۀ آن زیسته‌اند باقی مانده و در فرهنگ آن‌ها رسوخ کرده و تأثیرش بعد از فروپاشی نظام‌های کمونیستی نیز پابرجا مانده است.
در کتاب «کافه اروپا» از تأثیر یک نظام توتالیتر بر زبان سخن می‌رود و از عادت‌های زبانی برآمده از زیستن تحت سیطرۀ نظام‌های توتالیتری که فردیت انسان‌ها را از بین می‌برند و نوعی دوگانگی و شکاف را در زندگی خصوصی و عمومی افراد پدید می‌آورند که ترمیم آن در دوران بعد از فروپاشی کمونیسم دشوار است.
کتاب «کافه اروپا» گزارشی از فرهنگ و سبک زندگی مردمی است که در تلاش برای تغییر و گسست از زندگی پیشین خود هستند و در عین حال هنوز عادت‌های دست‌وپاگیر و نهادینه‌شدۀ آن زندگی و ایدئولوژیِ شکل‌دهنده به آن در وجودشان باقی مانده است.
کتاب «کافه اروپا» از بیست و چهار فصل تشکیل شده است. فصل نخست کتاب، با عنوان «اول‌ شخص مفرد»، حکم مقدمه را دارد. فصل‌های بعدی کتاب «کافه اروپا» عبارتند از: «کافه اروپا»، «دیوارهای نامرئیِ میان ما»، «چرا هرگز به مسکو نرفتم»، «در دستشویی خانۀ زویی»، «داشتن یا نداشتن»، «لبخندی در صوفیه»، «عارضۀ سنگر بتونی»، «پول و راه به دست آوردنش»، «حراج و دردسرهایش»، «سرخوردگی من از آلمان»، «پوشیدن اونیفورم چه اهمیتی دارد»، «کشتار برنامه‌ریزی‌شده»، «پادشاهی برای بالکان»، «خریدن جاروبرقی»، «یک میهمانی نوستالژیک در گورستان»، «دندان‌های خراب»، «تقصیر پدرم»، «مردمان آن سه مرز»، «به‌آرامی خواب یک نوزاد»، «چه کسی از زن تیتو می‌ترسد؟»، «دیدار فراموش‌ناشدنی»، «هنوز پای در گل مانده‌ایم...»، «بوسنی؛ یا اروپا برای ما چه معنایی دارد».

دربارۀ اسلاونکا دراکولیچ، نویسندۀ کتاب «کافه اروپا»
اسلاونکا دراکولیچ (Slavenka Drakulić)، متولد 1949، روزنامه‌نگار، داستان‌نویس و جستارنویس اهل کرواسی است. دراکولیچ تحصیلکردۀ ادبیات تطبیقی و جامعه‌شناسی در دانشگاه زاگرب است. او از سال 1982 تا 1992 عضو هیئت تحریریۀ نشریات «استارت» و «داناس»، دو نشریۀ چاپ زاگرب، بود و بیشتر درباره فمینیسم می‌نوشت. دراکولیچ در اوایل دهۀ 1990 میلادی کرواسی را، به‌دلایل سیاسی، ترک کرد و به سوئد رفت. او اکنون در سوئد و کرواسی زندگی می‌کند. نوشته‌های دراکولیچ بیشتر درباره فمینیسم و کمونیسم‌اند. جنگ‌های یوگسلاوی و جنایتکاران این جنگ‌ها از دیگر موضوعات نوشته‌های اوست. از آثار داستانی دراکولیچ می‌توان به رمان‌های «هولوگرام‌های هراس»، «انگار آن‌جا نیستم: داستانی درباره‌ی بالکان» و «تختخواب فریدا» و از آثار غیرداستانی او می‌توان به کتاب‌های «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»، «بالکان اکسپرس»، «دیدار دوباره در کافه اروپا» و «آزارشان به مورچه هم نمی‌رسید» اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «کافه اروپا»
کتاب «کافه اروپا» با ترجمۀ نازنین دیهیمی در نشر گمان منتشر شده است. نازنین دیهیمی، متولد 1367 در تهران و درگذشته به سال 1396، مترجم، ویراستار، روزنامه‌نگار، کارگردان تئاتر و دراماتورژ ایرانی است. او فرزند خشایار دیهیمی، مترجم و ویراستار و روزنامه‌نگار و رویا رضوانی، مترجم، است. دیهیمی ترجمه را با کمک پدرش آموخت. اولین ترجمه‌هایش در زمینۀ ادبیات کودک و نوجوان بود و بعدها به ترجمۀ آثار بزرگسال روی آورد.
نازنین دیهیمی، به‌عنوان روزنامه‌نگار، همکاری با نشریاتی چون هفته‌نامۀ صدا و مجلۀ شبکۀ آفتاب را در کارنامۀ کاری خود داشت و همچنین نزدیک به یک دهه، به‌عنوان ویراستار ادبی، با نشر ماهی همکاری کرد.
مرگ زودهنگام او در سال 1396 براثر حملۀ آسم اتفاق افتاد.
از ترجمه‌های نازنین دیهیمی می‌توان به کتاب‌های «میک هارته این‌جا بود»، «از من نخواهید لبخند بزنم»، «آقای نویسنده و همکارش» (به‌همراه مهدی نوری) و «چیمریکا» (به‌همراه مهدی نوری) اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده
از همین مترجم