کتاب | علوم انسانی | ادبیات | سایر کشورهای اروپا | مرد غیر قابل اعتماد
مرد غیر قابل اعتماد شابک: 9786002534385 280 صفحه 288 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 200 قابل اعتماد یوستین گوردر اعظم خرام علوم انسانی ادبیات سایر کشورهای اروپا

1,912,500 ریال 2,550,000 ریال

ناشر: کتاب پارسه

چاپ سوم

مرد غیرقابل اعتماد رمان می‌تواند همان جیکوب باشد. او که طلاق گرفته و غیر از همراه همیشگی‌اش، پله، دوست دیگری ندارد شروع می‌کند به حضور در مراسم خاکسپاری افراد ناشناس و با زنجیره‌ای از دروغ هویت خود را پنهان می‌کند. رشته این دروغ‌ها بالاخره از دستش در می‌روند و تصمیم میگیرد عشقش به زبان و داستان را با نیازش به تعامل با انسان‌ها پیوند دهد.

در بخشی از رمان مرد غیرقابل اعتماد می‌خوانید:
گوتلند، مه، 2013
اگنس عزیز. قرار بود برایت نامه‌ای بنویسم . یادت می‌آید؟ یا حداقل، سعی می‌کردم برایت نامه‌ای بنویسم؟
الان در جزیره‌ای در دریای بالتیك هستم و لپتاپی هم روبرویم است. سمت راست لپتاپ، یك جعبة بزرگ سیگار روی میزاست که در آن، همۀ چیزهایی را كه نیاز دارم تا حافظه‌ام را یاری كنند، گذاشته‌ام. اتاق هتل به اندازة كافی بزرگ است و می‌توانم بلند شوم و در آن نهُ قدم به جلو و عقب بروم. وقتی داشتم فكر میكردم كه چطور باید قصه‌ام را شروع كنم، شروع به قدم زدن كردم. كف اتاق از چوب درخت كاج است.
برای قدم زدن، تنها كاری كه باید بكنم این است كه مسیر قدم زدن‌هایم را از كنار كت شلوار سه تكه‌ام شروع كنم و به میز باریكی كه از چوب درخت ساج درست شده و یك جفت صندلی دسته‌دار كنارش گذاشته‌اند برسم. و بعد، از كنار میز و یك مبل قرمز رد شوم و مسیر باریكی شبیه به همان را پائین بیایم. به من اتاقی در كنج هتل داد هاند كه از هر دو طرف چش مانداز مرد غیر قابل اعتماد زیبایی دارد. از پنجرة شمالی اتاقم، می‌توانم خیابان سنگفرش شدة این شهر قدیمی هانزایی را نگاه كنم و از پنجرة دیگر اتاقم كه در سمت غرب واقع شده به پارك آلمِدالنِ و به دریای دوردست خیره شوم. هوا گرم است و هر دو پنجره را كاملاً باز گذاشته‌ام.یك ساعت ونیم است كه كنار پنجره ایستاده‌ام و به مردمی كه در خیابان و از زیر پنجره اتاقم عبور میكنند، نگاه میكنم. بیشتر آنها شلوارك و لباسهای گشاد یا بلوزهای آستین كوتاه پوشیده‌اند و اكثرا توریست‌هایی هستند كه برای عید پنجاهه به اینجا آمده‌اند. خیلی از آنها جفت‌جفت در حالی كه دست‌دردست یكدیگر دارند، در كنار هم قدم می‌زنند. اما بعضی از آنها هم در گروه‌های بزرگ و پر سروصدا مثل سِیلی در خیابان روان می‌شوند و رو به جلو حركت میكنند.

ادامه keyboard_arrow_down