فلسفه تنهایی
تنهایی حسی آشناست و همین آشنا بودنش چه بسا گولزننده باشد، آنقدر که گمان کنیم همه چیز را درباره آن میدانیم. لارس اسونسن در کتاب فلسفه تنهایی سعی دارد نشان دهد که قضیه به همین سادگی هم نیست. او در مقدمه این کتاب توضیح میدهد که چگونه وقتی تحقیق در باب مفهوم تنهایی را آغاز کرده دریافته است که بسیاری از مفروضاتی که از این مفهوم در ذهن داشته و آنها را بدیهی میانگاشته اشتباه بوده است.
اسونسن در فلسفه تنهایی در وجوه مختلف تنهایی باریک میشود و تنهایی را در ارتباط با مفاهیم دیگری که به نحوی با آن مرتبطاند میکاود. به اعتقاد او تنهایی مفهومی است به قدمت عمر بشر و رد آن را در قدیمیترین متون، از جمله کتاب مقدس ، میتوان دید. او معتقد است که بر خلاف باور رایج، تنهایی در روزگار معاصر بیشتر از قبل نشده و فقط چند دههای است که بیشتر موضوع بحث و تأمل قرار گرفته است. اسونسن بحث خود را با زبانی ساده و ارجاعات مختلف به موقعیتهای ملموس زندگی روزمره و نیز سینما و ادبیات و فلسفه و موسیقی و ... پیش میبرد و این گونه در چند و چونِ تنهایی و معنا و اشکال گوناگون آن باریک میشود.
کتاب شامل یک پیشگفتار است و هشت فصل با عنوانهای: «جوهر تنهایی»، «احساس تنهایی»، «چه کسانی احساس تنهایی میکنند؟»، «تنهایی و اعتماد»، «تنهایی، دوستی و عشق»، «فردگرایی و تنهایی»، «خلوتگزینی» و «احساسِ تنهایی و مسئولیت».
فلسفه تنهایی با ترجمه خشایار دیهیمی در در نشر نو منتشر شده است.
درباره نویسنده: لارس اسوِنسن (- 1970)، فیلسوف نروژی.
ادامه keyboard_arrow_down