کتاب | علوم انسانی | شعر و نثر | شعر کهن فارسی | مثنوی معنوی
مثنوی معنوی شابک: 9786002530950 1018 صفحه 1588 گرم قطع: وزيری نوع جلد: گالينگور تیراژ: 1000 مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی علوم انسانی شعر و نثر شعر کهن فارسی

8,250,000 ریال 11,000,000 ریال

ناشر: کتاب پارسه

چاپ دوم

کتاب «مثنوی معنوی» نوشته «مولانا جلال الدین محمد بلخی»
کتاب «مثنوی معنوی» نوشته «مولانا جلال الدین محمد بلخی» از مشهورترین شاعران ایرانی است. ایرانیان از گذشته تا امروز به شعر و شاعری اهمیت داده و آن را گرامی می‌داشتند. «مثنوی معنوی» یکی از شناخته شده‌ترین و محبوب‌ترین کتاب‌های عرفانی و ادبیات کهن فارسی است. نام مولانا برای ایرانیان با شمس تبریزی دیگر شاعر ایرانی همراه است. چراکه آشنایی این دو نفر یکی از بخش‌های مورد توجه زندگی مولوی برای پیروانش بوده است. پس از آشنایی مولانا با شمس او مرید و شاگرد شمس می‌شود و تغییر و شوریدگی در وی پدیدار می‌شود. شمس مانند ستاره‌ای در زندگی مولانا درخشید. برای این شاعر نامدار ایرانی هیچ‌ استادی به اندازه شمس تبریزی در زندگی‌اش تأثیرگذار نبوده است. او درس و وعظ را رها کرد و به شعر و سماع روی آورد و از همان زمان اشعار پرشور عرفانی سرود. کتاب «مثنوی معنوی» مولانا تعلیم و درسی در زمینه عرفان و اخلاق است.
قابل ذکر است: در ترکیه جایگاه مولوی مانند یک قدیس و مقرب است و طریقت مولویه طرفداران بسیاری در کشور ترکیه دارد.

درباره کتاب «مثنوی معنوی»
«مثنوی معنوی» با بیت زیبای «بشنو این نی چون شکایت می‌کند/ از جدایی‌ها حکایت می‌کند» آغاز می‌شود. کتاب «مثنوی» شامل عرفان نظری و عملی است که شامل بیست و شش هزار بیت و 6 دفتر می‌شود. نیایش و راز و نیاز با خدا همچنین اخلاقیات در زندگی از دیگر مضامین کتاب مشهور «مثنوی معنوی» هستند.
با هم حکایتی از «مثنوی» را می‌خوانیم:
«دانی پر رو را از زندان هم بیرون کردند اما ....
مرد فقیرو پرخوری را به جرمی زندانی کردند. در زندان هم آرام نگرفت و متنبه نشد و به زور غذای زندانی‌ها را می‌گرفت و می‌خورد و آنقدر اذیت کرد تا بالاخره زندانی‌ها به قاضی شکایت بردند که "نجات‌مان بده! این زندانی پرخور، عاصی‌مان کرده است و نمی‌گذارد یک وعده غذا از گلوی مان پایین برود." قاضی موضوع را تحقیق کرد و فهمید فقیر تن به کار کردن نمی‌دهد و زندان برایش یک بهشت کوچک است که در آن هم غذای فراوان هست و هم نیازی به کار کردن ندارد. پس او را از زندان بیرون انداخت و هرچه فقیر مفت‌خور اصرار کرد در زندان بماند، قاضی قبول نکرد و برای آن که مردم هم به او باج ندهند و مفت‌خور مجبور شود کار کند، دستور داد فقیر مفت‌خور را در شهر بگردانند و جار بزنند که او فقیر است اما کسی به او نسیه ندهد، وام ندهد، امانت ندهد و خلاصه هیچ کمکی به او نکند. به این ترتیب، ماموران قاضی فقیر را روی شتر مردی هیزم شکن نشاندند و به هیزم فروش گفتند او را کوچه به کوچه بگرداند و جار بزند "ای مردم! این مرد را بشناسید. فقیر است. به او وام ندهید. نسیه ندهید. داد و ستد نکنید. او دزد است. پرخور است و کسی و کاری هم ندارد. خوب نگاهش کنید."
هیزم فروش هم راه افتاد و از صبح زود تا نیمه شب، فریاد زد و درباره مفت‌خور بی‌آبرو به مردم اعلام خطر کرد. شب که رسید هیزم فروش به فقیر گفت: «همه امروز را به تو اختصاص دادم. مزد من و کرایه شتر را بده که بروم!» فقیر مفت خور با خنده گفت "تو نفهمیدی از صبح تا الان چی جار می‌زدی؟ الان همه شهر می‌دانند که من پول به کسی نمی‌دهم و تو که از صبح فریاد می‌زدی و به همه خبر می‌دادی به آنچه می‌گفتی فکر نمی‌کردی؟"»
مولانا در این حکایت به مخاطبانش یادآور می‌شود که چه بسا عالمانی هستندکه وعظ می‌کنند اما خود آنها مانند هیزم فروش، به آنچه گفته‌اند نمی‌اندیشند و عمل نیز نمی‌کنند.

درباره نویسنده کتاب «مثنوی معنوی»
نام مولوی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده که دوران حیاتش به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده ‌شده‌است. بیشتر ایرانیان او را با نام جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی یا مولانا می‌شناسند. جلال الدین در ششم ربیع‌الاول سال 604 هجری در شهر بلخ چشم به جهان گشود. پدر او محمد نام داشت و به سلطان العلماء، بهاءالدین ولدبن ولد مشهور بود. او مردی سخنور، از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقۀ او به احمد غزالی می‌رسید. مردم بسیاری به او احترام می‌گذاشتند. وابستگی و احترام مردم به پدر مولانا، محمد خوارزمشاه را ترسانده بود به همین دلیل آنها به قونیه مهاجرت کردند.
مولوی که تربیت شده چنین پدری بود، همزمان با اینکه شاگردان بسیاری داشت علاوه بر آموزش و تربیت آنان مشغول تربیت خود نیز بود. او در همان زمان از شاگردان سید برهان الدین محقق ترمذی بود که برای تکمیل دانش خود به تشویق استادش ترمذی به حلب رفت و در آنجا علم فقه را از کمال‌الدین عدیم فرا گرفت. پس از چندی به دمشق رفت و در آنجا با محی‌الدین عربی آشنا شد. مولوی بعد از بازگشت به قونیه حدود 400 شاگرد تربیت کرد.
مولوی بیشتر آثارش را به زبان فارسی سروده است. اما در اشعارش از ترکی، عربی و کاپادوسیه‌ای یونانی هم بهره برده است. کتاب «مثنوی معنوی» جزو آثار مهم و شناخته شده مولاناست که در جهان دارای شهرت و اعتبار بسیاری است. از دیگر آثار مولوی می‌توان به غزلیات، رباعیات هم اشاره کرد. همچنین آثار منثور او عبارتند از «فیه مافیه»، «مجالس سبعه» و «مکتوبات».
جلال الدین محمد مولوی سال 672 هجری قمری به دیدار حق شتافت. در آن زمان چهل روز مردم و مریدانش به عزاداری پرداختند. آرامگاه او در شهر قونیه بر روی تپه‌ای قرار گرفته است که اکنون مکانی مناسب برای گردشگران و علاقه‌مندان به شعر و ادب شناخته می‌شود.
همزمان با سالروز وفات مولوی در قونیه مراسم ویژه‌ای در یک هفته برگزار می‌شود که مصادف با 16 تا 26 آذرماه در ایران است.

درباره چاپ و نشر کتاب «مثنوی معنوی»
کتاب «مثنوی معنوی» نوشته «مولانا جلال الدین محمد بلخی» بر اساس نسخه قونیه توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه برای علاقه‌مندان و دوستداران شعر و ادبیات کهن منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down