غروب بتها
آخرین اثری که فریدریش نیچه پیش از مرگ نگاشت و در زمان حیاتاش به چاپ رساند. غروب بتها مثل دیگر آثار نیچه حامل تردیدهایی بنیانکن در باورهایی است که قرنها در ذهن بشر و جوامع انسانی ریشه دواندهاند. نیچه در این کتاب در قالب گزینگویه و نوشتاری قطعهقطعه به نقد سنتهای فلسفی و فکری و اخلاقی و عقیدتیای که در طول قرنها شکل گرفته و به عنوان حقیقت پذیرفته شدهاند میپردازد و چنانکه داریوش آشوری در ترجمۀ فارسی این کتاب در معرفی آن مینویسد «با زبانی بسیار فشرده، امّا چالاک و سرزنده، تبرِ بتشکنیاش را بر تمامیِ بتهای دیرینه و نو، کلاسیک و مدرن، میکوبد و به تمامیِ بنیادهایِ متافیزیک میراثِ افلاطون و سقراط و یونانیت در کلّ، تا بازسازیهایِ مدرنِ آن، بهویژه به دستِ کانت، حمله میبرد.» چنانکه آشوری در بخشی از همین معرفی بیان میکند، نیچه در این کتاب چکیدهای از «همهیِ دیدگاههایِ اساسیِ فلسفیِ» خود را ارائه داده است.
غروب بتها شامل یک دیباچه و یازده بخش است. عنوانهای هر یک از بخشهای این کتاب عبارتند از: «نکتهپردازیها و خَدَنگاندازیها»، «مسئلهیِ سقراط»، «عقل در فلسفه»، «چهگونه جهانِ حقیقی افسانه از کار درآمد»، «اخلاق همچون ضدِّ طبیعت»، «چهار خطایِ بزرگ»، «بهبودبخشانِ بشریت»، «آنچه آلمانیان از دست میدهند»، «پویندگیهایِ مردِ نابهنگام»، «آنچه من وامدارِ باستانیانام» و «پُتک سخن میگوید».
غروب بتها با ترجمه و مقدمۀ داریوش آشوری و نوشتهای از او در معرفی کتاب، با عنوانِ «نیچه و غروبِ بتها» در نشر آگه منتشر شده است.
درباره نویسنده: فریدریش ویلهلم نیچه(1900 – 1844)، فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک آلمانی.
ادامه keyboard_arrow_down