حکایت یاکوبس کوتزیه - جیبی

مجموعه کلاسیک‌های جیبی، شامل آثار کوتاه و کمتر چاپ‌شده یا کمتر دیده‌شد نویسندگان بزرگ جهان است.
کتاب جیبی حکایت یاکوبس کوتزیه شامل یک داستان کوتاه از جی. ام. کوتزیه است با عنوان حکایت یاکوبس.
در بخشی از داستان می‌خوانیم:
پنج‌سال قبل، آدام ویناند والدالزنا، که به هیچ‌وجه از این بابت احساس سرافکندگی نمی‌کرد، بار و بندیلش را بست و روانه سرزمین کورانا شد. او مسائل شخصی زیادی داشت. مردم می‌دانستند که اهل کجاست، می‌دانستند که مادرش یک هوتنتوت بود که زمین گونی می‌کشید و سطل زباله خالی می‌کرد و تا روزی که مرد، هرکار که به‌اش می‌گفتند، انجام می‌داد. او به کورانا رفت و مردم راهش دادند و کمکش کردند، آن آدم‌های ساده‌ای‌اند. حالا همین آدام ویناند پولش از پارو بالا می‌رود، ده هزار راس گله دارد، هرقدر زمین که بتواند ضبط و ربط کند و یک گله زن. وجوه تمایز در همه جا کم شده چون آن‌ها ترقی می‌کنند و ما تنزل می‌کنیم. گذشت آن روزهایی که هوتنتوت‌ها می‌آمدند دم در عقب‌خانه یک تکه‌نان گدایی می‌کردند و ما شلوارهای سه ربع پای‌مان می‌کردیم که دوبل سر زانوهایشان با سگک نقره‌ای بسته می‌شد و به کمپانی شراب می‌فروختیم.