خبرچین شابک: 9786229263600 244 صفحه 250 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 خبرچین لیام افلاهرتی وازریک درساهاکیان علوم انسانی ادبیات ادبیات انگلیس

1,650,000 ریال 2,200,000 ریال

ناشر: آده

چاپ یکم

رمان «خبرچین» نوشتۀ لیام اُفلاهرتی
یک رمان حادثه‌ای و مهیج دربارۀ مبارزات استقلال‌خواهانه در ایرلندِ اوایل دهۀ 1920 میلادی. رمان «خبرچین»، با عنوان اصلی The Informer، یک رمان تریلر سیاسی است که در آن، از خلال نقل داستانی مهیج و پر از تعقیب‌وگریز، به محلات کارگری و فقیرنشین ایرلند نقب زده می‌شود و تصویری از زندگی مردم اعماق جامعۀ ایرلند، در دوره‌ای که وقایع رمان در آن رخ می‌دهد، ارائه می‌شود.
لیام اُفلاهرتی همچنین در رمان «خبرچین» به نقد مشی غیردموکراتیک احزاب سیاسی‌ای می‌پردازد که گرچه برای آزادی و استقلال مبارزه می‌کنند اما گرفتار مناسباتی استبدادی در درون خود هستند و با مردم واقعی اعماق جامعه و آن‌چه این مردم واقعاً با آن درگیرند بیگانه‌اند.
متن اصلی رمان «خبرچین» اولین بار در سال 1925 منتشر شده است.
رمان «خبرچین» دستمایۀ اقتباس‌هایی سینمایی هم قرار گرفته است. یکی از مشهورترین این اقتباس‌ها فیلمی‌ست که جان فورد، کارگردان بزرگ امریکایی، در سال 1935 براساس این رمان و با همین عنوانِ «خبرچین» ساخت. این فیلم چهار جایزۀ اسکار، از جمله اسکار بهترین کارگردانی، را دریافت کرد.
از رمان «خبرچین» یک اقتباس رادیویی هم، با بازی پیتر فینچ، توسط رادیو استرالیا ساخته شده است.

مروری بر رمان «خبرچین»
وقایع رمان «خبرچین» در محلات فقیرنشین دابلینِ اوایل دهۀ 1920 میلادی اتفاق می‌افتد. داستان این رمان دربارۀ مبارزات آزادی‌خواهانه در ایرلند است.
شخصیت اصلی رمان «خبرچین» مردی‌ست به نام جیپو نولن. او قبلاً پلیس بوده اما، به این خاطر که شک می‌کنند که با سازمان انقلابی همکاری می‌کند، از ادارۀ پلیس اخراج شده است. جیپو بعداً به یکی از اعضای فعال سازمان انقلابی بدل می‌شود. در سازمان انقلابی، او همیشه در کنار و همراه مردی دیگر از اعضای سازمان، به نام فرانسیس جوزف مک‌فیلیپ، است. آن‌ها باهم کار می‌کنند و به «دوقلوهای شیطان» معروفند.
رمان «خبرچین» از زمانی آغاز می‌شود که مک‌فیلیپ، به‌خاطر کشتن دبیر اتحادیۀ کشاورزان در جریان اعتصاب کارگران مزارع، تحت تعقیب است. در آن حادثه نیز جیپو، مثل همیشه، در کنار مک‌فیلیپ بوده است. حالا آن‌ها، بعد از مدتی که مک‌فیلیپ فراری و خارج از دابلین بوده است، دوباره در دابلین همدیگر را ملاقات می‌کنند. مک‌فیلیپ به جیپو می‌گوید که سل دارد و به‌زودی می‌میرد و برای همین به شهر برگشته است.
اما در ادامۀ رمان «خبرچین» می‌بینیم که جیپو، به‌ناچار و از سرِ اجبار، مخفی‌گاه مک‌فیلیپ در شهر را به پلیس لو می‌دهد. سازمان انقلابی هم در جستجوی خائن برمی‌آید تا او را، به‌کیفر خیانتی که کرده است، بکشد. سازمان سرانجام می‌فهمد که مک‌فیلیپ را جیپو لو داده است. حال به سر جیپو چه خواهد آمد و او چه سرنوشتی خواهد داشت؟ این را با خواندن کامل رمان «خبرچین» در خواهید یافت.
رمان «خبرچین» رمانی جذاب و پرکشش با فضاسازی و حادثه‌‌‌پردازی و شخصیت‌پردازی ماهرانه است. نویسنده در این رمان تصویری زنده و ریزبینانه از محلات فقیرنشین دابلینِ اوایل دهۀ 1920 میلادی و مردم فرودست این محلات به‌دست می‌دهد و زندگی فلاکتبار در اعماق شهر را به‌خوبی ترسیم می‌کند و همچنین از درون و با نگاهی انتقادی به تشکیلات انقلابی‌ای که سازوکاری غیردموکراتیک بر آن حاکم است می‌نگرد و نیز پیچیدگی‌ها و تناقض‌های درونی و رنج آدم‌هایی تحت فشار و قرارگرفته در تنگنا و مجبور به انتخاب‌های ناخوشایند اما ناگزیر را به تصویر می‌کشد؛ آدم‌هایی که در شرایط خطیر تنها می‌مانند و کسی و گروهی پشتشان نیست.
اُفلاهرتی در رمان «خبرچین» خشونت و ظرافت را به‌هم آمیخته است و با ریزبینی به قلب پراندوه مردمی با ظاهری خشن اما سخت شکننده و بی‌پناه و تنها رسوخ کرده است.
در بخشی از رمان «خبرچین» می‌خوانید: «بی‌هیچ تأمل و مشورت با خود، سرش را به سُستی بر سینه فرود آورد و در برابر باد به خود پیچید. دراین‌حال به فضای باز خزید و در خیابانی پا گذاشت که به سمت شمال می‌رفت. در درونش چیزی که بتواند با آن مشورت کند وجود نداشت. درونش همچون ورطه‌ای ژرف و آکنده از مهمی غلیظ، تیره و خالی بود. باد، پیکر درشتش را به ناحیه‌ای نامحدود می‌کشاند که هیچ جان‌پناهی در آن نبود. باد به ناحیه‌ی نامحدودی می‌کشاندش که همه‌چیز آن هراس‌انگیز و نامشخص بود و رنگ خاکستری تیره داشت.»

دربارۀ لیام اُفلاهرتی، نویسندۀ رمان «خبرچین»
لیام اُفلاهرتی (Liam Ó Flaithearta)، متولد 1896 و درگذشته به سال 1984، نویسندۀ سوسیالیست ایرلندی بود. اُفلاهرتی از برجسته‌ترین نویسندگان سوسیالیست نیمۀ اول قرن بیستم به‌شمار می‌آید. او در آثارش زندگی و تجربه‌های مردم عادی را، نه از چشم یک ناظر بیرونی بلکه از درون و از منظر خود آن‌ها، بازتاب می‌داد.
اُفلاهرتی از بنیانگذاران حزب کمونیست ایرلند بود. از او آثار مختلفی، اعم از داستان بزرگسال و کودک و نمایشنامه و آثار غیرداستانی، به‌جا مانده است.
از جمله آثار لیام اُفلاهرتی می‌توان به رمان‌های «زن همسایه‌ات»، «قاتل»، «روح سیاه»، «خانۀ طلا»، «قیام» و مجموعه‌داستان «کِشت بهاره» اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «خبرچین»
رمان «خبرچین» با ترجمه و مقدمۀ وازریک درساهاکیان در انتشارات آده منتشر شده است.
وازریک درساهاکیان، متولد 1327 در تهران، مترجم و فیلمبردارِ ایرانیِ ارمنی‌تبارِ ساکن امریکاست. او تحصیلکردۀ رشتۀ فیلمبرداری در مدرسۀ عالی سینما و تلویزیون است.
درساهاکیان همکاری در ساخت چند سریال تلویزیونی، از جمله سریال‌های «آتش بدون دود»، «دلیران تنگستان»، «سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن» و «سمک عیار»، را به‌عنوان دستیار فیلمبردار و فیلمبردار در کارنامۀ کاری خود دارد.
از ترجمه‌های وازریک درساهایان می‌توان به کتابهای «زاپاتا: ایدئولوژی یک دهقان انقلابی»، «ژنرال دلا رُوِره»، «فن تدوین فیلم»، «مگس‌ها»، «خدای دوزخ» و «فیلم اول من: گفتگوهایی با هشت فیلمساز بزرگ معاصر دربارۀ تجربۀ ساخت نخستین فیلمشان» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین مترجم