مزخرفات فارسی
دغدغههای ویراستارانه یک فارسیدان متبحر با لحنی طنز، نتیجهاش شده کتاب «مزخرفات فارسی» این کتاب در قالب طنزی نقادانه به ارگانها، رسانهها نهیب میزند. در این کتاب که خواننده حرفهای و غیرحرفهای مطرح نیست، نویسنده سعی کرده با طنز و شادی مخاطب عام را بیشتر مورد توجه قرار دهد. طوری که در ابتدا آنقدر خواننده را سرگرم میکند تا کتاب به پایان میرسد. پس از آن است که خواننده حس می کند با قاعدهها بیشتر آشنا شده و در گفتار و نوشتار فارسی جدیتر میشود.
نویسنده در 136 صفحه با جذابیت از اشتباهات کاربردی فارسی حرف میزند. مانند «دمار از روزگار یعنی کجا؟ کمتر کسی هست که روزی به کسی وعده نداده باشد دمار از روزگارش درآورد. کلآ دست به تهدیمان خوب است. البته بیشتر وقتها هیچ غلطی هم نمیکنیم یا بهتر است بگویم نمیتوانیم بکنیم، ولی همین که سر طرف داد میکشیم: «دمار از روزگارت در میآورم»، دلمان خنک میشود. حالا این که بعضیها کینهجوتر از بیشتر ما هستند یا دستشان به جایی بند است یا پشتشان به جایی گرم یا اصلآ خودشان منبع گرما و اصل دستگیرهاند، داستانش فرق میکند. این جور جاهاست که خبرش را میشنویم و برای دیگران هم تعریف میکنیم. که فلانی یا فلان جا درمار از روزگار فلان کس درآورد. خیلی ساده، یعنی بیچارهاش کرد. اما خود دمار یعنی چه؟»
درباره نویسنده: رضا شکراللهی (1351) نویسنده، ویراستار و فعال حوزۀ ادبیات و زبان فارسی
ادامه keyboard_arrow_down