شاهان، دختر دردانه

شاهان، دختر دردانه
جستجوی گذشته و رویارویی با معمایی عجیب. افسانه نیک‌پور در رمان «شاهان، دختر دردانه» ماجرای دختری جوان به نام شاهان را روایت می‌کند که سالها از ایران دور بوده و اکنون، بعد از مرگ مادرش در امریکا، به کشورش بازگشته تا پدربزرگش را پیدا کند؛ پدربزرگی که سالها پیش دخترش را از خانواده طرد کرده است. شاهان، در بازگشت به ایران و حین جستجوی پدربزرگ خود، با مردی جوان آشنا می‌شود و این آشنایی به ازدواج می‌انجامد، اما ناگهان اتفاقی عجیب رخ می‌دهد. در بخشی از این رمان می‌خوانید: «ارزان‌ترین ماشین را کرایه کرده بود و تازه برای آن پژو ده هزار دلار پول نقد وثیقه گذاشته بود همراه پاسپورت و اصل گواهینامه بین‌المللی و بلیت برگشتش. بیشترِ باقیمانده پولش را زیر صندلی ماشین پنهان کرده بود. اگر در راه دزد به او می‌زد؛ فقط می‌توانست کوله‌اش را ببرد که پول زیاد و چیز مهمی در آن نداشت... چرا... یک چیز مهم، خیلی مهم در کوله بود. نامه سربسته مادر که باید همان‌طور سربسته به صاحبش می‌رسید و شاهان مدت‌های مدیدی با نهایت کنجکاوی به آن نامه فکر کرده بود، اما طبق قولی که به مادر در واپسین دقایق زندگی‌اش داد؛ آن نامه همچنان سربسته لای دفتر خاطراتش بود، کنار جعبه چوبیِ مادر درون کوله‌پشتی... و یک لحظه فکر کرد اگر ماشین را از او بدزدند... نه! بهتر بود به چیزهای بد فکر نکند.»
رمان «شاهان، دختر دردانه» در انتشارات سخن منتشر شده است.
درباره نویسنده: افسانه نیک‌پور (- 1348)، داستان‌نویس ایرانی.
رتبه گودریدز: 3 از 5.