کتاب | علوم انسانی | ادبیات | داستان ایرانی | زمین سوخته
زمین سوخته شابک: 9789645643490 332 صفحه 298 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1100 زمین سوخته احمد محمود علوم انسانی ادبیات داستان ایرانی

1,700,000 ریال 2,000,000 ریال

ناشر: معین

چاپ بیست و دوم

کتاب «زمین سوخته» اثر احمد محمود
روایت ویرانی و تصویری از واقعیت جنگ ایران و عراق در سه ماهه نخست آن در خوزستان و شهر اهواز. احمد محمود در رمان «زمین سوخته» بار دیگر شهر اهواز را بستر روایت اثرش قرار داده و این‌بار تبعات جنگ را در این شهر و آدم‌‌هایش به تصویر کشیده است.
کتاب «زمین سوخته» رمانی رئالیستی است که در سال 1361 منتشر شد و از آثار شاخص احمد محمود به شمار می‌رود. او در این اثر به دور از نگاه‌های کلیشه‌ای مرسوم به تبعات و اثرات جنگ پرداخته است.
رمان «زمین سوخته» داستانی است پرحادثه با شخصیت‌های متعدد و زبانی ساده اما شیوا همراه با نگاهی جزئی‌نگرانه و موشکافانه.
«زمین سوخته» روایتی از زندگی مردم عادی در آغاز جنگ و تصویری از ترس‌ها و اضطراب‌ها و فقر و محرومیت آنها است.

مروری بر کتاب «زمین سوخته»
جنگ موضوعی پرتکرار در ادبیات داستانی کشورها است و نویسندگان مختلف به خصوص آنهایی که تجربه‌ای از حضور در جنگ دارند، وضعیت برآمده از جنگ را از منظر خود روایت کرده‌اند. «زمین سوخته» احمد محمود از ارزنده‌ترین و مهم‌ترین داستان‌هایی است که به جنگ ایران و عراق مربوط است.
کتاب «زمین سوخته» به ماه‌های ابتدایی جنگ ایران و عراق مربوط است و حاصل حضور محمود در شهری جنگ‌زده است. این کتاب از آثار قابل توجهی است که در آن می‌توان دید که جنگ چه تبعاتی برای زندگی مردم عادی و به خصوص طبقه محروم و فرودست به همراه داشته است.
احمد محمود را نویسنده جنوب نامیده‌اند. جغرافیای جنوب با محرومیت‌ها و فقر و نابرابری‌هایش بستر اغلب آثار محمود است. او به خصوص به شهر اهواز، شهر زادگاه و محل زندگی‌اش، بسیار توجه کرده است. او در آغاز جنگ به خاطر حضورش در آنجا جنگ و حوادث آن را بی‌واسطه و از نزدیک دیده است. از این‌رو در رمان «زمین سوخته» به روایت مسائل و آوارگی‌ها و مصیبت‌های مردم جنگ‌زده پرداخته است.
در آغاز رمان «زمین سوخته» می‌بینیم که زندگی عادی و همیشگی در شهر در جریان است اما خبر جنگ پیش از خودش به شهر رسیده و به این ترتیب می‌توان گفت که «زمین سوخته» با بحران آغاز می‌شود. خبرهای روزنامه‌ها و حرف‌ها و شایعه‌هایی که در شهر پیچیده حاکی از آن است که در مرز خبرهایی است و این خبرها آرامش شهر را به هم زده است. راوی داستان در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر می‌چرخد و با گشت‌وگذار او حرف‌ها و بحث‌هایی که میان مردم شهر در جریان است شنیده می‌شود.
رمان «زمین سوخته» روایت فروریختن و ویرانی و دلهره و خشونت است. در فصل پایانی رمان،‌ تصویر شهر ویران‌شده‌ای را می‌بینیم با خانه‌هایی که روی هم آوار شده‌اند:
«هنوز آفتاب سر نزده است. وسط میدان آتش بزرگی افروخته‌اند و چندتایی دور آتش ایستاده‌اند. چشمم یاری نمی‌کند که بشناسمشان. صد متری بیشتر با میدان فاصله دارم. پشت آتش، قهوه‌خانه مهدی پاپتی است که سقفش و دیوارش فروریخته است. نخل پایه بلند کنار شیر فشاری از کمر شکسته است؛ اما نیمه شکسته، از تنه درخت جدا نشده است. نخل شکسته و قهوه‌خانه درهم ریخته، پشت هرم آتش و دود نازکی که از آتش برمی‌خیزد، انگار که می‌لرزند. نخل‌های وسط میدان، سمت راست آتش، از بن کنده شده‌اند و رو زمین افتاده‌اند. نیمه‌ای از یک آمبولانس از نبش خانه امیرسلیمان پیداست. چندتایی جابه‌جا، تو میدان ایستاده‌اند. کسانی دهانه خیابان را می‌برند، عجولانه می‌روند و باز می‌گردند. حالا به میدان نزدیک شده‌ام. سروصداها را می‌شنوم. ناگهان آمبولانسی آژیرکشان از تو میدان می‌راند تو خیابان پهن کمیته و تند از کنارم می‌گذرد. به دهانه میدان می‌رسم. چند لحظه مبهوت –انگار که برق گرفته باشدم- سر جایم میخکوب می‌شوم و دورتادور میدان را نگاه می‌کنم. سرم آرام برمی‌گردد به طرف خانه امیرسلیمان. دیوارش –که تو خیابان کمیته است- شکاف برداشته است. ایرانیت سقف سایبان کوتاه امیرسلیمان که زیرش می‌نشست و با خودش کبریت‌بازی می‌کرد، از جا کنده شده است و پیدایش نیست. در پلیتی گاراژ خانه‌اش که تو میدان است مثل کرباس جر خورده و لوله شده است. مقابل در گاراژ، رو سنگفرش، چند جنازه دراز به دراز کنار همدیگر چیده شده است و رویشان پتو کشیده‌اند. انگار کر شده‌ام. چیزی نمی‌شنوم. پیش رویم را نگاه می‌کنم. مکوند، کنار آتش چندک زده است و سیگار دود می‌کند و نگاهش به بن‌بست است. انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. خانه ننه‌باران، خانه فاضل، خانه نرگس، گلابتون، ام‌مصدق، دکه ناپلئون و قهوه‌خانه مهدی‌پاپتی روهم کوبیده شده‌اند.»
در روایت «زمین سوخته»، «بار جنگ بر دوش زحمتکشان» است و در مقابل می‌بینیم که محتکران و سودجویان هر روز به گرانی‌ها دامن می‌زنند. درواقع در شهرِ جنگی مردم فرودست بیشترین آسیب را از تبعات جنگ می‌بینند و در مقابل عده‌ای هم هستند که از وضعیت جنگی منتفع شده و سودی بیشتر به دست می‌آورند. در این رمان همچنین تصاویری جاندار از شهرنشینان آواره‌ای می‌بینیم که در راه‌آهن‌ها و جاده‌های شهر جنگ‌زده جمع شده‌اند تا با گریز از شهر از بمباران‌ها و گلوله‌باران‌های دشمن جان به در برند. بمباران شهر اهواز و سقوط شهرهای مرزی باعث می‌شود تا خانواده راوی و دیگر مردم شهر زندگی‌ اغلب محقرشان را رها کنند و بدون پشتوانه روانه تهران شوند. بمباران‌ها و ورود دشمن به داخل مرزها، فقر و محرومیت آدم‌های عادی شهر را بیش از پیش کرده و آنها بی‌آنکه تصویر مشخصی از آینده داشته‌ باشند همان زندگی محقرشان را رها کرده‌اند تا به شهری دیگر مهاجرت کنند.

درباره احمد محمود نویسنده کتاب «زمین سوخته»
احمد اعطا مشهور به احمد محمود از مهم‌ترین داستان‌نویسان معاصر ایرانی است. محمود در سال 1310 در اهواز متولد شد و تا سال‌ها بعد در همین شهر به سر برد. او در سال 1323 تحصیل در دوره ابتدایی را در دبستان خیام تمام کرد و پس از سه سال تحصیل در دبیرستان، تحصیل روزانه را رها کرد تا مشغول به کار شود. در این دوران محمود به کارهای مختلفی از شاگردی گرفته تا بنایی مشغول شد و همزمان در دوره شبانه تحصیلات متوسطه‌اش را هم به پایان رساند. احمد محمود نویسنده‌ای رئالیست و متعهد بود که تصویری از جامعه و حوادث تاریخی را در آثارش بازنمایی کرده است. او برکنار از سیاست هم نبود به همین خاطر دستیگر و زندانی هم شده بود. محمود در سال‌های آغاز جوانی‌اش به حزب توده ایران پیوسته بود و یکی از بسیار کسانی بود که پس از سرکوب‌های گسترده دوران پس از کودتای 28 مرداد سال 32 دستگیر شده بود. او نویسنده‌ای پرکار و خلاق و صاحب سبک است که کار نویسندگی را با نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد. داستان‌های کوتاه او در مجموعه‌هایی با نام‌های «مول» (1339)، «دریا هنوز آرام است» (1340)، «بیهودگی» (1341)، «زائری زیر باران» (1348)، «پسرک بومی» (1350)، «غریبه‌ها» (1350) و «دیدار» (1369) به چاپ رسیده‌اند. اهمیت اصلی محمود اما به رمان‌هایش مربوط است که عبارتند از: «همسایه‌ها» (1353)، «داستان یک شهر» (1360)، «زمین سوخته» (1361)، «مدار صفر درجه» (1373) و «درخت انجیر معابد» (1379). محمود در سال 1380 جایزه ادبی مهرگان را به پاس یک عمر تلاش در راه آفرینش ادبی دریافت کرد. احمد محمود پس از مدتی درگیری با بیماری در مهرماه 1381 درگذشت.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده