گداها همیشه با ما هستند

گداها همیشه با ما هستند
هفت داستان کوتاه از توبیاس وولف. گداها همیشه با ما هستند مجموعه داستانی است درباره زندگی طردشدگان، ازیادرفتگان، محرومان و فرودستان آمریکایی. توبیاس وولف در داستانهای این مجموعه از آدمهایی نوشته است که گویی آمریکا آنها را فراموش کرده و از خود رانده است. شخصیتهای این داستانها مردمی تنها و غمگین و شکست‌خورده‌اند که در سطوح بالای جامعه جایی ندارند و به همین دلیل گرفتار تنهایی و هراس و مالیخولیا شده‌اند. تنهایی، زوال، شکست و ترس از درونمایه‌های داستانهای این مجموعه است. «بگو، آره»، «گمشده»، «گداها همیشه با ما هستند»، «فروپاشی صحرا، 1968»، «داستان ما شروع می‌شود»، «جاذبه‌های پیش رو» و «هیولا» داستانهایی هستند که در مجموعه گداها همیشه با ما هستند می‌خوانید. آنچه می‌آید قسمتی است از داستان «جاذبه‌های پیش رو» از این مجموعه: «در اولین ردیفِ سمتِ راست، نزدیکِ دیوار، کُتی را دید که روی یکی از صندلی‌ها افتاده بود، از ردیف صندلی‌ها گذشت تا کُت را بردارد، بعد ایستاد و عینک را از چشم‌هایش برداشت، تصمیم گرفته بود این‌طور وانمود کند که روبه‌رویش کُت نیست بلکه زنِ مرده‌ای است که کُت پوشیده. نیمه‌شب، او و زنی مُرده تنها توی سالن سینما.
چشم‌هایش را بست و ناله‌ای آهسته کرد. صدایش مثل صدای سگی بود که در خواب ناله می‌کند. به‌نظرش مضحک آمد بنابراین دیگر ادامه نداد، چشم‌هایش را باز کرد، ردیف صندلی‌ها را گشت و به‌طرف سالن ورودی رفت...»
گداها همیشه با ما هستند با ترجمه منیر شاخساری در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره نویسنده: توبیاس وولف (- 1945)، داستان‌نویس و خاطره‌نویس آمریکایی.
رتبه گودریدز: 3/08 از 5.