نحسی ستارههای بخت ما
داستان عاشقی دو نفرکه خواننده را با احساساتی از غم و شادی، امید وناامیدی عشق و نفرت باخود همراه میسازد.
داستان «نحسی ستارههای بخت ما» داستان عاشقانهای زیبا دارد که برای نسل جوان مناسب و خواندنی است.
داستان درباره دختری به نام هیزل است که 16ساله است این دختر از بیماری سرطان رنج میبرد.خانواده به او توصیه میکنند در جمع بچههای سرطانی شرکت کند تا از تنهایی و انزوا رها شود در جمع کودکان مبتلا به سرطان او با پسر جوانی به نام آگوستوس آشنا میشود. پسر به دلیل سرطان استخوان یکی از پاهایش را از دست داده است. این آشنایی برای دختر و پسر جوان سبب دوستی و عشق میشود. این دونفر که از بیماری رنج میبرند حالا به قدری عاشقاند که امید به زندگی در آنها بیدار میشود ودرگیر ماجراهایی که غیرمتتظره است. بهتر است بدانید؛رمان به 47 زبان ترجمه شده است و بیش از 10 میلیون نسخه از کتاب توسط خوانندگان مشتاق خوانده شده است.
دربخشی از داستان میخوانیم:
آگوستوس به آرامی گفت: “عاشقتم” گفتم: «آگوستوس.» گفت: «واقعا میگم.» به من خیره شده بود، و میتوانستم ببینم که گوشه چشمانش چین خورده بود. «من عاشقتم، و لذت ساده گفتن حقیقت رو از خودم منع نمیکنم. من عاشقتم، و میدونم که عشق چیزی نیست جز فریادی در پوچی، و به فراموشی سپرده شدن هم اجتناب ناپذیره، و عاقبت همه ما نابودیه و یه روزی خواهد اومد که همه کارهای ما توی این دنیا به خاک برگردونده میشه، و میدونم که خورشید تنها سیاره زمینی رو که داریم در خود خواهد بلعید، و من عاشقتم.» رمان «نحسی ستارههای بخت ما» توسط «آرمان آیت اللهی» به فارسی برگردانده شده است.
درباره نویسنده: جان گرین می ( 1977 ) نویسنده و بازیگر امریکایی صاحب اثر «در جستجوی آلاسکا»
رتبه گودریدز:
ادامه keyboard_arrow_down