کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات انگلیس | تونل وحشت مشاهیر: اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه اش
تونل وحشت مشاهیر: اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه اش شابک: 9786222042448 184 صفحه 191 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 2000 تونل وحشت مشاهیر: اسپارتاکوس گلادیاتورهای معرکه توبی براون هدا توکلی علوم انسانی ادبیات ادبیات انگلیس

343,000 ریال 490,000 ریال

ناشر: هوپا

چاپ یکم

کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» به‌قلمِ توبی براون و تصویرگریِ کلایو گادارد
اطلاعاتی خواندنی در باب اسپارتاکوس برای نوجوانانی که هم می‌خواهند بخندند و هم حینِ خنده و تفریح، معلوماتشان را زیاد کنند. کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش»، با عنوان اصلی Spartacus and His Glorious Gladiators، کتابی‌ست از توبی براون، همراه با تصویرسازی‌های کلایو گادارد. توبی براون در کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» زندگی اسپارتاکوس را از آغاز تا دوران چوپانی، سربازی، بَردگی و سرانجام طغیانش علیه جمهوری روم و نظام برده‌داری و تشکیل ارتش برده‌های آزاد، به زبانی شیرین و طنزآمیز و مفرح روایت می‌کند.
کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» یک تاریخ‌نگاری مصور و سرخوشانه است و باب طبع نوجوانانی که علاقمند به تاریخ و شخصیت‌های تاریخی‌اند و دوست دارند درباره این شخصیت‌ها بیشتر بدانند.
متن اصلی کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» اولین بار در سال 2004 منتشر شده است.

مروری بر کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش»
توبی براون در کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» از خودمانی کردنِ تاریخ برای جذب هرچه بیشتر مخاطبان نوجوان استفاده کرده است و البته تصاویر کُمیک کلایو گادارد نیز در رسیدن به این هدف به او یاری رسانده‌اند. خودمانی کردنِ تاریخ و شخصیت‌های تاریخی، مخصوصاً وقتی صحبت از تاریخ دوردست و وقایع و شخصیت‌هایی متعلق به اعصار کهن است، کمک می‌کند که آن وقایع و شخصیت‌ها برای مخاطب ملموس شوند. اسپارتاکوس البته برای ما نامی آشناست، مخصوصاً که فیلمی معروف هم به‌ کارگردانی استنلی کوبریک و بازیگری و تهیه‌کنندگی کرک داگلاس درباره او ساخته شده است. توبی براون اما در کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» متلکی هم به این فیلم می‌پراند و ضمن این متلک‌پرانی تأکید می‌کند که روایت او، برخلاف فیلم‌های تاریخیِ هالیوودی، روایت بدون روتوشِ تاریخ است و واقعیتِ تاریخ را با همۀ ناخوشایندی‌هایش به تصویر می‌کشد.
براون در پیشگفتار کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» در معرفی اسپارتاکوس و منابعی که برای نوشتن سرگذشت او از آن‌ها استفاده کرده و نیز درباره رویکردش در نقل این سرگذشت و تفاوت این رویکرد با روایت معروف سینمایی از اسپارتاکوس، با همان شوخ‌طبعی‌ای که در سراسرِ کتاب به چشم می‌آید می‌نویسد: «او نه پولدار بود، نه شاه، نه امپراتور، نه مخترع، نه چیزی شبیه این‌ها. راستش اسپارتاکوس فقط یک برده بود. پس چرا با اینکه دوهزار سال از مرگش گذشته، اسمش هنوز در سراسر دنیا روی فیلم‌ها، کتاب‌ها و انقلاب‌ها تأثیرگذار است؟ آخر دقیقاً چرا این‌قدر اسم در کرده است؟
قبول، او کارهای خیلی خفنی انجام داد، اما حقیقت این است که اسپارتاکوس فقط نرفت که با رومی‌ها بجنگد، در واقع او همراه لشکری از برده‌های آزاد رومی‌ها را تارومار کرد. برای رومی‌ها خیلی افت داشت که یک مشت برده‌ی ژولیده‌پولیده سربازهای کاردرستشان را توی جنگ شکست بدهند. اما از آن بدتر این بود که یک گلادیاتور لشکر برده‌ها را فرماندهی می‌کرد. گلادیاتورها برای رومی‌ها از پست هم پست‌تر بودند.
تاریخ‌نویسان رومی ترجیح می‌دادند درباره‌ی "مردان بزرگ" بنویسند. درباره‌ی ژنرال‌ها و امپراتورهای روم خیلی چیزها نوشته شده، اما نویسنده‌ها در تاریخ‌هایشان قسمت‌هایی را که ناجورتر بودند کم‌اهمیت جلوه می‌دادند. فقط چند تا مطلب درباره‌ی اسپارتاکوس و لشکر برده‌هایش نوشتند... احتمالاً از این قضیه کمی خجالت می‌کشیدند.
یکی از تاریخ‌نویسانی که درباره‌ی اسپارتاکوس نوشت، مردی بود به اسم سالوست. وقتی اسپارتاکوس داشت توی میدان جنگ مبارزه می‌کرد، سالوست سن‌وسالی نداشت. از خوش‌شانسی ما، او شرح مفصلی از جنگ این برده در مقابل رومی‌ها نوشت. از بدشانسی ما، فقط تکه‌پاره‌هایی از تاریخچه‌اش جان سالم به در برده‌اند.
از خوش‌شانسی ما، چند سال بعد نویسنده‌های رومی دیگری هم این داستان را ثبت کردند. از بدشانسی ما، این تاریخ‌نگارها اغلب حرفشان با هم یکی نبود؛ اما این کتاب تکه‌های تاریخ زندگی هیجان‌انگیز اسپارتاکوس را به هم وصل می‌کند و در جاهایی که نویسنده‌های رومی حرفشان با هم یکی نبوده یا بی‌خیال قضیه شده بودند، این کتاب به شما می‌گوید احتمالاً چه اتفاقی افتاده است.
سالوست اسپارتاکوس را کسی توصیف کرده که "شجاعت و قدرت بدنی فوق‌العاده‌ای داشت". گلادیاتور بودن و فرمانده لشکر بودن دقیقاً به هر دوی این‌ها نیاز داشت، اما سالوست هیچ‌وقت چهره‌ی اسپارتاکوس را توصیف نکرد. در واقع تا سال 1960 هیچ‌کس تصوری از چهره‌ی اسپارتاکوس نداشت، تا آنکه در همان سال فیلمی با بازی کِرک داگلاس درباره‌ی او ساختند. از هر آدم بالغی بپرسی اسپارتاکوس چه شکلی بوده، می‌گوید موهای بلوند تیغ‌تیغی با چشم‌های آبی نافذ و چانه‌ای که درست یک سوراخ در وسطش داشته. البته نمونه‌ی هالیوودی‌اش نشان نمی‌دهد که او احتمالاً موهای تیره داشته با یک دماغ شکسته و چند تا دندان افتاده. مشکل هالیوود همین است؛ سعی می‌کند تاریخ را تروتمیز کند تا توی فیلم خوب به نظر برسد.
اما این کتاب قصد ندارد چیزی را تروتمیز کند، بنابراین اگر داستان جنگ‌ها و خون‌ریزی‌ها و گلادیاتورها و کشت‌وکشتارها را دوست نداری، همین الان بی‌خیال خواندن شو. دوست داری؟ خب به خواندن ادامه بده و ببین چطور پسرکی چوپان از تراکیه مصیبت‌های زندگیِ یک سرباز رومی را تحمل می‌کند و گلادیاتوری می‌شود که هر روز با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند، طول ایتالیا را (دو بار) پیاده طی می‌کند و لشکری عظیم را در مقابل سپاهیان مخوف رومی فرماندهی می‌کند. خاطرات اسپارتاکوس را بخوان تا ببینی او چطور شهر قدرتمند رم را به لرزه درآورد و در جریان آخرین عملیات جنگی در روزنامه‌ی لژیون قرار بگیر.
برای داستان پرماجرای یک زندگی آماده باش...»

درباره ترجمۀ فارسی کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش»
کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» با ترجمۀ هدا توکلی در مجموعۀ «تونل وحشت مشاهیر» نشر هوپا منتشر شده است. هدا توکلی، متولد 1361، مترجم کتاب‌های حوزه کودک و نوجوان است. از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب‌های «پدر و مادرم دیوانه‌ام کرده‌اند» و «چگونه سرِ پدر و مادر خود را گول بمالیم» اشاره کرد.

رتبۀ کتاب «اسپارتاکوس و گلادیاتورهای معرکه‌اش» در گودریدز: 4.03 از 5.

ادامه keyboard_arrow_down