کتاب | علوم انسانی | جامعه شناسی | عمومی | هم نشینی حق و عدالت
هم نشینی حق و عدالت شابک: 9786222901127 248 صفحه 280 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 550 نشینی عدالت یووال دیویس جمعی از نویسندگان شیوا بازگان جمعی از مترجمین علوم انسانی جامعه شناسی عمومی

825,000 ریال 1,100,000 ریال

ناشر: نگاه معاصر

چاپ یکم

کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت» به‌قلم جمعی از نویسندگان
چگونه می‌توان در عین حفظ نظم و انسجام اجتماعی و سیاسی، تنوع و تکثر هویتی‌‌ را در چارچوبی ملی محترم شمرد؟ کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت: بازاندیشی در مفهوم هویت و فرهنگ» مجموعه مقالاتی است از نویسندگان مختلف که در آن‌ها زمینه‌ای برای تأمل در این پرسش فراهم شده است.
نویسندگانی که مقالاتشان در کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت» توسط گروهی از مترجمان گردآوری و ترجمه شده است، در مقالات گردآمده در این کتاب، هر یک از منظری به موضوع هویت و فرهنگ و تکثر و تنوع هویتی و فرهنگی و رویکرد حقوقی و سیاسی به این مقوله می‌پردازند.

مروری بر کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت»
کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت» از مقدمه‌ای با عنوان «هم‌نشینی تنوع و قانون؟» به‌قلم دکتر محمد راسخ، استاد دانشکدۀ حقوق شهید بهشتی، پیشگفتار مترجمان و هشت مقاله از نویسندگان مختلف تشکیل شده است. در مقالات این کتاب، از زوایای گوناگون به هویت و فرهنگ و رابطۀ آن با قانون و حقوق پرداخته شده است.
همچنین در ابتدای هر مقاله از کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت» معرفی‌ای از نویسندۀ آن مقاله و آثار و اندیشه‌های او آمده است.
مقالاتی که در کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت» می‌خوانید عبارتند از: «درهم‌تنیدگی و سیاست فمینیستی» نوشتۀ نیرا یووال دیویس و ترجمۀ شیوا بازرگان، «علیه اصالت» نوشتۀ آن فیلیپس و ترجمۀ محدثه شمس احمر، «چند فرهنگی» نوشتۀ سارا سانگ و ترجمۀ هادی صالحی، «مکتب‌زدایی از چندفرهنگ‌گرایی» نوشتۀ ویل کیملیکا و ترجمۀ ندا کردونی، «همبستگی گروهی از کجا ناشی می‌شود؟ گلنر و ابن خلدون مجدداً دیدار کردند» نوشتۀ سینسا مالسویچ و ترجمۀ عارف متحدی و «بازبینی زمینه‌گرایی در نظریه سیاسی: قرار دادن اصول در زمینه» نوشتۀ طارق مودود و سایمن تامپسن و ترجمۀ زرین مدنی.
مقالات گردآوری و ترجمه شده در کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت» بابی می‌گشایند برای تأمل در موضوع تکثر و تنوع هویتی و رویکرد قانون و سیاست به این موضوع و تأمل در اینکه چگونه می‌توان، در عین حفظ نظم اجتماعی و سیاسی، تنوع و تکثر هویتی را به رسمیت شناخت و عادلانه‌ترین برخوردی که دولت‌ها می‌توانند دربرابر تنوع و تکثر هویت داشته باشند چه نوع برخوردی است. کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت»، با کنار هم قرار دادن دیدگاه‌های متفکران و پژوهشگران گوناگون، امکانی فراهم می‌کند برای تأمل در جوانب گوناگون این موضوع.
در بخشی از مقدمه‌ای که محمد راسخ بر کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت» نوشته است، دربارۀ موضوعی که در مقالات این کتاب مطرح شده و اهمیت این موضوع و پرسش‌ها و مسائلی که در ارتباط با آن مطرح می‌شود، چنین می‌خوانید: «تنوع و تکثر در جوامع کنونی یک واقعیت انکارناپذیر است. نگاهی اجمالی به داده‌های آماری مؤید وجود اقوام، نژادها، ادیان، مذاهب، فرهنگ‌ها و مانند آنها در هر یک از واحدهای زیست جمعی انسانی است. این "واحد" اینک در سراسر عالم دولت‌ملی است که نَسَب به تحولات کمتر از چهار سدۀ پیش در اروپا می‌برد. بی‌گمان، هر یک از اجزای تنوع و تکثر یادشده منشأ شکل‌گیری یکی از هویت‌هایی شده است که اعضای قوم، نژاد، دین، مذهب و... به سبب عضویت در آنها در ذهن و روان خود حمل می‌کنند. هویت قومی، نژادی، دینی، مذهبی، فرهنگی، جنسیتی، طبقاتی یا مانند آنها از جمله هویت‌های گوناگونی هستند که فرد هم‌زمان در کنار هویت ملی، هویت برآمده از عضویت در بزرگترین واحد زیست جمعی، دارا است.
دو داده در توضیح اجمالی پیش‌گفته نهفته است: تنوع و تکثر، در یک سو، و بزرگترین واحد زیست جمعی انسانی، در دیگر سو. اولی ریشه در امر واقعی دارد و دومی در انتخاب و ارزشداوری. دادۀ دوم نیازمند اندکی توضیح است. اصل زیستن در واحد جمعی خود یک واقعیت است، بدین معنا که آدمی در روند تطور تاریخی خود با کوشش جمعی بقاء یافته است. به دیگر سخن، بقای هر انسان در گرو هم‌زیستی با دیگر انسان‌ها بوده است، چه هیچ کس به تنهایی قادر به رفع نیازهایش و دفع خطرات مهلک از خود نیست. این واقعیت تا بدان حد آشکار بوده است که ارسطو آدمی را "مدنی بالطبع" می‌خواند. باری، رفته‌رفته آدمیان دریافتند که می‌توانند نوع یا شکل واحد جمعی زیست خود را انتخاب کنند. دقیق‌تر، آنان کوشیدند واحد جمعی‌ای را که در آن می‌زیستند "آگاهانه" سامان بهتری بدهند؛ به سوی نوع آرمانیِ مطلوب‌شان سوق بدهند (دفعی و انقلابی یا تدریجی و اصلاح‌گرایانه). بدین‌ سان، سده‌ها است که آدمیان در کار انتخاب‌های نظری و عملی فراوان برای "جمعی زیستن" هستند و، از این رو، وجه بایدانگار و ارزشیِ زندگی در بزرگترین واحد جمعی (که در حقوق و علوم سیاسی "جامعۀ سیاسی" خوانده می‌شود) پررنگ‌تر از واقعیت زیرین این زندگی (یعنی نیروی بقاء) جلوه می‌کند و محل تأملات جدی و معرکۀ آرای گوناگون است.
پرسش اکنون آن است که اگر نتوان یا نباید واقعیت تنوع و تکثر را از میان برداشت، آیا حفظ و صیانت از این تنوع در هر جامعۀ سیاسی یا نظم اجتماعی ممکن است. ابتدا باید نکته‌ای بس مهم را در مورد این نظم یادآور شد. نظم اجتماعی در جامعۀ سیاسی بدون اتکا به قدرت سیاسی برقرارنشدنی است. به دیگر سخن، نظم اجتماعیِ کلان (جامعۀ سیاسی) با اِعمال زور (بنا به فرض، زور مشروع در دستان حکومت) تأمین و حفظ شدنی است. نظم اجتماعی در این نوشتار معادل نظم الزامی اجتماعی به کار می‌رود که به‌طبع بدون قدرت سیاسی ممتنع‌الوجود است. قدرت سیاسی اما همواره در هر واحدِ سیاسی یکی است و فقدان این یکتایی ناگزیر اصل وجود نظم اجتماعی را به خطر می‌اندازد. "اقلیم" در این عبارت سعدی که "ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشه در اقلیمی نگنجند" کنایه از همین قدرت واحد مرکزی است. حال، سعی بر آن است که پاسخ پرسش پیش‌گفته بنا بر دو فرض داده شود. نخست، تنوع و تکثر (فرهنگی، قومی و...) از میان برداشتنی نیست. از هر دیدگاهی که بنگریم – چه دیدگاه دینی که اصل این تنوع و تکثر را به ارادۀ الهی نسبت می‌دهد یا، فارغ از نگاه دینی یا غیردینی، این اندیشه که تنوع و تکثر را برآمده از چیستی انسان می‌انگارد – تنوع و تکثر از زمانی بسیار بسیار دور وجود داشته است و همچنان در میان خواهد بود. دوم، حفظ تنوع با هر نوع نظم اجتماعی ممکن نیست.
بدین سان، مسئلۀ اصلی در بحث حاضر به هم‌نشین کردن تنوع با نظم الزامیِ اجتماعی بازمی‌گردد. با کدام نوع از انواع این نظم می‌توان به آن هم‌نشینی رسید؟ اهمیت این پرسش با تبیین اقتضائات تنوع و تکثر بیشتر آشکار خواهد شد.»
کتاب «هم‌نشینی حق و عدالت: بازاندیشی در مفهوم هویت و فرهنگ» در نشر نگاه معاصر منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down