حاشیه همان متن است شابک: 9786226194648 144 صفحه 150 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 حاشیه همان پیروز کلانتری علوم انسانی زندگینامه و سفرنامه زندگینامه و خاطرات

532,500 ریال 710,000 ریال

ناشر: اطراف

چاپ یکم

کتاب «حاشیه همان متن است» نوشتۀ پیروز کلانتری
زندگی با فیلم مستند، به‌روایت یک مستندساز. کتاب «حاشیه همان متن است: احوال و تأملات یک مستندساز» روایت پیروز کلانتری، مستندساز ایرانی، از افکار و تأملات و حسیاتی است که با سی سال مستندسازی و زندگی او با فیلم مستند پیوند خورده‌اند.
پیروز کلانتری در کتاب «حاشیه همان متن» است از فیلم مستند به‌مثابه جهانی سخن می‌گوید که در آن زیسته و چم‌وخم آن را خوب می‌شناسد و بسیار درباب آن و رابطه‌اش با زندگی اندیشیده است.
کتاب «حاشیه همان متن» است نه خاطره‌گوییِ صِرف بلکه حرکت از خاطره به‌سمت تأمل و باریک شدن در تجربه‌هایی است که کلانتری در دوران طولانی کار حرفه‌ای خود و از پسِ سال‌ها عکاسی و مستندسازی به آن‌ها دست یافته است.

مروری بر کتاب «حاشیه همان متن است»
در کتاب «حاشیه همان متن است» نگاه یک مستندساز به فیلم مستند و تعریف او از فیلم مستند و ماهیت آن را می‌خوانیم.
کتاب «حاشیه همان متن است» مجموعه‌ای است از سی‌وچهار جستار، همراه با مقدمه و مؤخره. جستارهای کتاب «حاشیه همان متن است» آمیزه‌ای از خاطره و نقل و نقد و تأمل‌اند. به‌بیانی می‌توان گفت که کتاب «حاشیه همان متن است» خاطره را سکوی پرشی گرفته است برای جهش به آن‌سوی خاطره و معنایی که در پشت آن پنهان است.
کتاب «حاشیه همان متن است» دربرگیرندۀ خاطرات پیروز کلانتری از سال‌ها عکاسی و مستندسازی و پیوند و نزدیکی‌ او با فیلم مستند است. کلانتری در این کتاب از لحظات مختلف تنفس‌اش در هوای فیلم مستند به برداشت‌ها و دریافت‌ها و حسیات و تأملات خود درباب مستند و مستندسازی و رابطۀ فیلم مستند با زندگی واقعی بُرش می‌زند.
نخستین جستار کتاب «حاشیه همان متن است» مربوط به خاطره‌ای محو از حضور نویسنده، در دوران کودکی، در فیلمی تبلیغاتی از فرخ غفاری است. این خاطره مربوط به کودکی نویسنده است و کلانتری این خاطره را به تأمل در این باب پیوند می‌زند که آیا اصلاً فیلم تبلیغاتی را می‌شود فیلم مستند به‌حساب آورد یا نه.
کلانتری اما در کتاب «حاشیه همان متن است» تنها از فیلم مستند سخن نمی‌گوید و چیستی مفهوم و معنای مستند بودن را در عرصه‌ای متنوع‌تر و گسترده‌تر از فیلم نیز پی می‌گیرد. این‌گونه است که در جستاری از این کتاب، با عنوان «هنرورزی عمومی»، در صحبت از «هنر مستند» و «آثار هنریِ مبتنی و مستقر بر تجربه‌های شخصی خود هنرمند» از آثاری در حوزه‌های ادبیات و سینما و عکاسی مثال می‌آورد که واجد وجهی زندگی‌نامه‌ای هستند. کلانتری در این جستار به رمان «طوطی» زکریا هاشمی، شعرهای متأخر احمدرضا احمدی، عکس‌های سعید صادقی از جبهه و جنگ و کتاب «لحظه‌های انقلاب» محمود گلابدره‌ای نظر دارد و نتیجه‌ای را که با کنار هم گذاشتن این چهار نمونه از رابطۀ اثر هنری و زندگی واقعی و تجربۀ زیسته گرفته است در جستاری کوتاه، به‌صورتی فشرده بیان می‌کند.
کتاب «حاشیه همان متن است» مجموعه‌ای از تأملات و حس‌ها و دریافت‌های برآمده از یک‌عمر نفس کشیدن در هوای هنر مستند و زندگی با آن و اندیشیدن به آن است.
کلانتری در کتاب «حاشیه همان متن است» گویی بر آن است که، همچون هنرمندی که بنا به تعریف خود او در جستار اول همین کتاب می‌توان او را مستندساز به‌معنای واقعی نامید، از آن‌چه سال‌ها درون آن زیسته است فاصله بگیرد و ضمن نقل زندگی خود در درون هنر مستند، از فاصله و از بیرون و بدون شیفتگی نیز به آن بنگرد و روایتی فراهم آورد که آمیزه‌ای از حسیات و تأملات نقادانه است.
جستارهایی که در کتاب «حاشیه همان متن است» می‌خوانید عبارتند از: «خاطره‌ای محو»، «تماشای زندگی»، «درنگ بر زندگی»، «من چه‌کاره‌ام؟»، «حاشیه همان متن است»، «راش‌ها واقعاً دور ریختنی‌اند؟»، «قاب زیبا یا قاب لازم؟»، «واقعیت به اضافه‌ی من»، «وَرهای پنهان را روایت کن»، «پیرهای بیست‌ودوسه‌ساله‌ی ما!»، «طلب من، طلب او»، «زندگی جلوی دوربین فعال نمی‌شود»، «نبض زندگی روزمره را بگیر!»، «میل مبهم مخاطب»، «خوانش شهر»، «یک فیلم کوچک»، «روایت عین و روایت ذهن»، «زندگی خود یک سفارش و پیش‌نهاد نیست؟»، «این "پیرامون" و "مرکز"سازی‌ها»، «حکمت شادان پیرهای ما»، «بایست و نگاه کن»، «روشنفکر عمل‌گرای ما»، «در جست‌وجوی فهم امور»، «از ما دور می‌شوند»، «روایت خُرد زندگی ایرانی»، «وقتی از جامعه حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟»، «از نوشتن بگو»، «"فیلم" مستند و "سینما"ی مستند»، «تماشای نادیده‌ها»، «دیده‌ی حیرت»، «تنهایی آدم حاشیه»، «هنرورزی عمومی»، «گریز از روایت غالب» و «فضای مکالمه».
کتاب «حاشیه همان متن است: احوال و تأملات یک مستندساز» در نشر اطراف منتشر شده است.

دربارۀ پیروز کلانتری، نویسندۀ کتاب «حاشیه همان متن است»
پیروز کلانتری، متولد 1332 در تهران، کارگردان، عکاس و روزنامه‌نگار ایرانی است. شهرت اصلی کلانتری به‌خاطر فیلم‌های مستند اوست. او، که فارغ‌التحصیل مدرسۀ عالی تلویزیون و سینما است، با عکاسی وارد عرصۀ فعالیت هنری شد. کلانتری مدتی، از اواسط دهۀ 50 تا اوایل دهۀ 60 خورشیدی، به‌عنوان کارگردان تلویزیونی در تلویزیون کار می‌کرد. از سال 1365 تا 1370 دستیار اول پنج فیلم سینمایی، از جمله فیلم‌های «سِفر عشق» و «شکار»، بود و از سال 1370، در سی‌وهفت‌سالگی، شروع به مستندسازی کرد.
از فیلم‌های پیروز کلانتری می‌توان به «حکایت باقی»، «تنها در تهران»، «زندگی همین است»، «در خیابان‌های ناتمام»، «سالینجرخوانی در پارک شهر»، «پیرها اگر نباشند» و «واریته‌ی بلوچی» اشاره کرد.
کلانتری روزنامه‌نگاری، نقدنویسی، نمونه‌خوانی و ساخت چند فیلم صنعتی و آموزشی را نیز در کارنامۀ کاری خود دارد. او در دورۀ دبیرستان در مجلۀ «امید ایران» در کار نمونه‌خوانی به پدرش کمک می‌کرد. بعدها، همزمان با انقلاب، در روزنامۀ «کیهان» نقد عکس می‌نوشت. در سال 1364 به مجلۀ «فیلم» رفت و در آنجا به کار نمونه‌خوانی، تهیۀ گفت‌وگو و گزارش و نوشتن نقد فیلم پرداخت.
کلانتری مدتی هم به نویسندگی و کارگردانی تیزر تبلیغاتی پرداخته است.
جدا از فیلم مستند و سینما و عکاسی، ادبیات و به‌ویژه شعر نیز از علاقه‌مندی‌های اصلی پیروز کلانتری است.

ادامه keyboard_arrow_down