بی رد خون شابک: 9786220110132 142 صفحه 160 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 علی اکبر حیدری علوم انسانی ادبیات داستان ایرانی

680,000 ریال 800,000 ریال

ناشر: چشمه

چاپ یکم

کتاب «بی رد خون» نوشتۀ علی‌اکبر حیدری
سه قصه دربارۀ عشق، نفرت، داستان و مرگ. کتاب «بی رد خون» نوشتۀ علی‌اکبر حیدری شامل سه داستان است که درعین استقلال از یکدیگر، به‌نحوی به‌هم پیوسته‌اند.
حیدری در داستان‌های «بی رد خون» گاه شخصیت‌های داستانی‌اش را به متن رویدادی تاریخی می‌برد، گاه آن‌ها را درگیر حادثه‌ای طبیعی می‌کند و گاهی زمینه‌ای به‌ظاهر عادی را عرصۀ بحران و فاجعه می‌سازد.
در داستان‌های کتاب «بی رد خون» سخن از روابط انسانی و پیچیدگی‌ها و تضادهای درونی آدمی است و سخن از پیوندها و گسست‌ها، وابستگی‌ها و بریدن‌ها، عشق و خیانت و چیزهایی که روابط انسانی را می‌سازند یا ویران می‌کنند.
کتاب «بی رد خون» حکایت‌هایی از دردهای آشکار و نهان است.

مروری بر کتاب «بی رد خون»
چنانکه پیش‌تر اشاره شد، داستان‌های کتاب «بی رد خون» داستان‌هایی مستقل و درعین‌حال به‌هم‌پیوسته‌اند.
اصلی‌ترین عناصری که قصه‌‌های کتاب «بی رد خون» را به‌هم وصل می‌کنند، داستان و مرگ هستند. این عناصر را در هر سه داستان کتاب «بی رد خون» می‌توان دید.
داستان اول کتاب «بی رد خون»، با عنوان «زیر تیغ»، دربارۀ داستانی که دارد نوشته می‌شود و شخصیتی است که گویی صدای نوشته شدن داستان خود را می‌شنود و از کار نویسنده‌ای که ویراستار است و بی‌رحمانه او را به بازی گرفته، شاکی است و می‌خواهد خودش داستان خود را روایت کند.
داستان «زیر تیغ» از کتاب «بی رد خون» با دو راوی اول‌شخص و سوم‌شخص روایت می‌شود. بعضی سطرهای این داستان، عامدانه و طبق یک بازی فرمی کنایی، خطر خورده‌اند اگرچه به‌نحوی که بتوان نوشته‌های زیر خط‌خوردگی را دید و فهمید چه چیز خط خورده است.
داستان «زیر تیغ» از کتاب «بی رد خون» داستان مرد چاقی است که برای درمان چاقی‌اش نزد دکتر رفته و آن‌جا عاشق دختری چاق، مثل خودش، شده است. این عشق، البته دست آخر به تراژدی ختم می‌شود و نویسنده این تراژدی و روند شکل‌گیری آن را با طنزی سیاه ترسیم می‌کند. طرح‌وتوطئۀ این داستان از کتاب «بی رد خون» مبتنی بر فاجعه‌ای طبیعی، یعنی وقوع زلزله، است.
داستان دوم کتاب «بی رد خون»، با عنوان «زیباترین غریق‌های جهان» بازهم به‌نوعی دربارۀ داستان و مرگ است. وقایع این داستان از کتاب «بی رد خون» در بحبوحۀ انقلاب ایران روی می‌دهد. دو سرباز، یکی شهرستانی و دیگری تهرانی، به خانه‌ای اعیانی اعزام شده‌اند که در روزهای انقلاب از خواهر یک نظامی عالی‌رتبه محافظت کنند. ماندن سربازها در خانۀ اعیانی به عشق میان یکی از سربازها که کتابخوان است و دختری که سربازها به‌خاطر مادرش به آن خانه اعزام شده‌اند، می‌انجامد. در این داستان نیز خود داستان، این‌بار نه در هیئت داستانی در حال نوشته شدن بلکه به‌صورت پراکنده در کتاب‌ها، حضوری چشمگیر دارد و همچنین مرگ که در این داستانِ کتاب «بی رد خون» نیز به‌شیوه‌ای مشابه با داستان اول این کتاب رخ می‌دهد.
در داستان «زیباترین غریق‌های جهان» از کتاب «بی رد خون» همچنین با تقابل‌ها و تضادهای طبقاتی و نیز پیوند دو طبقۀ متضاد در متن انقلاب مواجهیم. شخصیت‌های این داستان، به‌واسطۀ انقلاب، به تجربه‌هایی متفاوت از آن‌چه در زندگی عادی با آن مواجه بوده‌اند دست می‌یابند.
حیدری در این داستان از کتاب «بی رد خون» نیز، مانند داستان اول این کتاب، از دو زاویۀ دید اول‌شخص و سوم‌شخص برای روایت داستان استفاده کرده است.
داستان سوم کتاب «بی رد خون»، با عنوان «تباهی لکه‌ی زرد»، بازهم دربارۀ داستان و مرگ است و دربارۀ درگیری نویسنده و آنکه خود را در نوشتۀ نویسنده‌ای می‌یابد و سطرهایی که از داستان خط زده می‌شود.
داستان «تباهی لکه‌ی زرد» از کتاب «بی رد خون» ارجاعی به داستان اول این کتاب دارد و وجهی تازه از آن داستان را بر ما روشن می‌کند.
کتاب «بی رد خون» در نشر چشمه منتشر شده است.

دربارۀ علی‌اکبر حیدری، نویسندۀ کتاب «بی رد خون»
علی‌اکبر حیدری، متولد 1357 در تهران، داستان‌نویس، فیلمنامه‌نویس و کارگردان ایرانی است.
مجموعه داستان «بوی قیر داغ» و رمان «تپۀ خرگوش» از جمله آثار داستانی علی‌اکبر حیدری هستند. داستان «ممکن است خیلی‌ها برای مردنش گریه کرده باشند» از مجموعه داستان «بوی قیر داغ» او دستمایۀ اقتباس سینمایی قرار گرفته و کیوان علی‌محمدی و امید بنکدار فیلم «ارغوان» را براساس آن ساخته‌اند. در نوشتن فیلمنامۀ این فیلم، خود علی‌اکبر حیدری نیز مشارکت داشته است.
حیدری همچنین در نوشتن فیلمنامۀ فیلم «گیلدا» با کیوان علی‌محمدی و امید بنکدار همکاری داشته است.
همکاری با کیوان علی‌محمدی در نگارش فیلمنامۀ فیلم «سینما شهر قصه»، که فیلمی دربارۀ تاریخ سینمای ایران است، و نیز مشارکت در کارگردانی این فیلم، از دیگر فعالیت‌های سینمایی علی‌اکبر حیدری است. این فیلم در دهمین دورۀ جشنوارۀ فیلم‌های ایرانی استرالیا برندۀ جایزۀ ویژۀ هیئت داوران شد.
رمان «تپۀ خرگوش» علی‌اکبر حیدری در هفتمین دورۀ جایزۀ «هفت اقلیم» عنوان رمان برگزیده از نگاه مخاطبان را از آن خود کرد و رمان «استخوان» او در اولین دورۀ جایزۀ ادبی مشهد، جایزۀ بهترین رمان را گرفت. همچنین داستان کوتاه «ممکن است خیلی‌ها برای مردنش گریه کرده باشند» او در میان داستان‌های برگزیدۀ سیزدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری قرار داشت.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده