کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات آلمان | نامه ی کوتاه وداع طولانی
نامه ی کوتاه وداع طولانی شابک: 9786229255438 142 صفحه 170 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 نامه کوتاه وداع طولانی پتر هانتکه روژان مظفری علوم انسانی ادبیات ادبیات آلمان

667,500 ریال 890,000 ریال

ناشر: آده

چاپ یکم

کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» اثر پتر هانتکه
داستان سفر و جستجو. کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی»، با عنوان اصلی Der kurze Brief zum langen Abschied، و عنوان انگلیسی Short Letter, Long Farewell، رمانی است دربارۀ هویت، روابط انسانی و عاطفی و تقابل فرهنگ‌ها.
پتر هانتکه در کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» داستان سفری را به‌جستجوی گمشده‌ای روایت می‌کند و از خلال این داستان، به ژرفای حسیات و عواطف و ادراکات انسانی و پیچیدگی‌های آدمی نقب می‌زند و همچنین فرهنگ اروپایی و امریکایی را باهم مواجه می‌کند.
متن اصلی کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» اولین بار در سال 1972 به زبان آلمانی منتشر شده و ترجمۀ انگلیسی آن، که اساس ترجمۀ فارسی این رمان بوده، اولین بار در سال 1974 به چاپ رسیده است.

مروری بر کتاب «نامه‌‌ی کوتاه، وداع طولانی»
راوی و شخصیت اصلی کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» مردی اتریشی است که به‌جستجوی همسرش، جودیت، که برای او نامه‌ای گذاشته و در آن نوشته است که در نیویورک است، از پراویدنس در رودآیلندِ امریکا به نیویورک می‌رود. زن در نامۀ کوتاهش به مرد، از او خواسته است که دنبالش نگردد چون پیدا کردنش دردی از مرد دوا نمی‌کند. مرد اما به نیویورک می‌رود و دنبال رد و نشانی از زن می‌گردد.
کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» اما صرفاً به شرح سفر شخصیت اصلی این رمان به نیویورک ختم نمی‌شود. این سفر، آغاز سفری در نقاط مختلف امریکاست و باب آشنایی راوی را با زن و کودکی که در ادامۀ سفر با او همراه می‌شوند و نیز آشنایی او با اشخاصی دیگر را می‌گشاید.
کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» اما نه‌فقط داستان سفری در مکان و جغرافیا و به‌جستجوی دیگری، که سفری درونی در جستجوی خود نیز هست. راوی این رمان، حین سفر در امریکا، به گذشتۀ خود نقب می‌زند و درون خود را می‌کاود و همچنین رابطه‌اش را با همسرش مرور می‌کند و نیز به تأمل دربارۀ موضوعات مختلف، از جمله طبیعت و اشیاء مصنوع و رابطۀ میان واقعیت و بازنمایی آن در هنر، می‌پردازد.
راوی در طول سفر در امریکا درمی‌یابد که همواره به خودش فکر می‌کرده و توجه داشته و هیچ‌وقت به دیگران توجه نکرده است.
کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» رمانی دربارۀ روابط عاطفی و انسانی و نیز تقابل و مواجهۀ فرهنگ اروپایی و امریکایی است.
هانتکه در کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» جابه‌جا به تاریخ امریکا و مظاهر فرهنگی گوناگون این سرزمین، از جمله سینمای جان فورد و فیلم «آقای لینکلن جوان» او و رمان «گتسبی بزرگ» اسکات فیتزجرالد، ارجاع می‌دهد.
گفتنی است که در صفحات پایانی کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» خودِ جان فورد، به‌عنوان یکی از شخصیت‌های رمان، حضور می‌یابد و با جودیت و راوی صحبت می‌کند.
در بخشی از کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» می‌خوانید: «درحالی‌که از پیاده‌رو به وسط خیابان می‌رفتم و باز به پیاده‌رو برمی‌گشتم گفتم "امروز دومین روز حضور من در امریکاست. نمی‌دانم توی همین مدت کوتاه تغییر کرده‌ام یا نه." ناخواسته هنگام راه‌ رفتن از روی شانه‌ام نگاهی به عقب انداختم و بعد با بی‌صبری به ساعت مچی‌ام نگاه کردم. همان‌طور که گاهی پیش می‌آید چیزی که خوانده‌ام باعث شود بخواهم تجربه‌های مشابهی داشته باشم، گتسبی بزرگ هم‌اکنون به من فرمان می‌داد خودم را فوراً دگرگون کنم. ناگهان تکانش در جهت تغییر به چیزی متفاوت با آنچه بودم به نیازی فیزیکی تبدیل شد. از خود پرسیدم چگونه می‌توانم احساساتی را بروز دهم که گتسبی بزرگ در من برانگیخته است، و در محیط خود به تناسب این احساسات عمل کنم؟ احساساتی مثل حرارت، توجه، آرامش و شادی، و احساس می‌کردم باید تمایلم به ترس و وحشت را برای همیشه کنار بگذارم. طبق احساسات جدیدم می‌توانستم عمل کنم: دیگر هرگز از وحشت خشکم نخواهد زد! اما محیطی که سرانجام در آن نشان دهم می‌توانم متفاوت باشم کجا بود؟ درحال‌حاضر محیط قدیمی خود را پشت‌سر گذاشته بودم؛ در محیط جدیدم هنوز نمی‌توانستم غیر از کسی باشم که از امکانات عمومی استفاده می‌کند، در خیابان‌ها قدم می‌زند، سوار اتوبوس می‌شود، در هتل زندگی می‌کند و روی چهارپایه‌های کافه می‌نشیند. آرزو هم نداشتم چیزی بیش از این باشم، چون آن‌گاه باید خودنمایی می‌کردم. باور داشتم که بالاخره از نیاز به جلب‌توجه با خودنمایی خلاص شده‌ام. بااین‌حال، من که عزم خود را برای گوش‌به‌زنگ بودن و گشودگی به روی محیط پیرامونم جزم کرده بودم به‌سرعت از هر کسی که در پیاده‌رو به من نزدیک می‌شد رو بر می‌گرداندم، با کراهت و ترش‌رویی از دیدن چهره‌ی دیگران، طبق معمول منزجر از هر چیزی که خودم نبود.»

دربارۀ پتر هانتکه، نویسندۀ کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی»
پتر هانتکه (Peter Handke)، متولد 1942، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس اتریشی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات در سال 2019 است. هانتکه نویسنده‌ای آوانگارد با گرایش‌هایی نامتعارف در روایتگری ا‌ست. او معمولاً در آثارش نه به‌‌شیوه‌های مألوف و آشنا، بلکه به‌شیوه‌‌ای داستان خود را روایت می‌کند که مخاطب را هرچه‌ بیشتر به مشارکت و کلنجار با متن، برای درک آنچه روایت می‌شود، وامی‌دارد.
از آثار پتر هانتکه می‌توان به «اهانت به تماشاگر»، «اتهام به خود»، «تکرار»، «فروشنده‌ی دوره‌گرد»، «کاسپار» و «ترس دروازه‌بان از پنالتی» اشاره کرد.
براساس رمان «ترس دروازه‌بان از پنالتی» هانتکه، ویم وندرس فیلمی به همین نام ساخته است. هانتکه همچنین در نگارش فیلمنامۀ فیلم معروف «بهشت بر فراز برلین» ویم وندرس، که وندرس به‌خاطر آن جایزۀ بهترین کارگردانی جشنوارۀ کن را گرفت، مشارکت داشته است.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی»
کتاب «نامه‌ی کوتاه، وداع طولانی» با ترجمۀ روژان مظفری در انتشارات آده منتشر شده است.
دکتر روژان مظفری، متولد 1359، مترجم ایرانی است. مظفری دارای دکترای جامعه‌شناسی هنر است. از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب «شکل‌گیری سرمایه‌داری هیجانی: در نقد صنعت روانکاوی» اشاره کرد.
روژان مظفری همچنین مقالاتی را در زمینۀ محیط زیست و جامعه‌شناسی و اقتصاد سیاسی ترجمه و منتشر کرده است.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده