کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات آمریکا | نت های ناتمام
نت های ناتمام شابک: 9786002535894 328 صفحه 290 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1100 ناتمام لیزا جنووا زهره مهرنیا علوم انسانی ادبیات ادبیات آمریکا

1,462,500 ریال 1,950,000 ریال

ناشر: کتاب پارسه

چاپ یکم

رمان نت‌های ناتمام، ماجرای زندگی یک نوازنده پیانوی چیره‌دست است به نام ریچارد که هر بار پس از اتمام اجراهایش، علاقمندان اجرایش، ایستاده او را تشویق می‌کنند. با از کار افتادن دست راستش متوجه بیماری اسکلروز می‌شود. برای پیانیستی به این چیره‌دستی از کار افتادن دست‌ها ناگوار است. او سه سال پیش از همسرش جدا شده است. اسکلروز پیش‌رونده هست و در آخر عضلات تنفسی ریچارد را هم درگیر خواهد کرد. کارینا، همسر سابقش، این خبر ناگوار را میفهمد. ریچارد در تلاش است درگیری‌های عاطفی با همسر سابق و دخترش را به سامان برساند. آنها پشیمان از گذشته بوده و ترس از آینده دارند و حالا مفهوم گذشت و زندگی را با تمام وجود درک می‌کنند. کارینا بر سر دوراهی است، این تصمیم کل زندگی او را تغییر خواهد داد ولی ...
در قسمتی از کتاب رمان نت‌های ناتمام می‌خوانید:
جمله «ازدواج چیزی فراتر از انداختن حلقه بر انگشت است» به ذهنش خطور می‌کند. چند سال پیش کارینا این جمله را به او گفته بود. امشب فقط یک حلقه بر انگشت دارد. فقط حلقه را می‌اندازد و خودش هم دقیق دلیلش را نمی‌داند. آخرین قطعه را خواهد نواخت و فردا شب پس از آخرین اجرایش به لس‌آنجلس پرواز خواهد کرد. پنج هفته از این تور باقی است. تابستان به خانه بر می‌گردد. خوب است. تابستان بوستون را دوست دارد.
آخرین بند از موومان سوم را به آهستگی می‌نوازد؛ نت‌ها آرام، باشکوه و امیدوارکننده‌اند. اغب اینجای کار گریه‌اش می‌گیرد؛ اجرایی نافذ برای تجلی بدیع شکنندگی لطیف و احساسی. اما امشب تحت‌تأثیر قرار نگرفته است. امشب امید در دل ندارد.
آخرین نت را که می‌نوازد، صدایش قبل از محو شدن روی صحنه طنین می‌اندازد. لحظه‌ای سکوت محض سالن را فرا می‌گیرد و سپس این حباب خاموش با تشویق حضار می‌ترکد. ریچار بر می‌خیزد و روبروی حضار می‌ایستد. تا کمر خم می‌شود و انگشتانش پایین کت رسمی‌را لمس می‌کند. مردم از جا بلند می‌شوند. نورسالن کمی بیشتر می‌شود و او می‌تواند چهره حضار را ببیند که با لبخند وشورو شوق با احترام او را تحسین می‌کنند. دوباره تعظیم می‌کند.
همه او را دوست دارند.
همه و هیچ‌کس.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده
از همین مترجم