کتاب | علوم انسانی | تاریخ | تاریخ ایران | بحران نفت
بحران نفت شابک: 9786002538505 344 صفحه 350 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 700 بحران محمدحسین خانلرخانی علوم انسانی تاریخ تاریخ ایران

2,100,000 ریال 2,800,000 ریال

ناشر: کتاب پارسه

چاپ یکم

کتاب «بحران نفت» نوشتۀ محمدحسین خانلرخانی
پژوهشی دربارۀ ملی شدن نفت در ایران و خواسته‌ای که ملی شدن نفت در ایران را، به‌رغم دشواری‌های فراوان، میسر کرد. کتاب «بحران نفت: توسعه یا استقلال؟»، نوشتۀ محمدحسین خانلرخانی، در چارچوب رویکردی نظری، با عنوان «امنیت هستی‌شناختی»، به موضوع ملی شدن نفت در ایران می‌پردازد و با این رویکرد نظری توضیح می‌دهد که چرا دکتر محمد مصدق توانست، با وجود موانع و دشواری‌های فراوانی که بر سر راه ملی کردن نفت در ایران وجود داشت، این خواسته را محقق کند.
محمدحسین خانلرخانی در کتاب «بحران نفت» دو رویکرد به موضوع نفت را مقابل یکدیگر قرار می‌دهد تا نشان دهد چگونه و تحت چه شرایط و براساس چه خواسته‌هایی یکی از این رویکردها، رویکردی که ملی شدن نفت مبتنی بر آن بود، توانست به رویکرد غالب بدل شود و طرح ملی شدن نفت به پشتوانۀ آن به ثمر برسد.
کتاب «بحران نفت» نگاهی تازه به موضوع ملی شدن نفت در ایران دارد و این رویداد مهمّ تاریخ معاصر ایران را از چشم‌اندازی نو و متفاوت مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد.

مروری بر کتاب «بحران نفت»
امنیت هستی‌شناختی، چنانکه در کتاب «بحران نفت» توضیح داده شده، نظریه‌ای است که از ساحت فلسفه و روانشناسی به ساحت سیاست و روابط بین‌الملل وارد شده و گفتمان‌های سنتیِ مصلحت‌محور در حوزۀ روابط بین‌الملل را مورد نقد قرار داده است.
در چارچوب همین نظریۀ امنیت هستی‌شناختی است که موضوع ملی شدن نفت در ایران در کتاب «بحران نفت» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
پرسشی که باب بحث دربارۀ ملی شدن نفت را در کتاب «بحران نفت» باز می‌کند این است که چگونه، با وجود فشارهای گوناگون دولت‌های غربی بر ایران برای جلوگیری از ملی شدن نفت، دولت مصدق توانست پای این خواسته بایستد و نفت را در ایران ملی کند.
به‌اعتقاد محمدحسین خانلرخانی در کتاب «بحران نفت» این توفیق با تحلیل ملی شدن نفت براساس نظریۀ امنیت هستی‌شناختی قابل توضیح است و توجه به این نظریه می‌تواند روشن کند که دولت مصدق چگونه بر انواع فشارها فائق آمد و دربرابر آن‌ها عقب‌نشینی نکرد و توانست خواست ملی شدن نفت را محقق کند.
نویسنده در ابتدای کتاب «بحران نفت»، پس از مقدمه‌ای که در آن به توضیح نظریات مختلف دربارۀ ملی شدن نفت پرداخته است، نظریۀ امنیت هستی‌شناختی را، که نظریه‌ای جدید در این باب است، توضیح می‌دهد تا خواننده پیش‌زمینه‌ای برای ورود به بحث اصلی کتاب به دست آورد و با چارچوب نظری این بحث آشنا شود.
نظریۀ امنیت هستی‌شناختی، امنیت برآمده از احساس بودن در جهان را در تقابل با امنیت برآمده از بقا و حفظ خود از تهدیدات و خطرات قرار می‌دهد. این نظریه، مبتنی بر گفتمان عزت‌محور و استقلال‌خواه، گفتمانی در تقابل با گفتمان مصلحت‌محور، است و امنیت را در پیوند با احساس استقلال و داشتن هویت و تشخص و مقابله با تحقیر تعریف می‌کند نه در پیوند با بقا و پیشرفت و توسعه به هر قیمتی.
کتاب «بحران نفت» نشان می‌دهد که چنین تعریفی از امنیت چگونه وارد بحث روابط بین‌الملل شده است و روابط بین‌الملل ایران در جریان مذاکرات نفتی مربوط به ملی کردن نفت را چگونه می‌توان براساس آن تحلیل کرد. این کتاب بر آن است که توضیح دهد چگونه ملی شدن نفت میسر شد و تحقق آن چه پیوندی با امنیت هستی‌شناختی داشته است.
در کتاب «بحران نفت» همچنین از گفتمانی سخن رفته که پیش از شکل گرفتن گفتمانِ منجر به ملی شدن نفت، در تاریخ معاصر ایران، حول محور نفت، به‌وجود آمده بوده است.
نویسنده در کتاب «بحران نفت»، ضمن توضیح و تشریح گفتمانی که ملی شدن نفت را در ایران محقق کرد، توضیح می‌دهد که ریشۀ شکل‌گیری این گفتمان در کجاها بوده است.
کتاب «بحران نفت» از مقدمه، پنج فصل و یک مؤخره تشکیل شده است.
فصل‌های پنج‌گانۀ کتاب «بحران نفت» عبارتند از: «نظریۀ امنیت هستی‌شناختی»، «فراگفتمان منافع ملی (پهلوی اول)»، «نفت بعد از شهریور 1320»، «فراگفتمان استقلال؛ تکوین گفتمان تحقیر» و «مذاکرات نفت در دولت مصدق؛ تحقق پیلۀ ادراکی».
در بخشی از کتاب «بحران نفت» می‌خوانید: «با اکتشاف نفت در ایران در خرداد 1287 ش، می‌توان ادعا کرد دوره‌ای در تاریخ معاصر ایران شکل گرفت که نفت در شکل‌گیری تحولات آن از اهمیت بسزایی برخوردار بود. اهمیت این ماده که آن را نیروی محرکۀ عصر جدید صنعتی می‌دانستند در دوره‌های مختلف به طرق متفاوت برای ایرانیان مکشوف شده است. از زمانی که به نفت به ‌عنوان دارایی سلطان برای گذران زندگی دربار و خرج سفرهای شاه نگریسته می‌شد تا زمانی که به عنصری از منافع ملی و سپس حاکمیت ملی تبدیل شد؛ در تمامی این دوران، نفت به‌ عنوان یک ماده ثابت بود، اما بازنمایی چنان با یکدیگر متفاوت بود که می‌توان بر اساس تفاوت در این بازنمایی‌ها دوره‌های تاریخ معاصر ایران را تقسیم کرد. در این چارچوب و با توجه به محدودۀ زمانی موضوع پژوهش، می‌توان به دو دورۀ کلی در بازنمایی نفت اشاره کرد. در دورۀ اول، نفت به‌ عنوان کالا و ابزاری جهت تحقق ترقی (پیشرفت) و کسب اهداف دولت – ملت نگریسته می‌شد. در این دوران با توجه به شکل‌گیری و تعین مفهوم دولت مدرن به عنوان یک دولت – ملت و استفاده از نفت به عنوان ابزاری در جهت تحقق اهداف آن و همچنین توجه به پیشرفت و ترقی مادی، گفتمان حاکم را گفتمان منافع ملی می‌نامیم. این نام‌گذاری بیشتر ناظر بر توجه و تأکید بر وجه مادی منافع ملی و مسئلۀ نفت است. در مقابل در دورۀ دوم، با حاشیه‌ای شدن مفهوم ترقی و پیشرفت مادی و تمرکز بر مفهوم استقلال، نفت و مسئلۀ آن در چارچوب تحقق استقلال و حاکمیت ملی مطرح شد. در اینجا نفت با هویت اجتماعی‌ای که خویشتن دولت مستقر را شکل می‌داد، پیوند وثیقی داشت.»
کتاب «بحران نفت: توسعه یا استقلال؟» در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down