بازار خودفروشی
شرح طنزآمیز نیرنگبازیهای مردمی که به هر حیله در صدد راهیافتن به جایگاه و موقعیت اجتماعی و اقتصادی بالاترند و حاضرند در این راه به هر دوز و کلکی متوسل شوند. ویلیام تکری در رمان بازار خودفروشی از انگلستان قرن نوزدهم نوشته است؛ انگلستانی که در آن، بر اثر انقلاب صنعتی، اشراف زمیندار به جایگاهی فروتر سقوط کرده و تاجران بورژوا و صاحبان صنایع جای آنها را گرفتهاند. تکری در این رمان نوکِ پیکان هجو و طنز انتقادی خود را به جانب جامعهای نشانه رفته که به میدان رقابت مادی و اقتصادی بیرحمانهای بدل شده است. او در آغاز رمان، در بخشی با عنوان «پیشپرده»، در وصف آنچه «بازار خودفروشی»اش مینامد مینویسد: «گرداننده نمایش که جلو پرده روی نیمکتی مینشیند و بازار مکاره را نظاره میکند از دیدن آن همه جنب و جوش به اندوهی گران گرفتار میشود. چه خوردنها و نوشیدنها و عشقورزیها و عهدشکنیها، چه خندهها و گریهها و دودکشیدنها و کلاهبرداریها و دعواها و ساز و رقصها در کار است: زورگویان بهزور مردم را هل میدهند، نرّهغولان در میان زنان به چشمچرانی مشغولند، تبهکاران جیببری میکنند، پاسبانان مراقبت میکنند، اردکها (اردکهایی از جنسی دیگر، لعنت بر آنها!) در مقابل غرفههای خود جار میزنند و روستائیان سادهدل به رقاصان پرزرقوبرق و معلّقزنهای پیر بینوای سرخاب مالیده چشم میدوزند و در همان حال تردستان بر روی جیب پشت آنان مشغول کار هستند. آری، این است بازار خودفروشی...»
رمان بازار خودفروشی با ترجمه و مقدمۀ منوچهر بدیعی در انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
درباره نویسنده: ویلیام تکری (1863 – 1811)، داستاننویس، روزنامهنگار، طنزپرداز، مقالهنویس، منتقد و نقاش انگلیسیِ متولد هندوستان.
ادامه keyboard_arrow_down