کتاب | علوم انسانی | اقتصاد | تاریخ اقتصاد | تاریخ انتقادی 2: بازآرایی امپراتوری
تاریخ انتقادی 2: بازآرایی امپراتوری شابک: 9789646917989 258 صفحه 300 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 تاریخ انتقادی بازآرایی امپراتوری ابراهیم توفیق علوم انسانی اقتصاد تاریخ اقتصاد

1,462,500 ریال 1,950,000 ریال

ناشر: گام نو

چاپ سوم

کتاب «تاریخ انتقادی 2: بازآرایی امپراتوری» نوشته «ابراهیم توفیق»
چشم‌اندازی به اقتصاد سیاسی دولت مدرن در ایران
کتاب «تاریخ انتقادی2: بازآرایی امپراتوری» نوشته «ابراهیم توفیق» معرفی آثاری در زمینه تاریخ انتقادی را در بر دارد. کتاب «تاریخ انتقادی2» با بررسی وضعیت ایران و تحلیل‌هایی در چارچوب وضعیت و روابط اجتماعی، تاریخی و اقتصادی توضیحاتی درباره ایران و جامعه ایرانی ارائه می‌دهد.
در قسمتی از مقدمه کتاب آمده است: «هر چند دولت و شکل‌گیری دولت‌ ـ‌ ملت در ایران تاکنون موضوع مطالعات تجربی و تاریخی فراوانی بوده، به نظر می‌رسد که "جامعه‌شناسی تاریخی دولت مدرن در ایران" به معنای دقیق کلمه، هنوز نیازمند بحث و نظر بیش‌تر است. جامعه‌شناسی تاریخی دولت، آن‌طور که در کتاب حاضر مد نظر قرار گرفته، ناظر بر اقتصادِ سیاسی شکل‌گیری و تحول دولت مدرن در ایران است؛ توضیح تناسب قوای تاریخی معینی که نظم دولت‌ ـ‌ ملت در آن عمل کرده و تحول یافته است.»

درباره کتاب «تاریخ انتقادی2: بازآرایی امپراتوری»
کتاب چشم‌انداز نویسنده به فرایند شکل‌گیری و تداوم نظام دولت ‌ـ ‌ملت مدرن در ایران و همچنین پاسخ به پرسش‌های انتقادی مصاحبه‌گران درباره نوشته‌های قبلی نویسنده است. فصل یکم کتاب مقاله‌ای از پایان نامه‌ی دکتری‌ِ توفیق است که در بهار 1385 برای اولین‌بار با نام «مدرنیسم و شبه پاتریمونیالیسم: تحلیلی از دولت در عصر پهلوی» در مجله‌ی جامعه‌شناسی ایران منتشر شده است. این مقاله به شکل‌گیری و تحول نظم جدید دولتی در ایران پرداخته است. فصل دوم کتاب «تأملاتی نظرورزانه درباره‌ی هویت ملی/ ایرانی» این مقاله در سال 1388 شمسی برای ارائه به مرکز پژوهش‌های فرهنگی نوشته شده است. دو فصل ابتدایی کتاب با نقاط مشترک زیادی می‌کوشند تا نظم نوین دولت ـ ملت در ایران را توضیح دهند. نظمی که توانسته در مناسبات واقعی قدرت ایران قرار بگیرد و به صورت تاریخی به شکلی خاص ساخت دولت ملت را شکل دهد. و اما در فصل سوم و پایانی کتاب «تاریخ انتقادی» مصاحبه‌ای بر اساس دو مقاله‌ی کتاب صورت گرفته است تا مفاهیم دو بخش قبلی بیشتر بسط و گسترش یابند و برای مخاطب ملموس و واضح شوند.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«بر خلاف قرائت رایج، رخدادهای تاریخی تأسیس دولت مدرن در ایران در هیئت سلطنت پهلوی را نمی‌توان بر اساس نوعی نظریه‌ی تداوم تبیین کرد. این موضوعی واضح است که نه ایدئولوژی و ساختار تمرکزگرای دولت مدرن، و نه سامان‌یابی شبه پاتریمونیالیستی آن (متجلی در دربار پهلوی) هیچ‌یک بدون تشکیل ارتش و بوروکراسی متمرکز مدرن، امکان تحقق نداشته‌اند. با این همه، تحت‌تأثیر نگاه شرق‌شناسانه، این رخداد را ذیل سنت دیرین حکومت مرکزی در ایران و بر اساس نظریه‌ی «استبدادشرقی» یا «پاتریمونیالیسم» تفسیر کرده‌اند. (بیل 1972؛ کاتوزیان 1981). در این جا مجالی برای بازبینی انتقادی نظریه‌ها نیست و من در این مورد، صرفا به این اشاره بسنده می‌کنم که رابطه‌ی "شاهِ شاهان" با حاکمان محلی در ایران، هیچ یک از حکومت‌های مرکزی، نه بر ساختارهای پیشنهادی این نظریه‌ها بلکه بر نوعی فئودالیسمِ سیاسی استوار بوده است. بر این اساس و با توجه به چیرگیِ دیرپای عنصر قبیله‌ای بر نظام قدرت سیاسی، شاید بتوان حاکمیت سیاسی پیشامدرن در ایران را به مثابه «فئودالیسم قبیله‌ای» تبیین کرد. به هر حال مسئله این است که بنا بر شواهد تاریخی دوره‌ی اسلامی ایران، هیچ‌یک از حکومت‌های مرکزی قادر به برپایی آن‌چنان ساختار نظامی و دیوانی‌ای نبوده‌اند که قادر باشد ساختارهای ایالتی‌ ـ‌ ولایتی را، برای مدت طولانی، تحت سلطه‌ی "استبدادی" یا "پاتریمونیالیستی" خود نگه دارد. پس به جرئت می‌توان گفت که ساختار ملوک الطوایفیِ قدرت در دوران قاجار، نه استثنا بلکه، قاعده‌ی عمومی سامان‌یابی حاکمیت در ایران پیشا مدرن بوده است.»

درباره نویسنده کتاب «تاریخ انتقادی2: بازآرایی امپراتوری»
ابراهیم توفیق جامعه‌شناس و مترجم ایرانی است. توفیق سال 1338 در آبادان متولد شد. او برای ادامه تحصیلاتش در رشته جامعه‌شناسی به آلمان رفت و پس از تکمیل تحصیلات مدرک دکترایش را از دانشگاه گوته فرانکفورت دریافت کرد و به ایران بازگشت. ابراهیم توفیق در ایران در دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی تهران مشغول تدریس شد. اما پس از مدتی در دوران ریاست صدرالدین شریعتی در دانشگاه به همراه استادان دیگری مانند: پرویز پیران، حسن نمک دوست و چند نفر دیگر از استادان سرشناس از دانشگاه اخراج شد. او از منتقدان «نظریه‌های گذار» است که بر اساس آن جامعۀ ایران همواره در حال گذار از سنت به مدرنیته فرض می‌شود. توفیق اعتقاد دارد: جامعه‌شناسی «شدن» را بیان می‌کند و توضیح می‌دهد به همین سبب نمی‌تواند تاریخی نباشد، به همین دلیل نیز جامعه‌شناسی تاریخی اصطلاح درستی نیست، چرا که جامعه‌شناسی اگر تاریخی نباشد اصلا جامعه‌شناسی نیست.
از تألیفات ابراهیم توفیق می‌توان به «دربارۀ نظام دانش، از مجموعۀ تاملات صاحب‌نظران ایرانی در باب آموزش عالی»، «بازآرایی امپراطوری: چشم‌اندازی به اقتصاد سیاسی دولت مدرن در ایران»، «مسئله علم و علم انسانی در دارلفنون عصر ناصری: پژوهشی در آثار مکتوب شناخته‌شدۀ دارالفنون» و«ولایتی سازی مشروطه» اشاره کرد.
آثار ترجمه توفیق عبارتند از:«شولتسه»، «راینهارد»، «تاریخ جهان اسلام در قرن بیستم».

درباره چاپ و نشر کتاب «تاریخ انتقادی2: بازآرایی امپراتوری»
کتاب «تاریخ انتقادی2: بازآرایی امپراتوری» با عنوان فرعی «چشم‌اندازی به اقتصاد سیاسی دولت مدرن در ایران» توسط انتشارات گام‌نو برای علاقه‌مندان به جامعه‌شناسی و تاریخ چاپ و منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down