کتاب | علوم انسانی | فلسفه | اندیشه و تفکر | از چشم فلسفه 1: ایبسن و فلسفه جستارهایی درباره هدا گابلر
از چشم فلسفه 1: ایبسن و فلسفه جستارهایی درباره هدا گابلر شابک: 9786227425185 384 صفحه 510 گرم قطع: رقعی نوع جلد: گالينگور تیراژ: 1000 فلسفه ایبسن فلسفه جستارهایی درباره گابلر کریستین یسدال صالح نجفی جمعی از مترجمین علوم انسانی فلسفه اندیشه و تفکر

1,275,000 ریال 1,700,000 ریال

ناشر: خوب

چاپ سوم

کتاب «ایبسن و فلسفه: جستارهایی درباره هدا گابلر» به‌ویراستاری کریستین یسدال
خوانش‌هایی فلسفی از نمایشنامۀ «هدا گابلر» اثر هنریک ایبسن. کتاب «ایبسن و فلسفه: جستارهایی درباره هدا گابلر»، با عنوان اصلی Ibsen's Hedda Gabler: Philosophical Perspectives، مجموعه جستارهایی است از نویسندگان مختلف که به‌ویراستاری کریستین یسدال، فیلسوف نروژی و استاد فلسفه، در این کتاب گردآمده‌اند.
در جستارهای کتاب «ایبسن و فلسفه» به جنبه‌های فلسفی نمایشنامۀ «هدا گابلر» ایبسن پرداخته شده است. «هدا گابلر» یکی از نمایشنامه‌های مهم ایبسن و نمونه‌ای کلاسیک و مثال‌زدنی از درام رئالیستی است. ایبسن در نمایشنامۀ «هدا گابلر» یکی از زنان خاص و ماندگار تاریخ ادبیات نمایشی جهان را خلق کرده است.
در کتاب «ایبسن و فلسفه»، از خلال تحلیل و تفسیر و بررسی نمایشنامۀ «هدا گابلر» و با محوریت این نمایشنامۀ مطرح کلاسیک، پیوند تئاتر و ادبیات نمایشی با فلسفه نشان داده شده است.
متن اصلی کتاب «ایبسن و فلسفه» اولین بار در سال 2017 منتشر شده است. این کتاب جزئی از مجموعه‌ای است به سرویراستاری ریچارد الدریج؛ مجموعه‌ای که به پیوند ادبیات و فلسفه اختصاص دارد و نشانگر رابطۀ تنگاتنگ این دو حوزه و چگونگی این رابطه است.

مروری بر کتاب «ایبسن و فلسفه»
کتاب «ایبسن و فلسفه» از پیشگفتاری به‌قلم ریچارد الدریج، سرویراستار مجموعه‌ای که این کتاب نیز جزئی از آن است، معرفی نویسندگان جستارهای کتاب، مقدمه‌ای با عنوان «فلسفه‌ورزی با ایبسن» به‌قلم کریستین یِسدال، ویراستار کتاب، و ده جستار از نویسندگان مختلف تشکیل شده است. در جستارهای این کتاب هر نویسنده از زاویه‌ای و از منظری به قرائت و تفسیر نمایشنامۀ «هدا گابلر» در چشم‌اندازی فلسفی پرداخته است و ایده‌ای فلسفی را در این نمایشنامه مرئی کرده و آن را مورد بحث و بررسی قرار داده‌ و در مواردی از منظر یک فیلسوف مشهور و مطرح به قرائت این نمایشنامه پرداخته‌ شده است.
جستارهایی که در کتاب «ایبسن و فلسفه» می‌خوانید عبارتند از: «نیست‌انگاری و ملال در هدا گابلر» نوشتۀ لئوناردو لیسی و ترجمۀ مهدی نصراله‌زاده، «آنجا که هدا می‌میرد: مفهوم مکان» نوشتۀ سوزان ال فِیگن و ترجمۀ بهزاد آقاجمالی و نسترن فتحی، «هدا گابلر و کاربردهای زیبایی» نوشتۀ تامس استرن و ترجمۀ صالح نجفی و جواد گنجی، «زخم‌های زندگی مدرن: هدا گابلر در منشور آدورنو» نوشتۀ فروده هِلّاند و ترجمۀ صالح نجفی، «"زندگی‌ام همچون تفنگی پر برجای مانده بود" عاملیت و نوشتار در هدا گابلر» نوشتۀ آرنولد واینستین و ترجمۀ مهدی حبیب‌زاده، «فلسفه، تئاتر، و عشق: هدا گابلر ایبسن و ضیافت افلاطون» نوشتۀ کریستین بُیس و ترجمۀ جواد گنجی، «کلماتِ هدا: کار زبان در هدا گابلر» نوشتۀ توریل مویی و ترجمۀ مهدی حبیب‌زاده، «علیه تفسیر؟ هدا و خودِ اجراگر» نوشتۀ کریستین ای. شپرد ـ بار، ترجمۀ بهزاد آقاجمالی و نسترن فتحی، «دو هفت‌تیر و اوراقی چند: مرد اغواپیشۀ کیرکگور و گامبیِ هدا» نوشتۀ فرد راش و ترجمۀ صالح نجفی و «نگاه ایبسن به تاریخ و زندگی: هدا گابلر از منظری نیچه‌ای» نوشتۀ کریستین یِسدال و ترجمۀ مهدی نصراله‌زاده.
در بخشی از مقدمۀ کریستین یِسدال بر کتاب «ایبسن و فلسفه» می‌خوانید: «نمایشنامۀ هدا گابلر، در نوسان میان تحقیقی رئالیستی درباره سقوط جنس مؤنث (شخصیت‌هایی چون اما بوواری، نانا، ترز راکن، و افی بریست به ذهن می‌آیند) و تبحر مدرنیستی در بازنمایی نارضایتی بنیادی از هستی، همچنان یکی از قدردیده‌ترین و تفکرانگیزترین نمایشنامه‌های ایبسن به‌شمار می‌آید. این نمایشنامه و شخصیت اصلی‌اش، جان‌به‌لب‌رسیدگی (Weltschmerz) انسان قرن نوزدهم را با مهار دقیق عناصر درام و با شعری برخوردار از دقتی سرد ثبت کرده و به همین جهت همواره فیلسوفان را از زمان خود ایبسن تا زمانۀ ما مجذوب خود کرده است. تئودور آدورنو این موضوع را در قطعه‌ای از کتاب اخلاق صغیر، "حقیقت درباره هدا گابلر"، بدین‌گونه جمع‌بندی می‌کند: اینکه هدا حتی وقتی با سنگدلی با عمۀ پیر یورگن، یعنی یوله خانم، رفتار می‌کند باز هم قربانی است؛ قربانیِ سرکوب شدن هنر و زیبایی در مسلخ اخلاقیات و راه و رسم زندگی خرده‌بورژوایی. مایۀ فلسفی نمایش فراتر از این‌ها می‌رود. اگر هنوز امکانی برای خوشبختی انسان در کار باشد، شرایط آن چیست؟ بهترین راه شناسایی دستاوردها و زخم‌های زندگی مدرن، و زندگی با آن‌ها کدام است؟ چگونه می‌توان با امیدهای ازدست‌رفته و انتظارهای تغییریافته زندگی کرد؟ چگونه می‌توان خود را با سنگینی بار گذشته، سنت‌هایی که اقتدارشان را از دست داده‌اند و آرمان‌هایی که دیگر جایی در این جهان ندارند، وفق داد؟ باری، چگونه امکان دارد از میان ‌رفتن امکان انسان‌ بودنی را تاب آوریم که روزگاری انسان حقیقی را بدان شکل تصور می‌کردیم؟ این‌ها پرسش‌های فلسفی‌ای هستند که بسیاری از ما، چه فیلسوف باشیم چه نباشیم، در برخی لحظه‌های زندگی باید با آن‌ها روبه‌رو شویم و به آن‌ها بپردازیم؛ اما با آنکه هدا گابلر مخاطب را به تأملاتی برمی‌انگیزد که خصلت فلسفی‌شان را انکار نمی‌توان کرد، خود نمایشنامه به‌هیچ‌وجه رساله‌ای فلسفی نیست و شیوه‌ای که پرسش‌های فلسفی در آن مطرح می‌شوند با ابزار دقیق شعر نمایشی ایبسن، دیالوگ‌های معنادار او، هنر نمایش عریان اما بسیار کنایه‌آمیز و نیش‌دار او سروکار دارد (آیا هیچ نمایشنامه‌نویسی به اندازه ایبسن با سایه‌‌روشن‌های بی‌اندازه ظریف روشنایی روز مأنوس بوده است؟ با چیدن و بازچیدن مبلمان خانه؟ با پنجره‌ها و پرده‌ها و منظره‌ها و آب‌وهوا؟) افزون بر این، سرانجام، موفقیت هدا گابلر به‌عنوان یک نمایشنامه به این هم وابسته است که دراماتورژها و بازیگران چگونه به آن جان ببخشند.
هدا گابلر همچون بسیاری دیگر از نمایشنامه‌های ایبسن فرصت‌های بی‌مانندی برای بازیگران زن فراهم می‌کند و شیوه اجرای نقش این شخصیت (اینکه پرشور بازی شود یا هیستریک، ناامید، بی‌حوصله، سرد یا بدقلق) نه‌تنها از دیدگاه‌های متغیر درباره هویت و رؤیاها و انتظارات زنان، بلکه از شرایط جوامعی حکایت دارد که هداهای متفاوت در آن‌ها از قوه به فعل درمی‌آیند. بدین‌ترتیب، جنبه‌های فلسفی هدا گابلر نه‌تنها از دل متن به‌مثابۀ اثری ادبی که از جایگاه آن به‌منزلۀ نمایشنامه‌ای برمی‌آیند که باید روی صحنه برود و اگر اثر ایبسن، حتی در زمان خود او، متنی تلقی می‌شد که قابلیت خوانده شدن دارد (و به همین جهت متن نمایشنامه فروش فوق‌العاده‌ای داشت)، باز هم باید گفت نمی‌توان شعر دراماتیک را خواند و آگاهانه یا ناخودآگاه، چندوچون اجرای آن روی صحنه را در نظر نگرفت. امکانات صحنه، امکان اجرای دیالوگ‌ها و جسم‌بخشیدن به شخصیت‌ها به درام، حتی وقتی خوانده می‌شود، شدت و حدتی ویژه می‌بخشد.»
کتاب «ایبسن و فلسفه: جستارهایی درباره هدا گابلر» در انتشارات خوب منتشر شده است.

رتبۀ کتاب «ایبسن و فلسفه» در گودریدز: 5 از 5.

ادامه keyboard_arrow_down