کتاب | علوم انسانی | ادبیات | داستان ایرانی | دل دلدادگی 2 جلدی
دل دلدادگی 2 جلدی شابک: 9646339395 928 صفحه 1085 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 2200 دلدادگی جلدی شهریار مندنی پور علوم انسانی ادبیات داستان ایرانی

2,437,500 ریال 3,250,000 ریال

ناشر: زریاب

چاپ دوم

کتاب «دل دلدادگی» اثر شهریار مندنی‌پور
رمانی در دو جلد که از رمان‌های مهم معاصر فارسی به شمار می‌رود و هوشنگ گلشیری درباره‌اش گفته بود که این رمان در «لبه شاهکار» است. کتاب «دل دلدادگی» اثر شهریار مندنی‌پور، رمانی مفصل است که در آن داستانی عاشقانه در بستر حوادث اجتماعی و تاریخی زمانه طرح شده است.
مرگ، زندگی، عشق، مسئله خیر و شر از عمده مضامین مطرح شده در رمان «دل دلدادگی» است. مندنی‌پور در این رمانش نیز به نثر داستان توجهی ویژه داشته و از شیوه‌های مدرن روایت رمان بهره گرفته است.
رمان «دل دلدادگی» دارای سه موضوع عمده است: جنگ ایران و عراق، زلزله و حوادث دوران انقلاب. در این میان با داستان عشقی روبرو هستیم که در دوره‌ای سخت با تیرگی‌های بسیار پیش می‌رود.
مندنی‌پور در رمان «دل دلدادگی» به کرات از حیوانات و عناصر اربعه و متن‌های کهن استفاده کرده است.

مروری بر کتاب «دل دلدادگی»
رمان «دل دلدادگی» در یک سطح به ماجرای عشق سه شخصیت مرد داستان با نام‌های کاکایی، داوود و یحیی به یک زن به نام روجا مربوط است. روجا زنی است که بر خلاف میل پدرش با داوود ازدواج می‌کند اما آنها در طول زندگی‌شان با چالش‌ها و مسایل و گرفتاری‌های اقتصادی مواجه می‌شوند که به تنش‌هایی میان این دو می‌انجامد. آنها در زلزله یکی از دخترهایشان با نام گلنار را از دست می‌دهند. او زیر آوار می‌ماند و می‌میرد. داوود در این مسئله خودش را مقصر می‌داند و بعد به طرز مشکوکی کشته می‌شود و حوادث تازه‌‌ای در داستان به وجود می‌آید.
ماجرای کتاب «دل دلدادگی» از شب زلزله در سال 1369 آغاز می‌شود. داستان آغازی پرتنش دارد و لحظه‌ای بحرانی را پیش روی ما قرار داده است: «ظلمات بود و ضجه زمین و زوزه فوران غبار از درزهای زمین. داوود میان جرزهای از کمرشکسته، زار نعره می‌زد: ها، های پیداش کردم... زنده... روجا، دختر دیگرشان را وسط حیاط، روی کاشی‌های لق‌شده انداخته بود. همان‌جا به خودش پیچیده بود از درد، خاک عق زده بود، وحشت و رعشه به جانش چنگ زده بودند. همین که هوشیار شده بود به طرف تاریکی‌های خانه نیم‌ریخته خیز برداشته بود که داوود از مهتابی جست توی حیاط؛ زانو زد، گلنار را زمین گذاشت.»
مندنی‌پور در رمان «دل دلدادگی» به ذهنیت همه شخصیت‌های داستان پرداخته و ما می‌توانیم به سیر حوادث داستان از ذهنیت شخصیت‌های فرعی‌تر رمان نیز نگاه کنیم. به عبارتی، نوع شخصیت‌پردازی و ترسیم ذهنیت کاراکترهای داستان از ویژگی‌های قابل توجه رمان «دل دلدادگی» است.
هوشنگ گلشیری در دی‌ماه 1377 در جلسه‌ای که به نقد و بررسی رمان «دل دلدادگی» مربوط بود درباره این اثر گفته بود: «بهترین کاری است که در این دو دهه منتشر شده. ساختار اصلی رمان بر اساس مرگ و زندگی است. ساده‌ترین کاری که کرده در آغاز به روایت اسرارالتوحید، خلقت را شرح داده است؛ و این‌که هستی آدمی به دست عزرائیل سپرده می‌شود و در آخر با همین زبان به نحوه به خاک سپردن می‌رسد. هسته اصلی ساختاری دیگری نیز در اینجا هست: خیر و شر. شر نسبی نه شر مطلق، تجسدش در یحیی است. خیر موردنظر نویسنده در روجا است. ولی یک ساختار رو داریم که می‌توانیم بگوییم سه راس دارد و یک مرکز داریم. من این‌جوری می‌بینم. یکی کاکایی است، یکی داود و دیگری یحیی. در وسط روجا.»
در رمان «دل دلدادگی» با شیوه‌های مدرن روایت و جریان سیال ذهن، تغییر زاویه دید و تنوع گفت‌وگو در طول رمان روبرو هستیم و این‌ها همه باعث شده این رمان به لحاظ سبکی اثری قابل توجه باشد. در بخشی دیگر از این رمان می‌خوانیم: «خانه کنار خانه‌شان انگار تا نیمه در زمین فرو رفته بو. روجا از طرف تیغه‌ها و دالبرهای سیاه بالادست کمک طلبید... زوزه‌ای که نه انسانی بود و نه حیوانی، از آن سمت آمد... راه افتادند. کاشی‌ها زیر پایشان لق می‌زدند و غبار چشم‌هایشان را می‌سوزاند. باید می‌رسیدند به دیوار و یا در حیاط. اما پرهیب هیچ‌کدام را نمی‌دیدند و پاهایشان گرفت به کلوخه و آجر.»
کتاب «دل دلدادگی» نوشته شهریار مندنی‌پور در نشر زریاب منتشر شده است.

درباره شهریار مندنی‌پور نویسنده کتاب «دل دلدادگی»
شهریار مندنی‌پور، متولد 1335 در شیراز، داستان‌نویس معاصر ایرانی و از نویسندگان شاخص نسل سوم داستان‌نویسی ایران است. مندنی‌پور پس از تحصلات متوسطه برای تحصیل در رشته علوم سیاسی وارد دانشگاه تهران شد و در اواخر دهه پنجاه فار‌غ‌التحصیل شد. او نویسنده‌ای تجربه‌گرا است که به خوبی از امکانات زبان و فرم برای بازنمایی واقعیت در داستان‌هایش استفاده می‌کند. مندنی‌پور از نویسندگانی است که توجهی ویژه به نثر داستان‌هایش دارد و در آثارش زبانی هماهنگ با مضمون داستان به کار می‌برد. درواقع زبان و نحوه اجرای آن در داستان‌های مندنی‌پور از ویژگی‌های اصلی و مشترک کتاب‌های او است که به فضاسازی‌ها و ساختار داستان‌هایش کمک زیادی می‌کند. خود او در مصاحبه‌ای درباره اهمیت زبان در داستان گفته: «زبان، هدف نگارش است. پس وسیله‌ای برای داستان‌نویسی نیست و نویسنده باید بتواند طیفی از زبان‌های مختلف را خلق کند.» مندنی‌پور را می‌توان ادامه سنتی در داستان‌نویسی ایران دانست که هوشنگ گلشیری یکی از چهره‌های شاخص آن است. سنتی مبتنی بر زبان، تکنیک و شیوه روایت و توجه به ادبیات کلاسیک. اسطوره و تاریخ، مسئله غربت انسان، مرگ، عشق و نفرت، جنگ و تبعاتش، کابوس و جنون از مضامین اصلی داستان‌های مندنی‌پور هستند. داستان‌های مندنی‌پور در مواجهه اول کمی مشکل به نظر می‌رسند و از این‌رو خواننده به ذهنی فعال برای خواندن نیازمند است و مشارکت فعال خواننده به لذت خواندن می‌افزاید. جهان داستانی مندنی‌پور سرشار از استعاره و رویا است و مرز میان رویا و واقعیت چندان روشن نیست. مندنی‌پور نویسنده‌ای مدرنیست است و ذهنیت آشفته شخصیت‌هایش و ناتوانی آنها از درک واقعیت را تصویر می‌کند و این موجب نوعی دلهره و هراس می‌شود. مندنی‌پور برای دوره‌ای سردبیر هفته‌نامه «عصر پنج‌شنبه» هم بود. او سال‌ها پیش به امریکا مهاجرت کرد و در آنجا نیز آثاری از جمله به زبان انگلیسی نوشت که با استقبال خوبی هم روبرو شدند. از مندنی‌پور رمان‌هایی برای بزرگسالان، چند رمان نوجوان و چند مجموعه داستان منتشر شده است. «سایه‌های غار» (1368)، «هشتمین روز زمین» (1371)، «مومیا و عسل» (1375)، «ماه نیمروز» (1376)، «شرق بنفشه» (1378)، «آبی ماورای بحار» (1381)، «هفت ناخدا» (1399) و «عقرب‌کشی» برخی از آثار مندنی‌پور هستند.

ادامه keyboard_arrow_down