کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات آمریکا | همین طور که می میرم
همین طور که می میرم شابک: 9786003539952 296 صفحه 300 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 همین میرم ویلیام فاکنر احمد اخوت علوم انسانی ادبیات ادبیات آمریکا

1,820,000 ریال 2,600,000 ریال

ناشر: افق

چاپ یکم

رمان «همین‌طور که می‌میرم» اثر ویلیام فاکنر
رمانی دربارۀ مرگ، جنون، گناه، رنج، عذاب، جهل، نیرنگ، تعصب، خودخواهی، مادری و مادرمُردگی. رمان «همین‌طور که می‌میرم»، با عنوان اصلی As I Lay Dying، پنجمین رمان «ویلیام فاکنر»، بعد از چهار رمان «پاداش سرباز»، «پشه‌ها»، «سارتوریس» و «خشم و هیاهو»، است.
رمان «همین‌طور که می‌میرم» رمانی در ژانر گوتیک جنوبی از نویسنده‌ای است که استاد و یکی از سرآمدان این ژانر به‌حساب می‌آید. فاکنر در این رمان، ژانر گوتیک جنوبی را با کمدی سیاه درآمیخته و نیز مهارت خود در خلق شخصیتها و راویان متعدد و نوشتن به‌شیوۀ جریان سیال ذهن را تمام‌وکمال به نمایش گذاشته و اثری خلق کرده که از آن به‌عنوان یکی از بهترین رمان‌های قرن بیستم یاد می‌شود.
گفتنی‌ست که فاکنر رمان «همین‌طور که می‌میرم» را، طی شش هفته، در نیروگاه برق دانشگاه می‌سی‌سی‌پی، وقتی به‌عنوان نگهبان شب در این نیروگاه کار می‌کرد، نوشت و خود او گفته است که حتی یک کلمه از آن را تغییر نداده است.
عنوان رمان «همین‌طور که می‌میرم»، چنانکه در مقدمۀ احمد اخوت بر ترجمۀ فارسی این رمان اشاره شده، برگرفته از سطری از کتاب یازدهم «اُدیسه» هومر است، آنجا که آگاممنون به ادیسه می‌گوید: «همین‌طور که می‌میرم، زنی با چشمان سگ چشمانم را نمی‌بندد و من به هادس واصل می‌شوم.»
متن اصلی رمان «همین‌طور که می‌میرم» اولین بار در سال 1930 منتشر شد. این رمان منبع الهام چند اثر مطرح و تحسین شدۀ ادبی هم بوده و همچنین گروه موسیقی متالکورِ As I Lay Dying، از نامزدهای جایزۀ گرمی، نام خود را از این رمان گرفته است.

مروری بر رمان «همین‌طور که می‌میرم»
مثل رمان «خشم و هیاهو» و تعدادی دیگر از آثار ویلیام فاکنر، در رمان «همین‌طور که می‌میرم» هم خانواده در کانون داستان است.
رمان «همین‌طور که می‌میرم» رمانی با پانزده راوی است که داستان مرگ ادی باندرن، مادر خانوادۀ باندرن، و سفر برای خاکسپاری او در زادگاهش را روایت می‌کند؛ سفری که بنا به وصیت خود ادی انجام می‌شود و طی این سفر، از ذهن راویان و از طریق تک‌گویی‌های درونی آن‌ها، به گذشتۀ خانواده و تاریک‌جاهای زندگی اعضای آن نقب زده می‌شود و رازهایی مگو فاش می‌شود و جالب اینکه در یکی از فصلهای رمان، خود ادیِ مُرده نیز نقش راوی را به‌عهده می‌گیرد.
فاکنر در رمان «همین‌طور که می‌میرم» دست به نوآوری‌هایی در تکنیک تک‌گویی درونی می‌زند و این تکنیک را به‌شیوه‌ای خلاقانه توسعه می‌دهد.
هر یک از فصلهای رمان «همین‌طور که می‌میرم» نام راوی آن فصل را بر پیشانی دارد و هر روایت به‌مثابۀ قطعه‌ای از یک پازل است که بر زاویه‌ای از زوایای تاریک آن‌چه رخ داده و رخ می‌دهد نور می‌تاباند.
سفر خانوادۀ باندرن برای خاکسپاری مادرشان سفری مشقت‌بار است و حین همین سفر و دردسرهای آن است که کمدی سیاه فاکنر از دل تراژدی جنوبی او سربرمی‌آورد و با این تراژدی می‌آمیزد و وجهی جنون‌آمیز و هذیانی و کابوس‌وار به قصه می‌دهد.
در رمان «همین‌طور که می‌میرم» سفر بیرونی با سفر درونی پیوند می‌خورد و شخصیتهای رمان، حین سفر در جاده‌ای که قرار است آن‌ها را به گورستان برساند، به گذشتۀ خود نیز سفر می‌کنند و این‌گونه است که فاکنر در این رمان، زمان خطی را برهم می‌زند و مؤلفه‌های رمان ذهنی و تجربی را با مؤلفه‌های رمان جاده‌ای می‌آمیزد و از خلال نقل سرگذشت یک خانواده و داستان یک مرگ و خاکسپاری، به تأمل در موضوعاتی چون تولد و مرگ و زندگی و گناه و خیر و شَر و پیچیدگی‌ها و تناقض‌های درون آدمی و جهل و حقه‌بازی و خودخواهی و تعصب و پلیدی می‌پردازد و با نگاهی نقادانه، تصویری از جامعۀ جنوب امریکا، در دوران نوشته شدن این رمان، به دست می‌دهد.
مانند بسیاری از دیگر آثار ویلیام فاکنر، وقایع رمان «همین‌طور که می‌میرم» هم در سرزمین ساخته‌وپرداختۀ خیال نویسنده، یعنی یوکناپاتافا، رخ می‌دهد که برای فاکنر تجسم داستانی و خیالیِ همان جنوب امریکاست.

دربارۀ ویلیام فاکنر، نویسندۀ رمان «همین‌طور که می‌میرم»
ویلیام فاکنر (William Faulkner)، متولد 1897 و درگذشته به سال 1962، داستان‌نویس امریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات سال 1949 بود. او یکی از بزرگترین و برجسته‌ترین نویسندگان قرن بیستم است.
جنوب امریکا، زادگاه ویلیام فاکنر، مکان اصلی رویدادهای آثار اوست و از او به‌عنوان بزرگترین نویسندۀ ادبیات جنوب امریکا یاد می‌شود. داستانهای فاکنر، اغلب، داستانهایی با سبک تجربی و ذهنی‌اند که با تکنیک جریان سیال ذهن نوشته شده‌اند.
سیاهپوستان، کشاورزان فقیر و کارگران و اشراف جنوب امریکا، شخصیتهای اصلی آثار ویلیام فاکنر هستند. او در آثارش از موضوعاتی چون گناه، شَر و فروپاشی خانواده نوشته است. آثار فاکنر همچنین محلّ تلاقی کتاب مقدس و تراژدی یونانی‌اند. در داستانهای او جابه‌جا با ارجاع به کتاب مقدس مواجهیم و همچنین با ساختارها و مضامینِ تراژدی‌های یونانی.
فاکنر با مهارت توانست مسائل مردم جنوب امریکا را به مسائل بنیادین همیشگی و همه‌زمانی و همه‌جاییِ آدمی پیوند زند و رنجِ انسان در جهان را در داستانهای جنوبی‌اش بازتاب دهد.
آثار فاکنر بر نویسندگان بسیاری، از جمله گابریل گارسیا مارکز، ماریو بارگاس یوسا، کارلوس فوئنتس، کلود سیمون و کورمک مک‌کارتی، تأثیر گذاشته است. آثار او همچنین با رویکردهای مختلف، از جمله با رویکردهای فمینیستی و روانکاوی، توسط منتقدان مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌اند.
از آثار ویلیام فاکنر می‌توان به رمان‌های «خشم و هیاهو»، «حریم»، «ابشالوم، ابشالوم!» و «حرامیان» اشاره کرد.
فاکنر در فیلمنامه‌نویسی هم دستی داشت. از جمله فعالیتهایش در این عرصه می‌توان به همکاری‌اش در نگارش فیلمنامۀ فیلم «داشتن و نداشتن» هاوارد هاکس، فیلمی براساس رمانی به همین نام از ارنست همینگوی، اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «همین‌طور که می‌میرم»
رمان «همین‌طور که می‌میرم» با ترجمه و مقدمۀ احمد اخوت در نشر افق منتشر شده است.
احمد اخوت، متولد 1330 در اصفهان، مترجم، منتقد ادبی و جُستارنویسِ ایرانی است. او دارای دکترای زبان‌شناسی و نشانه‌شناسی و عضو شورای نویسندگان فصل‌نامۀ «زنده ‌رود» است. اخوت همچنین از اعضای حلقۀ ادبی «جنگ اصفهان» بوده است.
از اخوت جُستارها و مقالات بسیاری در نشریات مختلف، از جمله «سینما و ادبیات»، «شهر کتاب» و...، منتشر شده است.
از آثار تألیفی احمد اخوت می‌توان به کتاب‌های «دو بدن شاه: تأملاتی دربارۀ نشانه‌شناسی بدن و قدرت» و «نشانه‌شناسی مطایبه» و از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب‌های «اطلس»، «کتاب موجودات خیالی»، «میس جینی و زنان دیگر»، «جنگل بزرگ» و «اقیانوس» اشاره کرد.
بعضی آثار احمد اخوت نیز تلفیقی از تألیف و ترجمه هستند که از آن جمله‌اند کتاب‌های «همزادهای بورخس»، «جویس در تعطیلات»، «کتاب فرشتگان» و «تا روشنایی بنویس».
اخوت دستی هم در داستان‌نویسی دارد و از او مجموعه داستانی با عنوان «برادران جمال‌زاده» منتشر شده که در سال 1382 جایزۀ بهترین مجموعه داستان را از جایزۀ ادبی اصفهان دریافت کرده است.
رمان «همین‌طور که می‌میرم» را نجف دریابندری هم، با عنوان «گور به گور»، به فارسی ترجمه کرده است. ترجمۀ دریابندری از این رمان در نشر چشمه منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down