بخشی از نوشته آیتالله حاج شیخ خلیل کمرهای را درباره کتاب زندگانی امام حسین (ع)، نوشته زینالعابدین رهنما میخوانید:
من اگر میخواستم از کتاب زندگی امام حسین (ع) به طور گلچین انتخاب کنم و فقط درباره آن گلچین سخن بگویم میدیدم، بایدم همه کتاب را گلچین کنم، پای هر جملهای، جملهای به تمجید بگویم و روبهروی هر فصلی، فصلی باز کنم و برابر کل کتاب، کتابی بنگارم تا از عهده تمجید لایق آن برآیم و یا باز برنیایم و لذا از این کار چشم پوشیدم و گذشتم، ولی از هر چه بگذرم از قدرت خلاقه و نظم این فکر در چند صحنه نمیتوانم بگذرم و چیزی نگویم:
یکی صحنه خواب دیدن معاویه از شیطان که ابیات سخن مثنوی را در مناسبترین موقع زندگانی معاویه گنجانیدهاند.
و دیگر صحنه جنگ نهاوند و خاتمه آن و آن موبدان ایران که در تمام کشتگان ایرانیان یک تن کشته را به نشانی فرزند خودش پیدا نکرد. آنجا میبینیم.
این کتاب از شکست ایران برای ایرانیان درس عبرتی میسازد. آری در هر شکست، هوش انسان، بیدار خطاهای خود میشود، ولی بهطوری، شکست ایرانیان را آوردهاید که سرافکندگی برای ایران بار نیاوردهاید، چنان که برای اسلامیان از فتح یزید شکستی برای یزید و فاتحین یزیدی ساختهاید که عموم خلایق امروز هم آن را از درون شکست خورده یزید احساس میکنند و احساسات عمیق درون آن دوران را چنان نزدیک و مجسم کردهاید که برای عموم خوانندگان در این زمان هم مشهود و ملموس و محسوس است.
و همچنین سرافرازی حسین علیهالسلام و سردادگان راه خدا را با این که کشته شدند، چنان که باید به حیات ابدی وانمودهاید.
ادامه keyboard_arrow_down