انسان اجتماعی
نظریهای درباره نقش اجتماعی و تعارض آن با آزادی و فردیت انسان با تکیه بر اهمیت مفهوم تعارض و وجهِ پویا و تأثیرگذار آن در دگرگونیهای اجتماعی. رالف دارندُرف در کتاب انسان اجتماعی این نظریه را مطرح میکند که برخلاف اعتقاد ساختارگرایان و کارکردگرایان تضاد و تعارض در جوامع نه امری گذرا بلکه ویژگی ذاتی همه جوامع است و دگرگونیهای اجتماعی نیز برآمده از همین تعارضاند.
دارندُرف در این کتاب همچنین منتقد دیدگاههای مارکس درباره دگرگونیهای اجتماعی و نقش تعیینکننده عامل اقتصادی در این دگرگونیهاست. اختلاف نظر او با مارکس هم در مورد نوع تضاد و تعارض است و هم در مورد نوع دگرگونی اجتماعی. به اعتقاد دارندُرف تضادها و تعارضها صرفا ریشه اقتصادی ندارند و تضادهای اقتصادی مد نظر مارکس را هم در واقع باید نوعی از انواع تضادهای اجتماعی به حساب آورد. دارندُرف تعارضهای برآمده از اقتدار و قدرت اجتماعی و نیز تعارضهای اعتقادی و ایدئولوژیک را از دیگر تعارضهای مهم و تأثیرگذار بر دگرگونیهای اجتماعی میداند. از طرفی دارندُرف برخلاف مارکس بر این باور است که دگرگونیهای اجتماعی صرفا به شیوههای انقلابی و قهرآمیز اتفاق نمیافتد؛ او معتقد است که این دگرگونیها میتواند بیسر و صدا و تدریجی رخ بدهد و برآمده از تحّولات اجتماعی پیوستهای باشد که چه بسا به چشم نیاید. دارندُرف دگرگونیهای اجتماعی را ناشی از تعارضات درونی و ذاتی جامعه میداند و معتقد است انقلابها و شیوههای قهرآمیز نوعی از انواع روشهای دگرگونی اجتماعیاند نه تنها روش.
انسان اجتماعی با ترجمه غلامرضا خدیوی در انتشارات آگاه منتشر شده است.
درباره نویسنده: رالف دارندُرف(2009-1929)، جامعهشناس، فیلسوف و سیاستمدار آلمانی – انگلیسی.
ادامه keyboard_arrow_down