کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات آسیا | زن در ریگ روان
زن در ریگ روان شابک: 9789644482229 240 صفحه 286 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1650 روان کوبو آبه مهدی غبرائی علوم انسانی ادبیات ادبیات آسیا

1,320,000 ریال 1,650,000 ریال

ناشر: نیلوفر

چاپ ششم

رمان «زن در ریگ روان»، اثر کوبو آبه
رمان «زن در ریگ روان» یکی از رمان‌های مهم ادبیات مدرن ژاپن است. این رمان، که متن اصلی آن به زبان ژاپنی نخستین بار در سال 1962 منتشر شد، داستان رنج انسان در هستی و تلاش بیهوده برای رهایی از این رنج را روایت می‌کند.
کوبو آبه به خاطر رمان «زن در ریگ روان» جایزه ادبی یومیوری را دریافت کرد. «زن در ریگ روان» دو سال بعد از انتشار در ژاپن، یعنی در سال 1964، به زبان انگلیسی نیز ترجمه شد و در همین سال هیروشی تشیگاهارا فیلمی به همین نام بر اساس این رمان ساخت. آندری تارکوفسکی، کارگردان بلندآوازه سینما، اقتباس تشیگاهارا از رمان «زن در ریگ روان» را یکی از ده فیلم برتر تاریخ سینمای جهان دانسته است.
رمان «زن در ریگ روان» را یک رمان فلسفی اگزیستانسیالیستی می‌دانند.

مروری بر رمان زن در ریگ روان
رمان «زن در ریگ روان» داستان حشره‌شناسی است که به‌جستجوی حشره‌ای جدید راهی ساحل می‌شود تا با کشف چنین حشره‌ای و گذاشتن نام خود بر روی آن به جاودانگی دست یابد. او اما در راه دست یافتن به جاودانگی به وضعیتی پوچ گرفتار می‌شود و همراه زنی جوان در یک گودال شنی گیر می‌افتد. راه خلاصی از این گودال وجود ندارد و این وضعیت به استعاره‌ای برای موقعیت رنج‌بار انسان در هستی بدل می‌شود. شخصیت رمان در جستجوی جاودانگی است، اما آنچه درمی‌یابد احساس ناچیز بودن و ناتوانی در برابر شرایطی است که به آن گرفتار شده است.
کوبو آبه در رمان «زن در ریگ روان»، با خلق موقعیتی غریب و فضایی که به وهم و کابوس پهلو می‌زند، در مسائلی چون هویت و وجود و وضعیت انسان در هستی کند‌و‌کاو می‌کند و معنای هستی را مورد پرسش قرار می‌دهد. او هنرمندانه و با مهارت یک قصه‌نویسِ کاربَلَد وضعیت عادی و واقعی را به وضعیتی وهم‌ناک و رازآلود و فراواقعی گره می‌زند.
اینک سطرهایی از این رمان: «شیب جاده یکباره هرچه تندتر شد و شن هرچه بیشتر. اما در کمال تعجب منطقه‌ای که خانه‌ها در آن قرار داشت ذره‌ای هم بلندتر نشد. فقط جاده سربالا می‌رفت، حال آنکه قریه در همان سطح می‌ماند. نه، فقط موضوع جاده نبود؛ محوطۀ بین ساختمان‌ها هم به همان نسبت بلند می‌شد. یعنی از یک لحاظ به نظر می‌رسید کل ده به صورت یک سربالایی درآمده و فقط ساختمان‌ها در سطح اصلی خود باقی مانده‌اند. هرچه پیشتر می‌رفت، این احساس چشمگیرتر می‌شد. سرانجام به نظر می‌رسید همۀ خانه‌ها در حفره‌هایی که در شن کنده‌اند فرو رفته‌اند. سطح شن بالاتر از بام خانه‌ها بود. خانه‌ها ردیف‌به‌ردیف هرچه بیشتر توی گودال‌ها فرو می‌رفت.
شیب ناگهان تند شد. شاید دست کم سی متر از بام خانه‌ها پایین‌تر می‌رفت...»

درباره کوبو آبه، نویسنده رمان زن در ریگ روان
کوبو آبه (Kōbō Abe)، متولد 1924 و درگذشته به سال 1993، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، عکاس، موسیقیدان، مقاله‌نویس و شاعر ژاپنی بود. کوبو آبه یکی از نویسندگان پیشرو ادبیات پس از جنگ ژاپن بود؛ نویسنده‌ای آوانگارد و متأثر از سوررئالیسم و اگزیستانسیالیسم که در آثارش به بحران هویت در ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم می‌پرداخت و واقعیت را به موقعیت‌ها و فضاهایی سوررئال پیوند می‌داد. کوبو آبه در توکیو متولد شد. کودکی و نوجوانی‌اش در منچوریِ چین گذشت که در آن دوران در اشغال ژاپن بود. پدرِ آبه در منچوری استاد پزشکی بود و می‌خواست پسرش نیز پزشک شود. آبه در سال 1943 وارد دانشکده پزشکی دانشگاه توکیو شد. تحصیلاتش اما به دلیل بحران روحی و بستری شدن در یک بیمارستان روانی نیمه‌کاره رها شد. در پایان جنگ جهانی دوم برای گذران زندگی دستفروشی می‌کرد. کار ادبی را نیز در همین دوره با سرودن شعر و نوشتن قصه‌های کوتاه آغاز کرد و در سال 1947 نخستین مجموعه شعر و در سال 1951 نخستین مجموعه داستانش را منتشر کرد و با این مجموعه داستان جایزه آکوتاگاوا، مهمترین جایزه ادبی ژاپن، را گرفت.
کوبو آبه، چنانکه مهدی غبرائی در مقدمه‌اش بر ترجمۀ فارسی رمان «زن در ریگ روان» اشاره می‌کند، در عالم داستان‌نویسی به آثار ادگار آلن پو، داستایفسکی و کافکا و در عالم فلسفه به آثار نیچه، هایدگر و یاسپرس علاقه‌مند بود. او، چنانکه در همین مقدمه اشاره شده، علاوه بر ادبیات به ریاضی و گردآوری حشرات هم علاقه داشت. نمود علاقه‌اش به حشرات در رمان «زن در ریگ روان» مشهود است.
از آثار داستانی کوبو آبه، به جز رمان «زن در ریگ روان»، می‌توان به «چهره دیگری»، «آدم جعبه‌ای» و «کشتی ساکورا» اشاره کرد.

درباره ترجمه فارسی رمان زن در ریگ روان
رمان «زن در ریگ روان» با ترجمه و مقدمۀ مهدی غبرائی در انتشارات نیلوفر منتشر شده است. مهدی غبرائی، متولد 1324 در لنگرود، از مترجمان مطرح و نام‌آشنای ادبیات داستانی در ایران است. ترجمه‌های او از آثار داستانی جهان بسیار متنوع است و آثار نویسندگانی از سرزمین‌های مختلف، از کشورهای عربی و افریقایی تا ژاپن و اروپا و امریکا، را در بر می‌گیرد. ارنست همینگوی، کازوئو ایشی‌گورو، هاروکی موراکامی، جک لندن، دوریس لسینگ، و. س. نایپُل و هشام مطر از جمله نویسندگانی هستند که غبرائی آثاری از آنها را به فارسی ترجمه کرده است. از ترجمه‌های او می‌توان به «آوای وحش»، «این ناقوس مرگ کیست؟»، «کافکا در کرانه»، «خانه‌ای برای آقای بیسواس»، «در کشور مردان»، «دفترهای مالده لائوریس بریگه» و «بادبادک‌باز» اشاره کرد.

رتبۀ رمان «زن در ریگ روان» در گودریدز: 3.92 از 5.

ادامه keyboard_arrow_down