یک گل سرخ برای امیلی
شش داستان از ویلیام فاکنر. داستانهایی که در مجموعه یک گل سرخ برای امیلی گردآوری و ترجمه شدهاند مثل تمام آثار فاکنر در سرزمین خیالی یوکناپاتوفا اتفاق میافتند؛ سرزمینی که فاکنر خود آن را خلق کرده و در جنوب آمریکا و شمال رودخانه میسیسیپی واقع است؛ سرزمینی که فاکنر همواره از آن مینویسد؛ از خشونتهای روی داده در آن، پیدایش و زوال خانوادههای سرشناس آن، بردهداری و تبعیض نژادی و ستم بر سیاهپوستان در آن و همه چیزهایی که تجربه فاکنر را از جنوب آمریکا و جنوبیبودن شکل داده است و فاکنر آنها را به ادبیاتی ماندگار بدل کرده است؛ ادبیاتی که مسائل یک اقلیم خاص را به کهنترین مسائل بشری پیوند میزند و از جغرافیایی که محدود است به منطقهای در آمریکا، جهانی را پدید میآورد با انسانهایی که نمود و تجسم پیچیدگیها و تناقضهای هر آدمی در هر زمان و مکانی هستند و وضعیت تراژیک و رنجها و نومیدیها و تابآوردنهای انسان را به نمایش میگذارند. جلوههایی از این جهانِ فاکنریِ محدود به لحاظِ جغرافیایی و گسترده به لحاظ معنایی و زیباییشناختی را در داستانهای گردآمده در مجموعه یک گل سرخ برای امیلی میبینیم. «یک گل سرخ برای امیلی»، «انبارسوزی»، «دو سرباز»، «طلا همیشه نیست»، «سپتامبر خشک» و «دیلسی» داستانهایی هستند که در این مجموعه میخوانیم.
مجموعه یک گل سرخ برای امیلی با ترجمه و مقدمه نجف دریابندری در انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
درباره نویسنده: ویلیام فاکنر (1962- 1897)، داستاننویس، شاعر، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و مقالهنویس آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1949 میلادی.
ادامه keyboard_arrow_down