تسلی ناپذیر
داستان «تسلی ناپذیر» بامجموعه‌ای ازاتفاقات خواننده را همراه می‌‌سازد. شخصیت‌هایی که گاه و بیگاه در زندگی دیگر افراد دخیل هستند در حالیکه خاطره‌ای از هم به یاد ندارند. در روند داستان گاهی خاطره‌ها سبب ماجرایی جدید می‌شوند. داستان اگرچه ساده است اما اشاره و نشانه‌های بسیاری در درون دارد. ناگفته نماند: کتاب «تسلی ناپذیر» رمانی متفاوت از «کاروئو ایشی گورو» است و فرم روایی داستان در ادبیات داستانی معاصر بسیار متفاوت است.
ماجرای داستان درباره یک پیانیست به نام رایدر است. رایدر برای اجرای مراسم موسیقی وارد شهری غریب می‌شود. او یکی از چهره‌های مشهور جهان در موسیقی است از احترام بسیاری برخوردار است و همه مردم شهر به او احترام می‌گذارند.
رایدر از زمانی که وارد شهر می‌شود با اتفاقات و ماجراهای پی در پی مواجه می‌شود. به جشن‌ها و مراسم‌هایی دعوت می‌شود با زنی که در کودکی هم‌بازی‌اش بوده ملاقات می‌کند و در کل مسیر زندگی او دچار تغییر تحولاتی می‌شود که هر لحظه تغییر می‌کند.
در قسمتی از داستان می‌خوانیم:
وارد کافه شدم و با اتاقی کوچک و تقریبا تیره و تار روبرو شدم که فقط پنج یا شش میز در آن بود. متوجه شدم که مشکل ازدحام جمعیت، که پیش‌تر باربر به آن اشاره کرده بود، در خلال ماه‌های سردتر ممکن است به مشکلی جدی‌تر بدل شود، اما این بار تنها فرد حاضر در آن‌جا پیرمردی بود با کلاه بره که تقریبا ته سالن نشسته بود. به این نتیجه رسیدم که باید مسئله را فراموش کنم. به بیرون برگشتم. دنبال پیشخدمت گشتم تا کمی قهوه سفارش بدهم، و ناگهان متوجه شدم کسی مرا به نام صدا می‌زند.
«سهیل سمی» داستان «تسلی ناپذیر» را برای خوانندگان به فارسی ترجمه کرده است.
درباره نویسنده: کازو ایشیگورو ( 1954 ) نویسنده انگلیسی ژاپنی تبار، صاحب اثر «بازمانده روز»
ادامه keyboard_arrow_down
