افشاگر

افشاگر
داستانهایی ماحصل تجربه و تخیل. جفری آرچر در داستانهای مجموعۀ «افشاگر»، چنانکه خود در آغاز این مجموعه توضیح داده، از دو منبع الهام گرفته است: یکی سفر و دیگری تخیل. بخشی از داستانهای این مجموعه حاصل تجربیات آرچر از سفر به نقاط گوناگون دنیا هستند و ریشه‌ در واقعیت دارند و بعضی نیز زاده تخیل نویسنده‌اند. در «افشاگر» با شخصیتهایی غریب و داستانهایی متنوع و سرگرم‌کننده و مبتنی بر تعلیق و ماجرا و راز و رمز و طنز و غافلگیری مواجهیم. بعضی داستانهای این کتاب عبارتند از: «چه کسی شهردار را کشت؟»، «ستودنی»، «زمان ازدست‌رفته»، «بی‌آبرو»، «بهترین سفر زندگی»، «یا شرط را دو برابر کن، یا کنار بکش»، «شیر یا خط» و «جنایت بی‌نقص». آنچه می‌خوانید قسمتی است از داستان «چه کسی شهردار را کشت؟» از این مجموعه: «آخر ماه، رئیس پلیس ناپل آنتونیو را احضار کرد تا ببیند که آیا پیشرفتی داشته یا خیر.
آنتونی اعتراف کرد: "نمی‌توانم بگویم پیشرفت کرده‌ام، قربان." پرونده‌ای قطور را باز کرد و افزود: "تا امروز سی و سه نفر به قتل لومباردی اعتراف کرده‌اند و از همه بدتر اینکه فکر می‌کنم همه می‌دانند قاتل کیست."
رئیس پلیس گفت: "آخرسر یک‌ نفر ماجرا را لو می‌دهد. همیشه همین‌طور است."
آنتونیو ناخودآگاه گفت: "آنجا مثل ناپل نیست، قربان."
"خب، آخرین کسی که اعتراف کرده کیست؟"
"یک نفر نیست قربان، یازده نفرند. تیم فوتبال محلی ادعا کرده که دسته‌جمعی لومباردی را از بالای یک صخره پرت کرده‌اند پایین."»
«افشاگر» با ترجمۀ شیما الهی در نشر چترنگ منتشر شده است.
درباره نویسنده: جفری آرچر (- 1940)، داستان‌نویس و سیاستمدار سابق انگلیسی.