غرور: هفت گناه کبیره
آدمی همیشه با نوعی از غرور زندگی کرده است، حسی که بیشتر پس از تلاش و سختکوشی به انسان دست میدهد. اما آیا غرور را میتوان گناه کبیره دانست یا خیر؟ هر یک از نویسندگان و محققان در هر جلد از مجموعه هفت گناه کبیره تلاش کردهاند تا نوع نگاه و درک ما از گناهان کبیره را بیان کنند. هفت گناه کبیره در سنت مسیحی (غرور، طمع، بیبندوباری، حسد، شکمبارگی، غضب و تنپروری) است. البته این فهرست تعدیل شده همان هشت عمل شیطانی (تکبر، حرص و آز، بیبندوباری، خودستایی، شکمبارگی، غضب، غم و یأس) است که راهبی یونانی به نام «اِواگریوس پونتیکوس»(Evagrius Ponticus) به دست آورده بود. فهرستی که «پاپ گرگوری» در قرن شانزدهم تنپروری را جایگزین غم و یأس کرد و آن را به هفت گناه مهلک یا کبیره معرفی کرد.
در قسمتی از کتاب «غرور: هفت گناه کبیره» میخوانیم:
«اگر بپذیریم که غرور دردسرساز است، همواره این پرسش به وجود می آید که آیا فقط دردسرساز است. مثلاً، هنگامی که می خواهیم ویژگیهای شخص بافضیلتی را برشمریم، غرور، که غالباً رذیلت تلقی میشود، ممکن است به یکی از ویژگیهای ضروری هویت رد بدل شود. همانگونه که لورنس بِکِرِ ( 4) فیلسوف استدلال میکند: « اگر فرد بافضیلت به راستی برتر از افراد رذل باشد و اگر بخشی از فضیلت او متضمن شناخت چنین اموری باشد، به نظر میرسد وجهی از غرور لزوماً در منش فرد فضیلت مند نهادینه شده است..» کتاب «غرور: هفت گناه کبیره» توسط «مهین خالصی» به فارسی ترجمه شده است.
درباره نویسنده: مایکل اریک دایسون
رتبه گودریدز: از 5
ادامه keyboard_arrow_down