کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات آمریکا | هزار خورشید تابان رقعی
هزار خورشید تابان رقعی شابک: 9789643803247 440 صفحه 434 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 700 هزار خورشید تابان رقعی خالد حسینی مهدی غبرائی علوم انسانی ادبیات ادبیات آمریکا

2,400,000 ریال 3,200,000 ریال

ناشر: ثالث

چاپ سی و هشتم

رمان «هزار خورشید تابان»، اثر خالد حسینی
رمان «هزار خورشید تابان»، با عنوان اصلی A Thousand Splendid Suns، دومین رمان خالد حسینی، بعد از رمان محبوب و مشهور و پرفروش «بادبادک‌باز» است. متن اصلی این رمان نخستین بار در سال 2007 به زبان انگلیسی منتشر و با استقبال و فروش خوبی روبه‌رو شد. خالد حسینی در رمان «هزار خورشید تابان» به مسائل زنان افغانستان پرداخته و تبعیض و ظلم علیه زنان در جامعۀ بسته و مردسالار را از خلال روایت زندگی دو زن به تصویر کشیده است. عنوان این رمان برگرفته از غزلی است از صائب تبریزی، شاعر بلندآوازة ایرانی قرن یازدهم هجری و از سرآمدان سبک هندی. صائب غزلی دارد که در آن وصفی از کابل آورده است. مطلع این غزل او چنین است: «خوشا عشرت‌سرای کابل و دامان کهسارش/ که ناخن بر رگ گل می‌زند مژگان هر خارش» و در بیتی دیگر از همین غزل و در ادامۀ وصف کابل آمده است: «حساب مه‌جبینان لب بامش که می‌داند/ دوصد خورشیدرو افتاده در هر پای دیوارش». خالد حسینی نام رمان «هزار خورشید تابان» را از همین بیت گرفته است و البته از ترجمۀ انگلیسی غزل صائب. چرا که مترجم انگلیسی این غزل «دوصد خورشیدرو» را «هزار خورشید تابان» ترجمه کرده است.
رمان «هزار خورشید تابان» ادای دین خالد حسینی است به رنج زنان کشوری که او در آن به دنیا آمده و اصالتاً اهلِ آنجاست. بی‌دلیل نیست که او این رمان را، علاوه بر دو فرزند خود، به همۀ زنان افغانستان تقدیم کرده است.
مروری بر رمان «هزار خورشید تابان»
رمان «هزار خورشید تابان» دربارة دو زن اهل افغانستان به نام‌های مریم و لیلاست. مریم زنی است رنج‌دیده. او قربانی ظلمی شده است که در حق مادرش روا داشته‌اند. ماجرا از این قرار است که مادر مریم، زمانی که کلفت خانه‌ای اعیانی بوده، مریم را از مرد عیاشی به نام جلیل، که صاحب و ارباب این خانه است، باردار می‌شود و این ماجرا سرآغاز بدبختی و آوارگی او و مریم است. جلیل اما تقصیر این اتفاق را از گردن خود برمی‌دارد و به گردن مادر مریم می‌اندازد و این‌گونه انگ رسوایی به پیشانی مریم و مادرش می‌خورد و مرد که باعث و بانی این اتفاق بوده کک‌اش هم نمی‌گزد، اگرچه مرد مریم و مادرش را به‌کلی رها نمی‌کند و به آنها، که در کلبه‌ای در یک روستا زندگی می‌کنند، سر می‌زند و طوری با مریم از شعر و شاعری حرف می‌زند و برایش قصه می‌گوید که در چشم مریم مردی همه‌چیزدان و ستایش‌انگیز می‌نماید. مادر مریم اما مدام به دخترش هشدار می‌دهد که این پدری که مریم او را ستایش می‌کند موجود قابل ستایشی نیست. زندگی مریم با زنی دیگر به نام لیلا گره می‌خورد و در رمان ما سرگذشت این هر دو زن را دنبال می‌کنیم و از طریق دنبال‌کردن سرگذشت این دو به سرگذشت تمامی زنانی راه می‌بریم که در افغانستان گرفتار قواعد تبعیض‌آمیز و ناعادلانۀ جامعه‌ای مردسالارند و در معرض آسیب‌های اجتماعی و روانی ناشی از زیستن در چنین جامعه‌ای.
دربارة خالد حسینی، نویسندة رمان «هزار خورشید تابان»
خالد حسینی (Khaled Hosseini)، متولد 1965 در کابل، رمان‌نویس و پزشک افغانستانی – امریکایی مقیم امریکاست. پدر خالد حسینی در دهۀ 70 میلادی دیپلمات وزارت خارجۀ افغانستان بود، اما بعد از کودتای کمونیستی در افغانستان در سال 1980 میلادی از این سِمَت برکنار شد و به همراه خانواده‌اش به امریکا پناهنده و در این کشور مقیم شد. خالد حسینی در امریکا زیست‌شناسی و پزشکی خواند. او با نوشتن رمان «بادبادک‌باز»، که نخستین رمانش بود و فیلمی هم بر اساس آن ساخته شد، در عالم ادبیات به شهرت رسید. از خالد حسینی، به جز «بادبادک‌باز» و «هزار خورشید تابان»، دو اثر داستانی دیگر منتشر شده که عبارتند از رمان «و کوهستان به طنین آمد» و قصۀ کوتاه «دعای دریا»، که این آخری قصه‌ای است همراه با تصویرسازی که با نگاه به بحران پناهندگان سوری و فاجعۀ غرق‌شدن آلان کردی، پسربچۀ سه سالۀ کرد سوری که در سال 2015 در راه جزیرة کورسِ یونان به همراه مادر و برادرش در دریای مدیترانه غرق شد، نوشته شده است. هر چهار اثر داستانی خالد حسینی به فارسی ترجمه شده‌اند.
خالد حسینی همچنین یکی از فعالان حقوق بشر است. در سال 2006 آژانس پناهندگان سازمان ملل او را به عنوان سفیر حسن نیت خود در افغانستان انتخاب و معرفی کرد. تأسیس بنیاد خالد حسینی در سال 2007 برای کمک به افغان‌ها از جمله اقدامات بشردوستانۀ او به عنوان سفیر حسن نیت در افغانستان است.
دربارة ترجمۀ فارسی رمان «هزار خورشید تابان»
از رمان «هزار خورشید تابان» چند ترجمه به فارسی موجود است. ترجمۀ مهدی غبرائی از این رمان در نشر ثالث منتشر شده است. مهدی غبرائی، متولد 1324 در لنگرود، از مترجمان مطرح و نام‌آشنای ادبیات داستانی در ایران است. ترجمه‌های او از آثار داستانی جهان بسیار متنوع است و آثار نویسندگانی از سرزمین‌های مختلف، از کشورهای عربی و افریقایی تا ژاپن و اروپا و امریکا، را در بر می‌گیرد. ارنست همینگوی، کازوئو ایشی‌گورو، هاروکی موراکامی، جک لندن، دوریس لسینگ، و. س. نایپُل و هشام مطر از جمله نویسندگانی هستند که غبرائی آثاری از آنها را به فارسی ترجمه کرده است. از ترجمه‌های او می‌توان به «آوای وحش»، «این ناقوس مرگ کیست؟»، «کافکا در کرانه»، «خانه‌ای برای آقای بیسواس»، «در کشور مردان» و «دفترهای مالده لائوریس بریگه» اشاره کرد.
از دیگر ترجمه‌های رمان «هزار خورشید تابان» ترجمۀ مشترک پریسا سلیمان‌زاده و زیبا گنجی از این رمان است که در انتشارات مروارید منتشر شده است.
رتبۀ رمان «هزار خورشید تابان» در گودریدز: 38/4 از 5.

ادامه keyboard_arrow_down