«وادرینگ هایتس» نام اصلی این رمان و نام محلی در شمال انگلیس بوده که داستان در آنجا اتفاق میافتد. این کتاب داستان پسری کولیزاده به نام «هیتکلیف» بوده که آقای «ارنشاو» مالک عمارت وادرینگ هایتس او را در سفری با خود به روستا میآورد و همچون فرزند خود بزرگ میکند. پس از مرگ ارباب، عمارت به پسرش «هیندلی» میرسد. هیندلی که همیشه از هیتکلیف بیزار بوده شروع به آزار و اذیت او میکند. هنگامی که «کاترین ارنشاو» دختر ارباب بدون توجه به عشق هیتکلیف، به درخواست ازدواج او پاسخ منفی میدهد... . بلندیهای بادگیر ماجرای عشق و انتقام است، با شخصیتهایی که آمیزهی لطافت و خشونتاند، مهر و کین، امید و بیم و... در مکانی که آن هم آمیزهای است از گرما و سرما، روشنایی و تاریکی. امیلی برونته با همین داستان هیجانانگیز به بلندیهای ادبیات صعود کرده است.
بلندیهای بادگیر جزو شاهکارهای ادبی جهان است. ماجرای رمان در مورد پسری کولیزاده به نام «هیتکلیف» است که ارباب عمارت او را نزد خود آورده و همچون فرزند خود بزرگ میکند. پسر ارباب، هیندلی، پس از مرگ او صاحب عمارت میشود. هیندلی که همیشه از هیتکلیف بیزار بوده شروع به آزار و اذیت او میکند. هنگامی که «کاترین ارنشاو» دختر ارباب بدون توجه به عشق هیتکلیف، به درخواست ازدواج او پاسخ منفی میدهد...
ادامه keyboard_arrow_down