تریسترام شندی
آقای تریسترام شندی میخواهد داستان زندگیاش را از بدو تولد و حتی مدتی پیش از آن برایمان روایت کند اما میان این روایت آنقدر حاشیه میرود و به داستانها و ماجراهای فرعی گریز میزند و آسمان و ریسمان به هم میبافد که شرح زندگیاش حتی به سختی به لحظه متولد شدنش میرسد. تریسترام شندی رمانی است متعلق به قرن هجدهم اما انگار در قرن بیستم و در عصر پیدایش رمان پستمدرن نوشته شده است. این رمان در واقع داستانِ داستانی است که هرگز گفته نمیشود. تریسترام شندی را میتوان یکی از نخستین نمونههای فراداستان به شمار آورد. داستانی درباره داستانی که در حال نوشته شدن است. تریسترام شندی همچنین رمانی است مفرح و پر از طنز و شوخی. در این رمان به شیوه هزار و یکشب با داستان در داستان سر و کار داریم. با بیشمار داستان فرعی که که اصل قضیه یعنی شرح زندگی راوی داستان را مدام به تعویق میاندازند. استرن در این رمان نه فقط جامعه و عقاید و رسم و رسوم زمانه خود بلکه خود تکنیکهای داستاننویسی را هم دست میاندازد و این همان ویژگیای است که آن را به رمانهای پستمدرن شبیه میکند. همچنین در این رمان با شخصیتهای کمیکی مواجهیم که بعید است بعد از خواندن رمان به راحتی آنها را از یاد ببریم.
رمان تریسترام شندی لارنس استرن با ترجمه ابراهیم یونسی در انتشارات نگاه منتشر شده است.
درباره نویسنده: لارنس استرن (1768- 1713)، رماننویس و کشیش انگلیسی – ایرلندی.
رتبه گودریدز: 4 از 5
ادامه keyboard_arrow_down