کتاب | علوم انسانی | تاریخ | تاریخ ایران | اختناق ایران
اختناق ایران شابک: 9789649971216 374 صفحه 473 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 700 اختناق ایران مورگان شوستر حسن افشار علوم انسانی تاریخ تاریخ ایران

2,520,000 ریال 2,800,000 ریال

ناشر: ماهی

چاپ هشتم

کتاب «اختناق ایران» نوشتۀ مورگان شوستر
خاطرات تلخ مورگان شوستر از هشت ماه اقامت در ایرانِ آشفته و ویرانِ اواخر عصر قاجار. کتاب «اختناق ایران»، با عنوان اصلی The Strangling of Persia، روایت تلاش ناکام مورگان شوستر برای روبه‌راه کردن نظام مالی و اقتصادی ایران در دورانی است که پنج سال از انقلاب مشروطه و تشکیل نظام پارلمانی در ایران می‌گذشت.
ویلیام مورگان شوستر یک مستشار امریکایی بود که در سال 1290 خورشیدی (1911 میلادی) به ایران آمد تا، به‌عنوان خزانه‌دار کل دولت ایران، به امور مالی و اقتصادی این کشور سروسامانی بدهد. او برای به انجام رساندن این کار تلاش کرد اما عواملی چون بی‌قانونی و فساد مالی و سنگ‌اندازی‌ها و اولتیماتوم روس‌ها که حضور شوستر در ایران را مخلّ منافع خود می‌دیدند دست‌آخر او را وادار کرد که بعد از هشت ماه، نومید از اینکه بتواند کاری از پیش ببرد، ایران را ترک کند. شوستر از ایران رفت و کتاب «اختناق ایران» را دربارۀ آنچه در ایران دیده و بر او گذشته بود نوشت.
کتاب «اختناق ایران» کتابی است با روایتی جذاب و جزئی‌نگرانه که جاهایی با رمان پهلو می‌زند و از خلال این روایت جذاب و رمان‌گونه و البته واقعی، حقایقی تلخ را دربارۀ ایران اواخر دورۀ قاجار بیان می‌کند.
متن اصلی کتاب «اختناق ایران» اولین بار در سال 1912 منتشر شده است.

مروری بر کتاب «اختناق ایران»
مورگان شوستر در کتاب «اختناق ایران» نه به‌عنوان یک سیاح و توریست که به ایران اواخر دورۀ قاجار سفر کرده و در این کشور گشتی زده بلکه در مقام راوی‌ای خارجی که مدتی را به‌واسطۀ شغلش از نزدیک با مسائل ایرانِ آن روزگار درگیر شده است به نقل خاطرات خود از ایران می‌پردازد.
کتاب «اختناق ایران» تصویری است از مقطعی از تاریخ معاصر ایران که این کشور پنج سالی بود که در ظاهر در تحقق آرمان مشروطه توفیق یافته بود اما هنوز به مشکلات و بحران‌هایی عمیق در ساختار قدرت دچار بود و استبداد و فساد و زدوبندهای مالی همچنان بر آن حکم می‌راند و نقشی تعیین کننده در این کشور ایفا می‌کرد. محمدعلی‌شاهِ تاج‌وتخت از کف داده در پی بازگشت به رأس قدرت و بازپس‌گیری تاج‌وتخت بود، شاهزاده‌‌ای خود را شاه می‌خواند، شاهزاده‌ای دیگر از پرداخت مالیات طفره می‌رفت، عده‌ای پولِ غیرقانونی طلب می‌کردند و روس‌ها که حضور شوستر را برنمی‌تافتند و احساس می‌کردند منافع‌شان در ایران به خطر افتاده است، قلدرمآبانه در کار او اخلال می‌کردند. در چنین اوضاع آشفته و نابسامانی، شوستر با حمایت گروهی از سیاستمداران میهن‌پرست سعی داشت نظام مالیۀ ایران را اصلاح کند و تغییراتی اساسی در آن بدهد اما دست‌آخر ناکام ایران را ترک کرد و تجربۀ تلخ خود از دوران حضور در ایرانِ گرفتار فساد و هرج‌ومرج را در کتاب «اختناق ایران» روایت کرد.
شوستر در کتاب «اختناق ایران» همچنین به تلاش آن دسته از نمایندگان مشروطه‌خواه و وطن‌دوست و دلسوز مجلس شورای ملی اشاره می‌کند که سرفرازی و پیشرفت ایران را می‌خواستند و برای تحقق این خواست تلاش می‌کردند اما فساد و اختناق ریشه‌دار در ایران و مداخلۀ روس‌ها نمی‌گذاشت کاری از پیش ببرند.
کتاب «اختناق ایران» تصویری از نظام سیاسی و اقتصادی بی‌قانون و آشفته و بی‌نظم‌ونسق ایران در عصر قاجار به دست می‌دهد. شوستر در این کتاب، هم از کسانی که می‌خواستند این اوضاع آشفته تغییر کند می‌گوید و هم از آن‌ها که هر تغییری را مخلّ منافع خویش می‌دیدند و از هیچ کارشکنی‌ای دریغ نمی‌کردند و فقط به فکر پُر کردن جیب خود بودند.
لحن شوستر در کتاب «اختناق ایران» جاهایی آمیخته به طنزی تلخ است و روایت او گاه جزئی‌نگری‌های یک قصه‌نویس چیره‌دست و رند و باریک‌بین را تداعی می‌کند.
کتاب «اختناق ایران» از دیباچه، پیش‌درآمد، دوازده فصل و شش پیوست تشکیل شده است.
وضع سیاسی و مالی ایران در ابتدای ورود مورگان شوستر به ایران، برنامۀ عمومی که برای تجدید سازمان مالی کشور اتخاذ شد، تلاش محمدعلی‌شاهِ ساقط شده از سلطنت برای بازپس‌گیری تاج‌وتخت و توطئه‌ها و تبانی روس‌ها در این راه، اولتیماتوم روس‌ها به ایران، بلوای نان و نظام مالیاتی ایران از جمله موضوعاتی هستند که در کتاب «اختناق ایران» از آن‌ها سخن رفته است.
شوستر همچنین در کتاب «اختناق ایران» با لحنی ستایش‌آمیز از بیداری زنان ایرانی و مبارزه‌شان با استبداد در دوران انقلاب مشروطه و نیز در روزگاری که او خود در ایران بوده است می‌نویسد. در بخشی از کتاب «اختناق ایران» که به بیداری زنان ایران اختصاص دارد می‌خوانید: «در تمام طول پنج سالِ بعد از انقلابِ بدون خونریزی 1906/ 1285 علیه ستمکاری و بیدادگری مظفرالدین‌شاه، آتش هیجان و گاه غضب در چشمان زنان محجب ایرانی زبانه کشیده بود و آن‌ها در مبارزه برای آزادی و مظاهر امروزی‌اش برخی از مقدس‌ترین رسوم دیرینه‌ی دامنگیر زن در ایران را زیر پا گذاشته بودند.
من این فرصت را به دست آورده بودم که جلوه‌های فراوانی از عزم و نفوذ زنان مسلمان را به چشم ببینم.
ما در اروپا و امریکا به مشاهده‌ی نقش روزافزون زنان غربی در اقتصاد و علم و ادب و سیاست خو کرده‌ایم، اما اگر زنان محجبی را در خاورمیانه ببینیم که یک‌شبه معلم و روزنامه‌نگار می‌شوند و باشگاه برای زنان دایر می‌کنند و سخنران در امور سیاسی می‌شوند چه می‌گوییم؟ اگر ببینیم در سرزمینی که تا چندی پیش استبداد کهن در آن نفس‌ها را بریده بوده است زنان به ترویج مترقی‌ترین آرا در مشرق‌زمین می‌پردازند چه فکر می‌کنیم؟ آن‌ها این شوق مشارکت در بازسازی سیاسی و اجتماعی کشور خود و این اعتقاد راسخ به نهادهای سیاسی و اجتماعیِ ما را از کجا آورده‌اند؟ در این‌که به هر صورت به وجود آمده و باقی مانده است شکی نیست؛ اما در کنار آن، قوه‌ی تشخیصی هم پیدا شده است که علی‌القاعده پس از سال‌ها تجربه‌ی عملی به دست می‌آید.
زنان ایرانی نمونه‌های چشمگیری از توانایی اذهان بی‌آلایش در جذب سریع افکار تازه به جهان عرضه کرده‌اند و با شور مجاهدی که رسالتی در برابر خویش می‌بیند بی‌درنگ دست‌به‌کار تحقق‌بخشیدن به آرمان‌های خود شده‌اند.
من این بخت را داشتم که در کوتاه‌زمانی پس از ورودم به ایران اعتماد مجلس شورای ملی را به دست آورم، نهادی که نماینده‌ی امیدها و آرزوهای توده‌ی عظیم ملت ایران بود. سپس پی بردم که کسان ذینفوذ دیگری هم پنهانی با حسادت، ولی با چشمان پرمهر، مراقب کار من‌اند. در تهران همه می‌دانستند که ده‌ها محفل زنانه‌ی کمابیش سرّی وجود دارد که از تشکیلاتی مرکزی پیروی می‌کنند. رهبران این جمعیت را تا امروز نه نامشان را شنیده و نه چهره‌شان را دیده‌ام، ولی صدها بار به اشکال گوناگون پی بردم که هزاران فرد میهن‌پرست از جنس لطیف کمک و حمایتم می‌کنند.
خوب است چند نمونه بیاورم. یک روز صبح در تابستان گذشته در دفترم نشسته بودم که گفتند یک کارمند ایرانی خزانه‌داری کار مهمی با شما دارد. در مشرق‌زمین اطلاعات از هر منبع عجیب و دور از انتظاری ممکن است برسد؛ بنابراین نباید ردش کرد. جوانی داخل شد. قبلاً ندیده بودمش. به فرانسوی گفت‌وگو کردیم و او بعد از این‌که اجازه خواست آزادانه حرفش را بزند با عذرخواهی بسیار گفت مادر من که از دوستداران شماست از من خواسته به شما بگویم که به همسرتان بگویید به خانه‌ی فلان اشراف‌زاده که دعوتش کرده است نرود، چون از دشمنان مشروطه است و رفتن همسر شما به خانه‌ی او باعث بدگمانی ایرانی‌ها به شما می‌شود. من تشکر کردم، ولی خودم از این دعوت خبر نداشتم و بعد که باخبر شدم به توصیه عمل کردم. گفتم دوباره جوان ایرانی را آوردند و پرسیدم مادرت این دعوت خصوصی از همسر مرا از کجا فهمیده؟ گفت در محفلی سرّی که عضو آن است مطرح شده و درباره‌اش بحث کرده‌اند و تصمیم گرفته‌اند به شما در موردش هشدار بدهند.»

دربارۀ مورگان شوستر، نویسندۀ کتاب «اختناق ایران»
ویلیام مورگان شوستر (William Morgan Shuster)، متولد 1877 و درگذشته به سال 1960، وکیل، کارمند دولتی و ناشر امریکایی بود. شهرت او بیشتر به‌خاطر همان دوران هشت‌ماهه‌ای است که به‌عنوان خزانه‌دار کل دولت ایران در این کشور مشغول به کار بود؛ همان دورانی که شوستر کتاب «اختناق ایران» را دربارۀ آن نوشت.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «اختناق ایران»
کتاب «اختناق ایران» با ترجمه و مقدمۀ حسن افشار در نشر ماهی منتشر شده است.
حسن افشار، متولد 1332، مترجم ایرانی است. او در حوزه‌های تاریخ، ادبیات، فلسفه، علوم سیاسی و هنر ترجمه می‌کند.
از ترجمه‌های حسن افشار می‌توان به کتاب‌های «صلحی که همه‌ی صلح‌ها را بر باد داد: فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل‌گیری خاورمیانه‌ی معاصر»، «جنگ صلیبی اول: فراخوان از شرق»، «فن سینما و بازیگری در سینما»، «سه رساله‌ی پیشانقدی»، «سفید بینوا»، «آیرونی»، «سیاست‌ورزی در ایران عصر صفوی: قدرت، دیانت، بلاغت»، «شب بی‌پایان»، «سلام اول: تاریخ انقلاب امریکا»، «اندیشۀ تاریخی در یونان باستان: از هومر تا عصر هراکلیوس» و «جنگ‌های ایران و یونان» اشاره کرد.
گفتنی است که، چنانکه حسن افشار در مقدمه‌اش بر ترجمۀ فارسی کتاب «اختناق ایران» توضیح داده است، این کتاب یک‌بار هم قبلاً و بلافاصله بعد از انتشارش به زبان اصلی، توسط یک ایرانی وطن‌دوست به نام ابوالحسن موسوی شوشتری جزائری، که به‌ناچار و به‌جبرِ اوضاع نابسامان سیاسیِ زمانه‌اش از ایران به دکن در هندوستان مهاجرت کرده بوده، به فارسی ترجمه شده است.

ادامه keyboard_arrow_down