کتاب | علوم انسانی | ادبیات | سایر کشورهای اروپا | فرضیه فراگیر فراموشی
فرضیه فراگیر فراموشی شابک: 9786226654517 172 صفحه 223 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1100 فرضیه فراگیر فراموشی ژوزه ادوآردو آگوآلوسا مهدی غبرائی علوم انسانی ادبیات سایر کشورهای اروپا

807,500 ریال 950,000 ریال

ناشر: نیلوفر

چاپ دوم

کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی» اثر ژوزه ادوآردو آگوآلوسا، ترجمه‌ی مهدی غبرایی، نشر نیلوفر
رمانی که در بستری تاریخی روایتی از یک فراموشی جمعی به دست داده است. کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی» تصویری از فراموشی آرمان‌های یک جامعه است؛ آرمان‌هایی که سابقه‌ای طولانی پشت سر داشته‌اند اما درست در لحظه‌ای که باید آن‌ها را محقق کرد انگار همه چیز به دست فراموشی سپرده شده است.
«فرضیه فراگیر فراموشی» رمانی است خواندنی که با استقبال جهانی هم روبرو بوده است. این کتاب برنده جایزه بین‌المللی ادبیات دابلین شده و همچمین نامزد جایزه معتبر من‌بوکر هم بوده است.
نویسنده رمان «فرضیه فراگیر فراموشی»، ژوزه ادوآردو آگوآلوسا، از نویسندگان مهم ادبیات معاصر آفریقایی است و این کتاب یکی از مهم‌ترین آثارش به شمار می‌رود.
آنگولا سال‌ها توسط پرتغال استعمار شده بود و در رمان «فرضیه فراگیر فراموشی» با چند شخصیت پرتغالی روبرو هستیم که در لحظه‌ای تاریخی در آنگولا حضور دارند.

مروری بر کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی»
کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی» همان‌طور که از عنوانش هم برمی‌آید، داستان یک فراموشی جمعی است. آنگولا سال‌ها درگیر مسئله استعمار بود و سنت مبارزه ضداستعماری در این کشور سنتی دیرپا بوده است تا اینکه سرانجام لحظه استقلال فرا می‌رسد. اما آنگولا پس از استعمار با مسایل دیگری درگیر می‌شود. نزاع بر سر قدرت درمی‌گیرد و کشور را برای چند دهه درگیر جنگ داخلی طولانی می‌کند.
ژوزه ادوآردو آگوآلوسا در رمان «فرضیه فراگیر فراموشی» نشان داده که چگونه آرمان‌های عمومی مردم آنگولا در سیر حوادث تاریخی این کشور به دست فراموشی سپرده شد. آرمان استقلال و آرمان سوسیالیسم که مدت‌های طولانی برای تحقق آنها تلاش شده بود در میان اختلافات داخلی از یاد برده می‌شوند و انسانیت در وقایع جنگ داخلی مهم‌ترین چیزی است که زیر پا گذاشته می‌شود.
در کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی»، لودو که زنی پرتغالی است، به همراه خواهرش که اودت نام دارد و شوهر خواهرش با نام اورلاندو، به آنگولا آمده اما این لحظه‌ای است که تغییر و تحولی بزرگ در این کشور در جریان است. آنگولا در سال 1975 در آستانه استقلال قرار دارد و اودت به دلیل اتفاقاتی که در طول داستان شرح داده شده مجبور می‌شود چیزی حدود سه دهه در این کشور بماند.
اورلاندو در یک شرکت الماس کار می‌کند و ماجرایی هم که برای این سه پرتغالی رخ می‌دهد به الماس مربوط است. در وقایع رمان «فرضیه فراگیر فراموشی» می‌بینیم که اودت پس از مدتی متوجه می‌شود که خواهر و شوهرخواهرش در توطئه‌ای مرموز ناپدید شده‌اند و اینک او مانده و مامورانی که برای گرفتن الماس به سراغش آمده‌اند و در نتیجه مجبور می‌شود خودش را در آپارتمان حبس کند. این اتفاق با بحران و تلاطم‌های اجتماعی آنگولا همراه است و در نهایت اودت برای سال‌های طولانی در زندانی خودخواسته محبوس می‌شود.
به پیوست رمان «فرضیه فراگیر فراموشی» مقدمه‌ای به قلم دیوید ویلی آمده که او در آن به سبک نویسندگی آگوآلوسا پرداخته است. دیوید ویلی در این مقدمه آگوآلوسا را «تردست ادبی عیاری» می‌داند که با داستان‌هایش خوانند‌هایش را شیفته و مفتون می‌کند اگرچه داستان‌هایش در تاریخ پیچیده و خون‌بار آفریقا ریشه دارد.
آگوآلوسا در رمان «فرضیه فراگیر فراموشی»، مثل برخی دیگر از رمان‌هایش از جمله «خوابدیدگان بی‌اختیار»، روایتی پرشاخ و برگ آفریده و وقایع داستان از میان روایت‌ اصلی و روایت‌های فرعی متعدد و درهم‌تنیده پیش می‌رود. او ادعا کرده که داستان این رمان را از یادداشت‌ها و عکس‌های دیوارنوشته زنی الهام گرفته که در دوران استقلال آنگولا خود را در طبقه یازدهم آپارتمانی مجلل حبس می‌کند اما می‌توان گفت که کل ماجرای رمان را خود آگوآلوسا ساخته و رمانش را اینگونه آغاز کرده است: «لودوویکا فرناندس مانو در اولین ساعات بامدادی 5 اکتبر 2010 در درمانگاه ساگردا اسپرانسا در لوآندا مرد. هشتادوپنج سال از سنش می‌گذشت. سابالو استوائو کاپیتانگو ده جلد دفتر را به من داد که لودو خاطرات خود را در سال‌های اول از بیست‌وهشت سال در به روی خود بستن در آنها نوشته بود. همچنین به یادداشت‌های پس از بیرون آمدن لودو دسترسی داشته‌ام، به‌علاوه تلی از عکس‌ها که هنرمند تجسمی، ساکرامنتونتو (ساکرو) از نوشته‌های او و طرح‌های زغالی روی دیوارهای آپارتمانش برداشته است. خاطرات، شعرها و تأملات لودو به یاری‌ام آمد تا مصیبت‌هایی را که از سر گذرانده‌ بازسازی کنم. به نظرم کمکم کرده تا درکش کنم.»
در کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی» مصاحبه‌ای با ژوزه ادوآردو آگوآلوسا نیز ترجمه شده است که این مصاحبه هم اطلاعات مفیدی درباره نویسنده و اثرش به دست می‌دهد.



درباره ژوزه ادوآردو آگوآلوسا نویسنده کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی»
ژوزه ادوآردو آگوآلوسا، نویسنده و روزنامه‌نگار آنگولایی، از نویسندگان مشهور ادبیات آفریقا است که در سال 1960 متولد شده است. آگوآلوسا در رشته کشاورزی و جنگل‌داری تحصیل کرده اما به دلیل علاقه‌اش به نویسندگی روی به ادبیات و نوشتن آورده است. او داستان‌ها و رمان‌هایش را به زبان پرتغالی می‌نویسد و برخی از آثارش برنده جوایز ادبی شده‌اند. مسئله استعمار و استقلال یکی از عمده مضامین آثار آگوآلوسا است چرا که او مثل برخی دیگر از نویسندگان آفریقایی از کشوری می‌آید که سال‌ها و همچنان درگیر استعمار و فقر و محرومیت و ستم‌های متعدد بوده است. کشور زادگاه آگوآلوسا، آنگولا، در جنوب غربی آفریقا واقع شده و سابقه استعماری پنج سده‌ای را پشت سر دارد. از این‌رو است که خواست استقلال و تلاش برای رسیدن به آن در نسل‌های مختلفی از مردم این کشور وجود داشته اما مثل بسیاری دیگر از کشورهایی با وضعیت مشابه، پس از استقلال مسایل تازه‌ای پیش روی جامعه قرار می‌گیرد. آنگولا پس از استقلال درگیر یکی از طولانی‌ترین جنگ‌های داخلی قاره آفریقا می‌شود و این وضعیت تاریخی به شکل مستقیم و نامستقیم در آثار نویسندگانی آنگولایی دیده می‌شود و آگوآلوسا نیز از این قاعده مستثنی نیست. آگوآلوسا را با فرناندو پسوآ و بورخس مقایسه کرده‌اند و خود او نیز در مصاحبه‌ای گفته است که در سال‌های جوانی مشتاقانه ادبیات امریکای لاتین و به خصوص بورخس را می‌خوانده است و می‌گوید نگاهش شبیه به نگاه بورخس است. آگوآلوسا نزدیک به سی کتاب منتشر کرده که در میان آنها، رمان «فرضیه فراگیر خاموشی» در سال 2016 نامزد جایزه بین‌المللی من‌بوکر شد و برنده جایزه بین‌المللی ادبیات دابلین نیز شد.

درباره ترجمه کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی»
کتاب «فرضیه فراگیر فراموشی» با ترجمه مهدی غبرایی در نشر نیلوفر منتشر شده است.
مهدی غبرایی مترجم باسابقه ایرانی است که در سال 1324 در لنگرود متولد شد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر طی کرد و سپس در سال 1347 برای تحصیل در رشته علوم سیاسی در دانشگاه تهران به این شهر آمد و در این رشته فارغ‌التحصیل شد. غبرایی پس از آن برای چند سال در دفتر حقوقی یک وزارتخانه مشغول به کار شد. ورود او به عرصه ترجمه به سال 1360 برمی‌گردد و از آن به شکل حرفه‌ای و مستمر به کار ترجمه پرداخته است و در طول این سال‌ها شغل دیگری نداشته است. مهدی غبرایی از سال‌های کودکی به خواندن علاقه زیادی داشت و بعدتر علاقه زیادی به فیلم و سینما نیز در او شکل گرفت. او در سال‌های ابتدای جوانی آرزوی نویسندگی و فیلمسازی داشت و احتمالا همین علاقه او را به سمت ترجمه ادبی کشاند. «لیدی ال»، «موج‌ها»، «کوری»، «دل سگ»، «داشتن و نداشتن»، «چاقوی شکاری»، «این ناقوس مرگ کیست؟» و «کافکا در کرانه» برخی از ترجمه‌های غبرایی هستند.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده